در ایران علم تربیت بدنی نه تنها با نیازهای میدان پیوند ندارد بلکه نتوانسته است گفتار علمی اجتماعی در پاسخ به صدها پرسش بنیادین در حول و حوش ورزش بدهد.
کد خبر: ۹۶۰۹۵۴
فاصله اساتید تربیت بدنی با نیازهای ورزش

جام جم آنلاین - بالای 50 سال است که در ایران دانشکده های تربیت بدنی تاسیس شده اند و از سال 50 به بعد افرادی با مدرک PH.D در این دانشگاه ها تدریس می کنند که بعضا مدرک دکترای خود را از آمریکا گرفته اند اما هنوز بین این رشته علمی و متفرعات آن با نیاز های کاربردی و عملی رشته های ورزشی ما پیوندی برقرار نیست و علاوه بر آن این رشته علمی موفق به تولید گفتار علمی و اجتماعی نشده است .
سالهاست در سازمان و وزارت ورزش و هم چنین کمیته ملی المپیک از دکترهای تربیت بدنی به عنوان مشاور علمی استفاده می شود اما تاکنون ما یک مقاله یا مطلب ارزشمند در یکی از مطبوعات از این اساتید ندیده ایم که به حتی یک سئوال از صدها پرسشی که در ذهن علاقه مندان ورزش می گذرد ، پاسخی داده شود :
چرا فوتبال ما نمی تواند به سطح تیم های طراز بالای جهان برسد ؟ برای اینکه بسکتبال ما به سطح تیم های درجه دوم جهان برسد چکار کنیم ؟ نقش مدل های تمرینی در پیشرفت یک رشته ورزشی مثل فوتبال ، شنا ، والیبال یا پینگ پنگ چیست ؟ قوانین و مقررات در پبشرفت یک رشته ورزشی چه نقشی دارند ؟ رابطه اقتصاد با ورزش به چه سان است ؟ ما بیشتر به آموختن مهارت های روانی به ورزشکاران مان نیاز داریم یا به تربیت و تطابق سیستم عصبی آنها ؟ کدامیک از مراحل دوران فعالیت یک ورزشکار اولویت دارند ؟
یکی از دلایل عقب افتادگی اساتید تربیت بدنی ما از نیازهای ورزش آن است که اغلب این اساتید استادانیencapsulat یا به عبارتی تک رشته ای هستند یعنی به همان کپسول علمی که خوانده اند قناعت کرده اند در حالی که امروز کمتر حوزه ای از حوزه های قابل شناخت یا معرفت وجود دارد که بشود با تک دانش درک و تصویر نسبتا کامل و جامعی از مسائل و پرسش های آن حوزه ، بدست آورد .
امروز می بینیم دکتر طبیبیان اقتصاددان ایرانی ، برای فهم بهتر اقتصاد ایران ، روانشناسی می خواند و کتاب کاهنمن را معرفی می کند تا نقش سیستم های درنگیده و بی درنگ را در تصمیم های اقتصادی دریابد و کتاب روش علم را می نویسد تا به دانشجوی ایرانی اصول و مبادی فلسفه علم را بیاموزد که بدون آگاهی بر آن و بدون شناخت انواع معرفت و روش های آن ها و بدون فهم حد اعتبار هر یک از این انواع معرفت ، تولیدات دانشجوی ایرانی در حد شبه علم باقی خواهد ماند . یا اینکه تاریخ می خواند و می داند تا نقش اسطوره ها و باورها را در رفتار اقتصادی در یابد .
یا دکتر سریع القلم را می بینیم که در حالی که رشته تحصیلی ش علوم سیاسی است با دانشی که از مطالعات خود در تاریخ ، اقتصاد و فرهنگ کسب کرده به تحلیل جامع مسائل فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی می پردازد . یوسف اباذری را می بینیم با آنکه جامعه شناس است ، آرای فون هایک و میزس را نقد متدولوژیک و اساسی می کند و ظهور پدیده های اجتماعی در جامعه را هر از چندی مورد ارزیابی و نقد قرار می دهد .
این بدین معنی است که در این رشته ها اساتید انگیزه مند ، جامع و چند رشته ای نگر ، موفق به تولید گفتارعلمی و اجتماعی در رشته خود شده اند اما متاسفانه ما در رشته ورزش، فرسنگ ها تا رسیدن به وضعیت این رشته ها و جایگاه اساتیدشان در فهم مسایل جامعه ، فاصله داریم .باشد تا در فرصتی دیگر به کاستی های علم موجود تربیت بدنی در پیوند با نیازهای میدان بپردازیم.

دکتر فرهاد هژیر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها