آدم‌ها در فنجان!

آدم‌ها در فنجان!

 آیا تابه‌حال در شکل ابرها، نان، خوراکی یا حتی ماشین‌ها و فرش چهره‌هایی دیده‌اید؟ این پدیده که به نام «پاریدولیا» شناخته می‌شود، نتیجه نحوه عملکرد مغز ماست. پژوهشی جدید از دانشگاه ساری انگلیس نشان می‌دهد مغز ما نه‌تنها به چهره‌های واقعی بلکه به اشیایی که شبیه چهره هستند نیز توجه ویژه‌ای دارد اما این دو نوع توجه از مکانیسم‌های متفاوتی استفاده می‌کنند.
کد خبر: ۱۵۱۲۰۲۸
 
چرا در همه‌چیز چهره می‌بینیم؟
اگر تابه‌حال در الگوهای تصادفی مانند ابرها، لکه‌های دیوار یا حتی جلوپنجره یک خودرو چهره‌ای انسانی دیده‌اید، شما پدیده‌ای به‌نام پاریدولیا را تجربه کرده‌اید. پاریدولیا زمانی رخ می‌دهد که مغز ما اشیایی را که شبیه چهره هستند، به‌عنوان چهره‌های واقعی تفسیر می‌کند. این پدیده نه‌تنها کنجکاوی ما را برمی‌انگیزد بلکه نشان‌دهنده پیچیدگی‌های شگفت‌انگیز عملکرد مغز در پردازش اطلاعات بصری است. پژوهش جدید دانشگاه ساری به بررسی این موضوع پرداخته که چگونه پاریدولیا توجه ما را جلب می‌کند و چرا این پدیده می‌تواند در زمینه‌هایی مانند تبلیغات کاربرد داشته باشد. این مطالعه به‌طور خاص به مقایسه دو نوع جلب‌توجه پرداخته است: یکی از طریق نگاه‌های منحرف‌شده، یعنی زمانی که فردی به سمتی غیر از چشمان یا چهره ما نگاه می‌کند و دیگری از طریق پاریدولیا، یعنی اشیایی که به نظر می‌رسد چهره‌ای انسانی دارند. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد هر دو نوع محرک می‌توانند توجه ما را هدایت کنند اما مکانیسم‌های مغزی دخیل در این فرآیند، کاملا متفاوتند.
   
چگونه توجه ما هدایت می‌شود؟
محققان برای بررسی این پدیده، چهار آزمایش با عنوان «وظیفه نشانه‌گیری نگاه» طراحی کردند که درمجموع ۵۴ نفر در آنها شرکت داشتند.هدف این آزمایش‌ها، اندازه‌گیری تأثیر نگاه‌های منحرف‌شده و اشیای شبیه به چهره بر جهت‌گیری توجه شرکت‌کنندگان بود.در این آزمایش‌ها، به شرکت‌کنندگان تصاویری از چهره‌های واقعی (با نگاه به سمت چپ یا راست) و اشیایی که شبیه چهره بودند (مانند الگوهایی با دو نقطه شبیه به چشم و یک خط شبیه به دهان) نشان داده شد. سپس از آنها خواسته شد به محرک‌های بصری که در جهت نگاه یا در جهت مخالف آن ظاهرمی‌شدندواکنش نشان دهند. نتایج نشان داد که شرکت‌کنندگان به‌طور مداوم توجه خود را به سمت چهره‌های واقعی یا «چهره‌های خیالی» هدایت می‌کردند اما در روش پردازش این دو نوع محرک تفاوت کلیدی وجود داشت.در دیدن چهره‌های واقعی، توجه شرکت‌کنندگان عمدتا به ناحیه چشم‌های چهره معطوف می‌شد. مغز ما به‌طور خاص به جهت نگاه چشم‌ها حساس است. زیرا این ویژگی برای ارتباطات اجتماعی و درک نیت دیگران حیاتی است. در رابطه با پاریدولیا (چهره‌های خیالی) توجه به ساختار کلی «چهره» و نه‌فقط به چشم‌ها جلب می‌شد. این ساختار کلی شامل الگوهایی بود که شبیه چشم، بینی یا دهان به نظر می‌رسیدند. نکته جالب این بود که واکنش توجه به این اشیای شبیه به چهره قوی‌تر از واکنش به چهره‌های واقعی بود.این تفاوت نشان می‌دهد که مغز ما برای تشخیص چهره‌های واقعی و خیالی از مسیرهای متفاوتی استفاده می‌کند. درحالی‌که چهره‌های واقعی از طریق ویژگی‌های خاص (مانند جهت نگاه چشم‌ها) پردازش می‌شوند، اشیای شبیه به چهره به‌صورت کلی و با تمرکز بر الگوهای شبیه به چهره درک می‌شوند.
   
از تبلیغات تا طراحی محصول
یافته‌های این پژوهش نه‌تنها به درک بهتر عملکرد مغز کمک می‌کند بلکه کاربردهای عملی جالبی نیز دارد. یکی از حوزه‌هایی که می‌تواند از این نتایج بهره ببرد، تبلیغات است.
 محققان این تحقیق می‌گویند: «یافته‌های ما می‌توانند کاربردهای عملی نیز داشته باشند به‌ویژه در زمینه‌ تبلیغات محصول. تبلیغ‌کنندگان می‌توانند از چیدمان‌های شبیه به چهره با عناصر برجسته‌ شبیه به چشم در طراحی‌های خود استفاده کنند تا توجه مصرف‌کنندگان جلب شده و تأثیر بیشتری بر ذهن آنها بگذارند.» 
برای مثال، تصور کنید که یک شرکت خودروسازی در طراحی جلوپنجره‌ خودروهای خود از الگوهایی استفاده کند که به‌طور ناخودآگاه شبیه چهره‌ انسانی به نظر برسند. این طراحی می‌تواند توجه رانندگان یا عابران پیاده را به‌طور مؤثری جلب کند.زیرا مغز ما به‌طور خودکار به این الگوها واکنش نشان می‌دهد. به همین ترتیب، بسته‌بندی محصولات، پوسترهای تبلیغاتی یا حتی طراحی اپلیکیشن‌ها می‌توانند با استفاده از این اصل، تأثیر بصری قوی‌تری ایجاد کنند.
   
چرا مغز ما چهره‌ها را دوست دارد؟
این پژوهش نشان می‌دهد که پاریدولیا نه‌تنها یک خطای بصری نیست بلکه نتیجه‌ مکانیسم‌های پیچیده‌ مغزی است که برای تشخیص چهره‌ها تکامل یافته‌اند. این توانایی به ما کمک می‌کند در محیط‌های پیچیده، الگوهای معنادار را تشخیص دهیم، حتی اگر این الگوها واقعی نباشند. تفاوت در نحوه پردازش چهره‌های واقعی و خیالی نشان‌دهنده انعطاف‌پذیری شگفت‌انگیز مغز در تفسیر جهان اطراف است.این یافته‌ها نه‌تنها درک ما از علوم اعصاب را عمیق‌تر می‌کنند بلکه راه‌های جدیدی برای استفاده از این دانش در زندگی روزمره، از تبلیغات گرفته تا طراحی، به روی ما می‌گشایند. دفعه بعد که در یک ابر یا یک تکه نان چهره‌ای دیدید، به یاد داشته باشید مغز شما فریب‌تان نمی‌دهد بلکه در حال انجام کاری است که برای هزاران سال در آن مهارت پیدا کرده؛ یافتن چهره‌ها در همه‌چیز!
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