شیطان از نگاه ادیان الهی

شیطان : من فریادرس شما نیستم

در رابطه با شیطان مساله قابل بحثی وجود دارد مبنی بر این‌که آیا گناه گنهکاران بر گردن شیطان است و انسان می‌تواند مدعی بی‌اختیاری در مواجهه با شیطان بشود و گناهش را فریب‌خوردگی ناآگاهانه تلقی کند یا این‌که کار شیطان فقط وسوسه است و اساسا قدرت قاهره‌ای ندارد که بتواند از این مرتبه پا فراتر بگذارد و اختیار انسان‌ها را از ایشان سلب کند، یا این‌که اگر چنین قدرتی دارد اجازه چنین استفاده‌ای را ندارد؛ یعنی قدرت او در مقابل قدرت خداوند که انسان را آزاد آفریده و مختار قرار داده، جایی برای عرض اندام ندارد و فلسفه وجودی او فقط پررنگ نمودن باطل برای ارزش بخشیدن به گزینش آگاهانه حق است؟
کد خبر: ۷۴۹۲۱۴
شیطان : من فریادرس شما نیستم

از آنجا که مفهوم شیطان اساسا مفهومی دینی و مذهبی است و جز با نگرش خداباورانه نمی‌توان قائل به وجود شیطان بود، از این‌رو پرسش‌های مورد اشاره نیز پرسش‌هایی دینی و مذهبی تلقی می‌شود که باید پاسخ آنها را در آموزه‌های ادیان جستجو کرد.

یکی از تفاوت‌های مهم شیطان در آیین اسلام با شیطان در آیین‌های زرتشتی، مسیحیت و یهودیت این است که در نگرش اسلامی، شیطان فعال‌‌مایشا نیست یعنی هر آنچه اراده کند لزوما محقق نمی‌شود و جایگاه او پایین‌تر از جایگاه الوهیت است. در آیین زرتشتی دو مفهوم «سپنتا مینو (اثر روشنی) و انگره مینو (اثر تاریکی) در یک تراز از قدرت قرار دارد و اگرچه برخی بر آنند که این ویژگی موجبات ثنوی شدن این دین را فراهم نمی‌آورد چراکه اهورامزدا همانند خدای مسلمانان در مرتبه‌ای بالاتر از این دو نیروی بنیادین قرار دارد اما با وجود این بسیاری معتقدند که روح حاکم بر آیین زرتشتی بر نوعی ثنویت غیرقابل انکار استوار است که به موجب آن شیطان نقطه مقابل خداوند فرض می‌شود و مخلوقیت او در مقابل خالقیت خداوند مورد غفلت واقع می‌شود.

اما گذشته از این بحث مهم و اساسی که بسط و تفصیل آن مجالی جداگانه می‌طلبد، آنچه همه ادیان را در یک موضع واحد با هم مشترک می‌کند، فلسفه وجودی شیطان است. همه ادیان آسمانی بر این قول اتفاق نظر دارند که وجود شیطان وسیله‌ای برای به منصه ظهور رسیدن اختیار آدمی است و به طور کلی تا وقتی که سیاهی نباشد، سپیدی نه فقط قابلیت پدیدار شدن ندارد که چه بسا اصلا فاقد وجودی خاص و متمایز از دیگر انواع باشد و در نتیجه نتوان آن را شایسته تسمیه به نام «سپیدی» و نیز متصف به اوصاف مترتب بر این نام دانست.

سوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که کارکرد شیطان در ادیان آیا بیشتر تجلی شر به معنای امری طبیعی و بیرون از وجود ماست یا این‌که شیطان قرار است سردمدار شری در درون و آمیخته با اراده و اختیار ما باشد؟ منابع دینی ما تمایز قائل شده است میان شیطان و نفس و در نتیجه می‌توان با رجوع به این منابع برای این پرسش پاسخ یافت. در مناجات الشاکین (مناجات شکایت‌کنندگان) از دعای خمس عشره منقول از امام سجاد علیه‌السلام این تمایز با ذکر ویژگی‌های جداگانه برای نفس و شیطان مورد تاکید قرار گرفته و از این‌رو عاملیت مجزا در گمراهی انسان برای هر یک از این دو عنوان شده است. ترجمه فارسی بخش نخست که به شکایت از نفس اختصاص دارد، از این قرار است:

«خدایا به سوی تو شکایت می‌آورم از نفسی که مرا همواره به بدی وامی‌دارد و به سوی گناه شتاب دارد، و به نافرمانی‌هایت حریص است و به موجبات خشمت دست درازی می‌کند. مرا به راه‌هایی که به هلاکت منجر می‌شود، می‌کشاند و مرا به‌صورت پست‌ترین نابودشدگان در می‌آورد. بیماری‌هایش بسیار و آرزویش دراز است. اگر شری به او رسد بی‌تاب شود و اگر خیری نصیبش گردد، سرکشی کند. به سرگرمی‌های بیهوده بسیار متمایل و از بی‌خبری و فراموشی انباشته است. مرا به سوی گناه شتاب می‌دهد و برای توبه، امروز و فردا می‌کند.»

