آنها که تحولات منتهی به انقلاب اسلامی ایران را رصد کرده باشند، برنقش بارز خطه آذربایجان در این انقلاب گواهی می دهند.
کد خبر: ۵۳۹۳۲۶
جرقه‌های آغازین انقلاب در آذربایجان

در مطلب پیش رو نگاهی داریم به جرقه های آغازین پیروزی انقلاب اسلامی در آذربایجان، از نقش آفرینی و سردمداری روحانیت گرفته تا روند قدم به قدم تحولات در این خطه از کشور. با این توضیح که آنچه می خوانید، بی شک قطره ای است از هزاران.

شروع نهضت اسلامی در ایران به بعد از رحلت آیت‌الله العظمی بروجردی بازمی‌گرد که پس از آن حکومت پهلوی بر آن شد تا سیاست‌های مغایر قانون اساسی و شریعت اسلامی را به اجرا درآورد.

در لایحه‌های انجمن‌های ایالتی و ولایتی حذف قید اسلام از انتخاب‌شوندگان و انتخاب‌کنندگان و همچنین حذف سوگند به قرآن موضوعی بود که بی ارتباط با فرقه ضاله بهائیت نبود.

تصویب این لایحه موجی از مخالفت را در میان مراجع تقلید و علمای تهران و شهرستان‌ها ایجاد کرد که حاصل دو ماه تکاپو و تلاش علما و مراجع، الغای لایحه فوق‌الذکر بود.

پس از شروع اعتراضات، طلاب مبارز و پرشوری چون حجت‌الاسلام سیدهادی خسروشاهی رابط مراجع قم و علمای شهرستان‌های آذربایجان بودند و از این رهگذر علما و روحانیون تبریز هم با صدور اعلامیه‌ها و ارسال تلگراف‌هایی به مسئولان کشور و مراجع به صف مبارزه و مخالفت با لوایح پیوستند. حمایت و پشتیبانی قاطع علما و روحانیون و وعاظ تبریز و سایر شهرستان‌ها از مراجع و خواست‌های آنها سبب شد آذربایجان در حوادث بعدی هم حضور فعالی داشته باشد.

از آن جمله در روز دوم فروردین 1342 که مدرسه فیضیه قم مورد حمله نیروهای رژیم پهلوی قرار گرفت، همزمان مدرسه طالبیه تبریز که مراسم سوگواری شهادت امام جعفر صادق(ع) برپا بود هم مورد حمله واقع شد و در نتیجه دو نفر به شهادت رسیدند.

محرم 1342

محرم 1342 با تحریم تقیه از سوی امام خمینی محرم پرشوری بود که در تاسوعا و عاشورای آن مخالفت با سیاست‌های ضدمذهبی حکومت پهلوی به اوج خود رسید.

در این روزها سوگواری‌های مردم رنگ سیاسی به خود گرفته بود. در عصر عاشورای سیزدهم خرداد امام (ره) در سخنرانی شدیداللحن خود محمدرضا پهلوی را مورد سرزنش و انتقاد شدید قرار داد و در نتیجه در صبح‌گاه پانزدهم خرداد وی را دستگیر و به تهران منتقل نمودند.

محرم 1342 آیت‌الله سیدمحمدعلی قاضی‌طباطبایی از شاگردان قدیمی امام رفتن مردم به باشگاه افسران و دعا کردن به جان شاه را ممنوع کرد که این رفتن و دعا کردن به جان شاه پس از اضمحلال فرقه دموکرات به صورت رسم درآمده بود. این امر در رویارویی مردم و حکومت پهلوی در تبریز و آذربایجان تاثیر زیادی گذاشت.

در پی دستگیری امام خمینی و انتشار خبر آن در اغلب شهرهای ایران مردم به تظاهرات و اعتراض پرداختند.

حرکت مردم قم، ورامین و تهران به خاک و خون کشیده شد. در تبریز هم مردم با پوشیدن کفن به تظاهرات پرداختند، بازار تبریز هم دست به اعتصاب زد که تا چند روز بعد هم ادامه یافت.

علمای تبریز در جریان مهاجرت به تهران که به دعوت آیت‌الله میلانی و آیت‌الله شریعتمداری در حمایت از مرجعیت امام خمینی صورت گرفته بود هم شرکت کردند.

در ادامه مبارزه با حکومت و اعتراض به دستگیری امام خمینی انتخابات دوره بیست و یکم مجلس شورای ملی توسط مراجع عظام تقلید تحریم شد.

وعاظ و روحانیون تبریز همچون مرحوم ناصرزاده، مرحوم انزابی و حجت‌الاسلام سیدمهدی دروازه‌ای در مساجد و محافل مذهبی بشدت به افشاگری علیه حکومت مشغول بودند، ضمن این که شهید آیت‌الله قاضی‌طباطبایی و مرحوم آیت‌الله سیداحمد خسروشاهی هم در مساجد خود با ایراد سخنرانی‌ها به مخالفت علنی با انتخابات می‌پرداختند.

در نتیجه در روز سیزدهم آذر 1342 علما و وعاظ فوق‌الذکر دستگیر و روانه تهران شدند که دستگیری و زندانی شدن ایشان هم موجی از اعتراضات را در پی داشت جالب آن که در ایامی که علمای آذربایجانی پس از آزادی به قید التزام راهی قم شدند مصادف با آزادی امام خمینی در فروردین 1343 بود که به دیدار وی شتافتند.

آیت‌الله قاضی‌طباطبایی پس از دیدار با امام در یک اقدام غافلگیرکننده بدون اطلاع مقامات ساواک راهی تبریز شد که در پی استقبال بی‌نظیر مردم از وی مجدد به دستور فردوست همان شب دستگیر و به تهران بازگردانده شد.

با ادامه فعالیت‌های آیت‌الله قاضی برای بار سوم دستگیر و برای مدت یک سال به عراق تبعید شد. در جریان نهضت اسلامی از طرق مختلف، ارتباط مستمر و مداومی بین رهبری نهضت اسلامی و علمای مبارز آذربایجان وجود داشت.حتی در ایام تبعید امام خمینی(ره)‌ به نجف یکی از مریدان امام به نام آقای محمدحسن عبد یزدانی چند‌بار به صورت قاچاق حامل پیام‌های آیت‌الله قاضی به امام و برعکس بوده است.

آیت‌الله قاضی پس از بازگشت از تبعید یکساله خود در سال 1346 موقعی که به حج رفته بود از طریق جده به صورت غیرقانونی به عراق رفته و با امام خمینی(ره)‌ در نجف دیدار کرد که حساسیت و شدت عمل بیشتر ساواک را در پی داشت.

وی در جریان خطبه‌های نماز عید فطر سال 1347 در سخنرانی شدیداللحن خود حملاتی را به اسرائیل نمود و نام امام خمینی‌ را بر زبان جاری ساخت که متعاقب آن دستگیر و به یک سال تبعید در بافق کرمان و زنجان محکوم شد.

وی پس از بازگشت از تبعید یکساله دست از فعالیت‌های خود نکشید و در پی رحلت آیت‌الله العظمی حکیم با شدت بیشتر به تبلیغ مرجعیت امام در آذربایجان پرداخت.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها