ایشان با اطمینان فرمودند که حرکت علمی و نظامی کشور، شتابی بیش از گذشته خواهد گرفت. اما این شتاب، نیازمند موتور محرکهای است که در دل مردم و بهویژه جوانان شکل میگیرد: شور، شوق و شعور انقلابی. در این منظومه، جوانان نهتنها سرمایه بلکه نقشآفرینان اصلی هستند. شور و شعوری که نهتنها در میدان علم و سیاست، بلکه در متن زندگی روزمره و در برابر جنگ ترکیبی دشمنان نیز باید فعال باشد. اما سؤال اصلی اینجاست که این مفاهیم دقیقا چه جایگاهی در جامعه امروز دارند؟ و مهمتر از همه، مسیر پیشرو برای تحقق این تکلیف راهبردی چیست؟ برای پاسخ به این پرسشها، با بهزاد خلیلی، مسئول میز جوانان و کارشناس گروه زنان، خانواده و جوانان مرکز پژوهشهای مجلس به گفتوگو نشستیم؛ گفتوگویی که تلاش دارد مفهوم شور و شعور انقلابی را از سطح شعار، به عرصه عمل و حکمرانی اجتماعی پیوند بزند.
به نظر شما، در شرایط فعلی کشور چه نیازی باعث شده که رهبر انقلاب چنین تأکیدی بر شور و شعور انقلابی داشته باشند؟
نکته مهم در این راهبرد، تمرکز ویژه بر مخاطبین جوان است؛ چراکه ایشان جوانان را محور اصلی آن معرفی کردهاند. تمرکز جدی به گروه جوانان، ریشهای مهم در بیانیه گام دوم انقلاب دارد؛ بیانیهای که نشاندهنده عبور جمهوری اسلامی از نقطه عطف تاریخی در مسیر رشد و بالندگی خود است. از نگاه رهبر معظم انقلاب در این مسیر مواجهه کشور با پدیدهای مثل جنگ تحمیلی ۱۲روزه نهتنها تهدید نیست، بلکه فرصتی راهبردی به شمار میرود؛ هرچند ممکن است از منظر دشمنان از این فضا بهعنوان بستری برای محدودسازی و تضعیف نظام یاد شود. اما قرائت ایشان از این مقطع، برگرفته از مجموعه تحولاتی است که در منطقه و کشور رقم خورده است. گزاره نقطه عطف به مثابه فرصت، جملهای محکم و مستدل است و میتوان گفت این نگرش، از دل پیام رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب سر برآورده است. توجه جدی در اسناد بالادستی به نقشآفرینی جوانان در پیشرفت و تعالی کشور، ریشه در همین بیانیه دارد. البته از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز، جوانان همواره بسته به نیازهای مقطع زمانی، در عرصههای گوناگون چون مقاومت، جهاد و علم، حضوری مؤثر داشتهاند. زمانی در میدان نظامی، زمانی در ساحت علمی و اکنون در تکمیل پازل حضور حداکثری، شور و شعور انقلابی بهعنوان نماد جدید این حضور، از سوی رهبر معظم انقلاب برجسته شده است.
از نگاه شما تعریف دقیق «شور»، «شوق» و «شعور» انقلابی چیست و چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند؟
واژههای شور و شعور پیشتر در ادبیات مذهبی شنیده میشدند و در ذهن مخاطبان، ریشهای در همان حوزه داشتند؛ اما اکنون این واژهها وارد عرصه حکمرانی شدهاند و قرار است نقشی مؤثر در سطح اجتماعی ایفا کنند. به عبارتی، این مفاهیم در متن جامعه جاری خواهند شد و جایگاه کاربردی در گفتمان عمومی پیدا خواهند کرد. بخشی از جامعه، بهویژه جوانان، باید به این ویژگیها مجهز شوند تا بتوانند در روند تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نقشآفرینی فعالتری داشته باشند. شور را میتوان مترادف واژه مهم انگیزه دانست و شعور نیز نظیر مفاهیمی چون درک و آگاهی است. این دو، همچون دو بال مکمل عمل میکنند. کشور ما بهتازگی تجربه بسیار مهمی چون جنگتحمیلی ۱۲روزه را پشتسر گذاشته که انتظار میرود در آینده تحلیلهای عمیقتری درباره آن ارائه شود. به نظر میرسد پس از این دوران، نقاط قوت و ضعف کشور در بسیاری حوزهها برای نخبگان شفافتر شده است. اکنون یک تکلیف همگانی در برابر ماست؛ ارتقای نفوذناپذیری کشور. تحقق این هدف مستلزم مشارکت جامعه از قاعده هرم تا رأس آن، یعنی نخبگان و دانشگاهدیدههاست. هر فرد باید براساس ظرفیتها و توانمندیهای خود، برای تقویت مقاومت ملی کنشگری کند. این راهبرد، پیشنیاز تحقق آرمانهای کشور در عرصههایی چون علم، سیاست، دفاع و امنیت است. مقام معظم رهبری در پیامهای خود تأکید کردهاند که منظور از جوانان، فقط نخبگان نیستند، بلکه همه جوانان در سطوح مختلف مورد نظرند. درواقع، سطوح گوناگون جامعه باید در این مسیر نقش ایفا کنند.