اما بخش دیگری در همین مناجات هست که به شکایت از شیطان اختصاص دارد و ویژگی‌های متفاوتی هم برای این دشمن بیرونی هدایت در مقایسه با دشمن درونی (نفس) برشمرده شده که از این قرار است:

«خدایا به تو شکایت می‌آورم از دشمنی که گمراهم می‌کند و شیطانی که مرا از راه به در می‌برد. سینه‌ام را پر از وسوسه کرده، تحریکات زهرآگینش قلبم را احاطه کرده، به هوی و هوسم کمک می‌کند. دوستی دنیا را پیش چشمم می‌آراید و میان من و فرمانبرداری و تقرب به درگاهت حائل می‌شود.»

چنانکه مشاهده می‌کنیم امام سجاد علیه السلام در این مناجات، نفس را با 14 ویژگی به این شرح توصیف کرده‌اند: 1ـ امرکننده به بدی 2ـ خطاکار 3ـ حریص بر معاصی 4ـ عصبانی‌کننده خدا 5ـ هلاک‌کننده 6ـ تحقیرکننده 7ـ پرمرض 8ـ پرآرزو 9ـ بی‌طاقت 10ـ بخیل 11ـ مشتاق لهو و لعب 12ـ پرغفلت 13ـ شتابنده به پرتگاه 14ـ به تاخیر اندازنده توبه.

و شیطان را اما فقط با پنج ویژگی چنین می‌شناسانند: 1ـ وسوسه‌گر در سینه 2ـ وسوسه‌گر در اطراف قلب 3ـ پشتیبان هوای نفس 4ـ زیبا جلوه‌دهنده حب نفس 5ـ حائل بین انسان و طاعت خدا.

با دقت در عبارات این دو فراز متفاوت از مناجات‌الشاکین درمی‌یابیم که نفس بیشتر مرتبط با ساحت درونی و ارادی و شیطان بیشتر مرتبط با ساحت بیرونی گمراهی انسان است. به عبارت دیگر، نقش شیطان در گمراهی انسان همان است که در هنگامه رانده شدن از بهشت در پیشگاه پروردگار به زبان آورد یعنی وسوسه و زینت‌بخشی اعمال: «قال رب بما اغویتنی لازینن لهم فی الارض و لاغوینهم اجمعین . الا عبادک منهم المخلصین» یعنی پروردگار من! قسم به آن اسمی که با آن مرا گمراه نمودی، من هم برای بندگانت در زمین زینت‌بخشی می‌کنم و همه را اغوا خواهم کرد مگر بندگان خالصت را (سوره حجر، آیات 39 و 40).

شاهد دیگر بر این مدعا آیه 22 سوره ابراهیم است که بیان می‌دارد در روز قیامت شیطان در پاسخ کسانی که به او اعتراض می‌کنند و او را مسئول گمراهی خویش می‌شمارند خود را تبرئه می‌کند و می‌گوید او فقط اقدام به وسوسه کرده و قدرتی از این بیشتر نداشته است: «و چون کار از کار گذشت [و داوری صورت گرفت] شیطان می‏گوید در حقیقت ‏خدا به شما وعده داد ـ وعده راست ـ و من به شما وعده دادم ـ وعده خلاف ـ مرا بر شما هیچ تسلطی نبود جز این‌که شما را دعوت کردم و اجابتم کردید. پس مرا ملامت نکنید و خود را ملامت کنید. من فریادرس شما نیستم و شما هم فریادرس من نیستید. من به آنچه پیش از این مرا [در کار خدا] شریک می‏دانستید، کافرم. آری ستمکاران عذابی پردرد خواهند داشت.»

‌ محمد کامیار / جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
مینا
Germany
۱۳:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۵
۰
۰
سلام مسولین محترم جام جم آنلاین
من یك مساله ای را چند بار به شما گفته ام. یا بی پاسخ بوده یا گفتین پیگیری می شه. چرا پرونده ها رو كاملا در جام جم آنلاین نمی ذارین؟ مثلا در این پرونده شیطان كلا در صفحه همین 3 مطلب ارزشمند بوده؟ مابقی مطالب ارزش ورود به سایت رو نداشتن؟ اگر شما یك عنوان برای پرونده دارین، چرا همه مطالبش رو كامل كار نمی كنید؟ بالاخره ما به جام جم اعتماد بكنیم یا نه؟ گرچه پیشاپیش حدس می زنم كه اگر هم بخواین به این پست جواب بدین، می گین پیگیری می شه ولی طبق معمول پرونده های صفحه اندیشه رو نصفه می ذارین.
ما گناهی كردیم كه از جام جم و مطالبش خوشمون می یاد؟ می خواین دیگه نیایم بخونیم؟

نیازمندی ها