در این جلسه اولیایدم برای قاتل درخواست قصاص در ملأعام کردند و متهم ادعای قتل عمدی را رد کرد. پس از دفاعیات متهم و وکیلش، رئیس دادگاه ختم رسیدگی به پرونده را صادر کرد و برای صدور حکم وارد شور شدند.
روایت نماینده دادستان از قتل
به گزارش خبرنگار جامجم، پس از رسمیت دادگاه، قاضی محمدرضا گائینی، نماینده دادستان اسلامشهر در جایگاه ایستاد و در دفاع از کیفرخواست گفت: در این پرونده متهم مرد ، متولد اول مرداد ۱۳۷۲ متهم به مباشرت در قتل عمدی زن مسلمان ــ الهه حسیننژاد ــ با ضربات چاقو، تخریب عمدی دو گوشی تلفنهمراه او به ارزش ۱۵۰ میلیون تومان، مخفی کردن جسد و ضربات غیر مسری در فوت است. سلامت روان او از سوی پزشکی قانونی تأیید شده است.
در ابتدا بحث سرقت اموال مطرح بود که با کشف زیور آلات مقتول، واریز کرایه از سوی مقتول به حساب متهم، تخریب گوشی تلفنهمراه در ترمینال جنوب و...عنصر روانی سرقت محرز نشد و اتهام تخریب به متهم تفهیم گردید. این قتل چهارم خرداد امسال در زیر پل قائمیه اسلامشهر رخ داد. متهم پس از دستگیری در تحقیقات گفت مرحومه را در زیر گذر آزادی سوار ماشین کرده و مسافر دیگری سوار نشده بود. مقتول به راننده میگوید کرایه را کامل میدهم و بعد روی صندلی جلو مینشیند. صحبت و بعد مشاجره تبدیل می شود و به خاطر اختلافات قبلی خانوادگی با چاقو الهه را به قتل رسانده و جسدش را در جاده سلمانآباد رها کرده بود. با توجه به دلایل موجود در کیفرخواست برای متهم تقاضای کیفر قانونی دارم.
فقط قصاص در ملأعام
پس از قرائت کیفرخواست نوبت به تقاضای اولیایدم شد. پدر و مادر الهه برای قاتل دخترشان تقاضای قصاص در ملأعام کردند. مادر الهه در شکایتش گفت:دخترم هشت سال سرکارمیرفت ودنبال نان حلال بود.همیشه میگفت ما درزندگی هدفهایی داریم که باید به آنها برسیم. روز حادثه با الهه تماس گرفتم و خواست نزد برادر معلولش آرش بیاید تا من به دکتر بروم. گفت تا ۱۰دقیقه دیگر میرسم اما ۱۰دقیقهاش دو ماه شد و هنوز منتظر بازگشت او به خانه هستم. هر بار آرش سراغ خواهرش را میگیرد، من میمیرم و زنده میشوم. الهه تازه گوشی گرانقیمتی خریده بود و میخواست کار جدیدی را شروع کند. دوست داشت هزینه کار درمانی برادرش را جور کند تا ما از راه رفتن آرش لذت ببریم. او حجاب و شرافت برایش مهم بود. این قاتل زندگی بچه مرا و خانواده ما را نابود کرد؛۱۲روز نخوابیدم ودرخیابانها و بیابانها تشنه و گرسنه دنبال او گشتیم، حتی نتوانستم او را در آغوش بگیرم.
وی ادامه داد: تقاضا دارم قاتل در ملأعام قصاص شود تا درس عبرتی برای دیگر مجرمان باشد و مادرانی مثل من داغدار نشوند. بعد از اعدام جسدش را در همان محلی که دخترم را رها کرده بود بیندازید.
پدر مقتول هم گفت: تقاضای قصاص در ملأعام را دارم تا عبرت برای دیگران شود و هیچ خانوادهای حال ما را تجربه نکند.
یکی از وکلای اولیایدم هم گفت: مرحومه حسیننژاد دختری جوان، مسلمان، اهل دیانت،تحصیلکرده وبا آیندهای روشن بود که با نهایت قساوت درماه حرام به قتل عمدی رسیده است.خواسته قطعی موکلان اجرای حکم قصاص نفس در ملأعام است. متهم با اقداماتی همچون معدومسازی تلفنهمراه نشان داد که تمام ظرفیتهای مجرمانه خود را برای پنهانکردن جرم استفاده کرده است.