در این شرایط، چگونه میتوانیم شور و انگیزه را در جامعه جوان حفظ کرد؟
درواقع، شور و شعور در قاعده هرم جامعه معنا و کاربردی روشن دارد. حداقل نمود شور، آن است که یک نیروی کار ساده بتواند با انگیزه،همان فعالیت ساده را بادقت ومسئولیت انجام دهد.شعورنیزبه این معناست که فرد،حتی اگر در سطوح تخصصی و سیاسی قرار نداشته باشد، در برابر هجمه سنگین فضای مجازی و سیلاب پیامهای ضدکشوری، آگاهانه و متعهدانه کنشگری کند و از همسویی با اهداف مخرب بپرهیزد. جامعه نیاز دارد که هر فرد، درک صحیحی از واقعیتهای میدان جنگ اقتصادی داشته باشد. با وجود تمام فشارها و بحرانهای موجود، نباید از خواستههای آرمانی خود کوتاه بیاییم؛ بلکه باید با انگیزه، تعهد و تلاش، به سمت تحقق اهدافی حرکت کنیم که در نهایت به رشد و تقویت کشور منجر شوند.
چه عواملی باعث کمرنگشدن شور یا شعور انقلابی در برخی جوانان میشود؟
برخی عوامل زمینهای وجود دارد که نقش آنها درشکلگیری و تقویت شور وشعور انقلابی پررنگتر از سایر موارد است. یکی از مهمترین ویژگیهای کشور، ساختار جمعیتی آن است؛ به طوری که تخمین زده میشود حدود یکچهارم جمعیت در بازه سنی جوانی قرار دارند. این حجم قابلتوجه از نیروی جوان، بهویژه تحصیلکردگان دانشگاهی، یک ظرفیت ارزشمند برای کشور بهشمار میرود. ظرفیتی که نتیجه سرمایهگذاریها و زیرساختهایی است که زمینه تحصیل و کنشگری را برای جوانان فراهم کردهاند. بهرغم این ظرفیتها، نگرانیهایی نیز در میان جوانان وجود دارد. براساس پیمایشها و نظرسنجیهای متعدد، دغدغههای اصلی نسل جوان به حوزههای اقتصاد و خانواده مربوط میشود؛ بهویژه مسائل اشتغال، ازدواج و تشکیل خانواده که مهمترین نگرانیهای آنان را شکل میدهد. جوانی که قرار است با انگیزه و آگاهی وارد میدان کنشگری شود، نیازمند آن است که حاکمیت، شرایط حداقلی را برای رفع چالشهای زمینهای فراهم کند. در حوزه اشتغال، بهعنوان مثال، حاکمیت باید چشمانداز اقتصادی را بهگونهای ترسیم کند که فرد بتواند با سهولت بیشتری وارد عرصه کسبوکار شود و افق روشنی برای خود متصور باشد. این عوامل زمینهای، اگر بهدرستی مدیریت شوند، نهتنها از تضعیف انگیزهها جلوگیری میکنند، بلکه میتوانند بستری مؤثر برای تقویت و تثبیت شور و شعور انقلابی در جامعه جوان کشور فراهم کنند.
چه تفاوتی میان شور انقلابی سالهای اول انقلاب و شور انقلابی امروز میبینید؟
شور انقلابی در دوران آغازین انقلاب اسلامی، بیشتر رنگ و بوی ذوق و انگیزه داشت؛ انگیزهای برای استقرار حکومتی دینی و مبتنی بر رأی مردم که قبلا از آن محروم بودیم. آن شور، نیرویی برای گذار از ظلم و تحقق آرمانها بود اما شور امروز، از جنس دیگری است؛ جنس تعالیبخش. اکنون، این شور نه صرفا برای عبور بلکه برای فتح قلههاست. شور انقلابی این روزهای ما، در مسیر پیشرفت و شکوفایی، بهدنبال تحقق اهداف بلند و دستیافتن به نقاط اوج در عرصههای گوناگون است.
نقش مردم و دستگاههای مختلف در زنده نگهداشتن شعور انقلابی چیست؟
یکی ازمهمترین بسترهای تقویت و حفظ شور و شعور انقلابی، فضای هیأتها و مراسمهای عزاداری است؛ بستری فراگیر و مردمی که نقش آن بهویژه در ایام محرم پررنگتر از همیشه نمود پیدا میکند. هیأتها، بهعنوان یکی از ظرفیتهای بکر اجتماعی، میتوانند زمینهساز تعالی مفهومی شوروشعور در میان جوانان باشند و بستری مناسب برای انتقال ارزشها، انگیزهها و آگاهی انقلابی فراهم کنند. در کنار این ظرفیت فرهنگی، اعتماد به جوانان، موضوعی اساسی و تعیینکننده است. جامعه باید در عمل، اعتماد خود را به نسل جوان نشان دهد؛ چرا که یکی از موانع مشارکت اجتماعی مطلوب آنان، احساس بیاعتمادی از سوی ساختارهای رسمی و اجتماعی است. جوانی که اعتماد ببیند، انگیزه پیدا میکند و شور بیشتری برای کنشگری خواهد داشت. بازنگری در نگاه جامعه نسبت به جوانان و فراهمسازی زمینههای تعامل و مشارکت، میتواند به تقویت انگیزه و شعور سیاسی و اجتماعی آنان منجر شود و این دو مؤلفه بنیادین را در مسیر توسعه کشور، فعال و اثرگذار سازد. برای تبیین مفاهیم شور و شعور انقلابی، استفاده هدفمند و هوشمندانه از فضای رسانهای کشور ضروری به نظر میرسد. رسانهها میتوانند نقش مؤثری در ارتقای توانمندیهای قشر جوان ایفا کنند؛ بهویژه تواناییهایی که به آنها کمک میکند در مواجهه با شرایط پیچیده، حداقل الزامات کنشگری آگاهانه را رعایت کنند. برای نمونه، میتوان به عدم تأثیرپذیری از اخبار ناامیدکنندهای اشاره کرد که اغلب صحتسنجی نمیشوند یا ریشه در فضاسازیهای هدفمند دارند. رسانهها با تولید محتوای دقیق، امیدآفرین و مبتنی بر واقعیت، میتوانند جوانان را در مسیر حفظ انگیزه و آگاهی یاری کنند.