از فضای مجازی که کلی دردسر درست کرده، بگذریم، الان بهرهبرداری ناثواب و غیراصولی در فضای واقعی مسأله و خطر جدیتری است. مثلا خبری شنیده شده که (امیدوارم کذب باشد) یکی از فیلمنامههای مصوب نهاد دولتی که وارد پیشتولید شده با هوش مصنوعی نوشته شده است. یعنی اگر هم آگاهانه بود و شورای مربوط میفهمید و با توجیهاتی تصویب میکرد باز هم میشد یکجوری توجیهش را به این صورت پذیرفت که عجله تولید استراتژیک داشتیم و اثری ارزشمند نرسید، لذا مجبور شدیم تا برای داشتن کار در جشنواره پیشرویمان دست بهدامان هوش مصنوعی شویم و... نکته آنجاست فرد و دفتری با واسطه که در جریان اولویتهای نهاد مربوط بوده است، مؤلفههای مورد نظر را به هوش مصنوعی میدهند و چند ساعتی بعد فیلمنامه را تحویل میگیرند و با دستکاریهایی برای ثبت به دبیرخانه ارسال میکنند و مدیران و شورای آن نهاد بدون فهم قضیه، تحتتأثیر نثر و نگارش و چینش کلمات قرار گرفته و با رای بالا متن و برآورد را تصویب و کار را به چرخه ساخت میسپارند. مجددا تاکید میکنم اگر این واقعه صحت داشته باشد مانند یک صاعقه است که بر سر سینما فرود آمده است، چرا که سینما و کلا هنر پدیدهای «دلی» و فرمیک برخاسته از فرهنگ و ریشههای اصالت تاریخی این دیار است و وقتی شاهدیم که در عین بحث درباره آن هنوز در خاستگاه تولد هوش مصنوعی، هنرشان را بهدست آن نسپردهاند، اینکه در اینجا یک سناریو درباره موضوعی مهم و تعیینکننده را با هوش مصنوعی بنویسیم، بیتردید آغاز یک انحطاط فرهنگی/ هنری است. خبری دیگر که بیارتباط هم با سینما نیست، اینکه اخیرا تعداد زیادی از نیروهای محیط رسانهها تعدیل و به جمع بیکاران پیوستند. مطابق اطلاعات یکی از پرسنل بیکار شده، گویا در اینجا هم دست هوش مصنوعی در کار بوده است. دوهفتهنامهای که سه نفر نیروی تحریری داشته، اخراج میشوند و اینان میپندارند که قرار است افراد دیگری جایگزین شوند اما با کمال تعجب، مسئول مربوط گفته که از این پس هوش مصنوعی کار شما را انجام خواهد داد، حتی بهتر هم انجام میدهد، خصوصا کل مطالبی را که برای صفحات لازم داریم چند ساعته میگیریم و نصفروزه نشریه را جمع میکنیم. بهواقع هم اگر برآورده شدن بخشهای فنی به دست هوش مصنوعی بود یک چیزی، ولی وقتی مطالب نظری/ تحلیلی را با این ماشین جدیدالورود انجام میدهیم یعنی هیچ رسالتی برای هنر و رسانه قائل نیستیم. هوش مصنوعی نیز مانند هر ابداع و اختراع ماشینی دیگر برای رفاه و آسایش و آرامش انسان به منصه رسیدهاند و اگر بنا باشد بر ضد جامعه بشری، خصوصا نیروهای بالنده و خالق در عرصههای مختلف باشد، همانا ماشینی ارتجاعی و ضدانسانی بیش نخواهد بود. همه ماشینهای پیش از این نیز چه نرمافزاری و چه سختافزاری، چنین حکمی داشتهاند. حالا بهکارگیری در بخش فکری و ارزشی سینما که بهشدت قابل نقد و نهی است. در واقع هوش مصنوعی هم مانند اسلافش چنانچه در بخش فنی/ تخصصی و از جمله طراحی و آماری و جلوههای ویژه و حتی مخاطبشناسی و از این قبیل بهکار گرفته شود، دستیار خوبی برای سینما هست و خواهد بود ولی استفاده از آن در بخشهای «دلی» به نابودی همین سینمای کجدار و مریز در گرایش هنری/ فرهنگی ختم خواهد شد. یعنی از سینما فقط پوسته آن باقی خواهد ماند. سینما همواره از ناحیه مدیران و شوراهای کمبضاعت در تخصص و فاقد شناخت عمیق از فرمهای هنری لطمه خورده است، بنابراین هشدار کنونی را باید جدی گرفت تا مباد این ابزار جدید وارداتی، سینمای بومی را نابود نکند.