چندی پیش، طی یادداشتی در همین صفحه نوشتم: «مردم ایران روزنامه‌ها دارند می‌میرند». خوشبختانه این اتفاق گرچه در ایران هنوز نیفتاده اما مرگ روزنامه السفیر لبنان با 42 سال سابقه زنگ خطر بزرگی است که نشان می‌دهد روزنامه‌های کاغذی بر لبه پرتگاه قرار گرفته‌اند .
کد خبر: ۹۸۵۰۲۷
روزنامه السفیر مُرد بفرمایید تشییع جنازه!

روز گذشته روزنامه السفیر با کاریکاتوری از ناجی‌العلی در صفحه نخست خود منتشر شد که قلمش را شکسته و به روح اشکبار قلم در افق چشم دوخته بود. ناجی‌العلی یکی از کارتونیست‌های معروف عرب بود که با همین روزنامه رشد کرد و در نهایت نیز به وسیله صهیونیست‌ها ترور شد .

السفیر کانون پرورش نسلی جدید از روزنامه‌نگاران عرب بود و طلاس سلمان، سردبیر این روزنامه مهارت بی‌نظیری در نوشتن و کار حرفه‌ای خبرنگاری داشت. او همان کسی است که از نوفل لوشاتو همراه امام خمینی به ایران آمد و با ایشان مصاحبه‌ای مفصل ترتیب داد و به هنگام پیروزی انقلاب ایران در صفحه نخست روزنامه‌اش به فارسی نوشت: «به همت خمینی، شاه در‌به‌در‌شده» .

روزنامه السفیر در لبنان به محور مقاومت تمایل داشت و همواره از سران کشورهای عرب انتقاد می‌کرد و به همین دلیل مغضوب امیران عرب بود. این روزنامه در بحبوحه بمباران‌های بیروت از‌سوی صهیونیست‌ها همچنان به کار خود ادامه داد. طلال سلمان قلمی خاص داشت و روزگذشته نیز در آخرین یادداشت خود تصویری کلی و حسرت‌بار از وضعیت منطقه خاورمیانه ارائه کرد. او چند بار در معرض ترور قرار گرفت، اما جان سالم به در برد. سلمان به ایران وایرانی‌ها علاقه وافری داشت و بارها به کشور ما سفر کرده بود. او چند ماه پیش نیز خبر تعطیلی السفیر را داد، اما با پادرمیانی کسانی و ارائه کمک‌هایی، این کار به تعویق افتاد. امید که این بار نیز همان اتفاق تکرار شود .

هم‌اکنون نزدیک به 150 نفر از کارکنان السفیر سرگردان هستند. تعطیلی روزنامه السفیر، بحث‌های زیادی را در محافل مطبوعاتی و رسانه‌ای جهان عرب برانگیخته است، زیرا بیم آن می‌رود بزودی روزنامه النهار و شاید برخی دیگر از روزنامه‌های مکتوب در سایر کشورهای منطقه نیز به خیل تعطیل‌شدگان بپیوندند.

در مورد عوامل مرگ روزنامه السفیر دلایل زیادی ذکر شده است که یکی از آنها رشد رسانه‌های مجازی است، دیگری کاهش سطح آگهی‌های تجاری در روزنامه‌های مکتوب و از همه اینها مهم‌تر، کمک نکردن دولت‌ها و بی‌توجهی سیاستمداران و دارندگان قدرت و ثروت کشورهای منطقه به روزنامه‌های مکتوب. زیرا اینها اگر روزگاری تریبونی مهم برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی مردمان به شمار می‌رفتند، امروزه دیگر چنین جایگاهی ندارند .

با دقت در این عوامل، می‌شود گفت همه آنها به نوعی در کشور ما نیز دست‌اندرکارند و به اشکال گوناگون مطبوعات مکتوب ما را تهدید می‌کنند. وقتی سرجمع تیراژ روزنامه‌های یک کشور با جمعیتی بیش از 80 میلیون به یک میلیون نسخه (در خوشبینانه‌ترین صورت) برسد، بقیه ماجرا روشن است و باید فاتحه خیلی چیزها را خواند. پیش از آن که روزنامه‌های ما به سرنوشت السفیر دچار شوند، باید فکری اساسی کرد وگرنه دیر یا زود سردبیران ما نیز مانند طلال سلمان که گفت: «با نهایت تاسف خبر فوت السفیر را اعلام می‌کنم، فرصت دهید تا مراسم تشییع آن را برگزارکنیم !»، ناچار خواهند شد ـ زبانم لال ـ بیایند و چنین جمله‌ای بر زبان بیاورند.

محمدعلی عسگری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها