چرا حکم اعدام شیخ فضل الله نوری صادر شد؟

مشروطه مشروعه بر سر دار

در ۹ مرداد ۱۲۸۸ آیت الله شیخ فضل الله نوری پرچمدار مشروطه مشروعه و اعلم مجتهدان زمانه به حکم دادگاه مشروطه خواهان به بالای دار رفت.
در ۹ مرداد ۱۲۸۸ آیت الله شیخ فضل الله نوری پرچمدار مشروطه مشروعه و اعلم مجتهدان زمانه به حکم دادگاه مشروطه خواهان به بالای دار رفت.
کد خبر: ۱۴۱۸۰۲۴
نویسنده فتاح غلامی - جام جم آنلاین

به گزارش جام‌جم آنلاین، تحول عظیم که جنبش مشروطه خواهی در تاریخ معاصر ایران براه انداخت تغییرات مهمی را در فضای سیاسی ایجاد کرد، اما با وجود این‌که کشورمان جز پیشگامان تشکیل پارلمان در میان ممالک منطقه بود بروز مسائل چالش برانگیز باعث شد که ملت ایران نتواند به نتایج دلخواه خود برسد.  

هدف اصلی مشروطیت جلوگیری از دست درازی دربایان و ماموران دولتی و فراهم آوردن زمینه تحدید سلطنت مطلقه و ایجاد عدالتخواهی بود و همین مساله باعث پیوند میان طبقات و اقشار مختلف مثل روحانیون، بازاریان، اصنفاف و جریان‌های روشنفکری در جامعه شد. با این وجود از اولین روز‌های استقرار مشروطیت در ایران این چندگونگی عناصر دخیل در ماجرا باعث بروز شقوق و شکاف در بین مشروطه خواهان شد و نکته قابل تامل این‌که همه اختلاف ناشی از تلاش این گروه‌ها برای استقرار قانون بود. روشنفکران که از مدت‌ها پیش با دیدن ضعف و فتور جامعه ایرانی در پی چاره جویی بودند تحت تاثیر برای از اندیشه‌های جدید که وامدار غرب بود علت اصلی عقب ماندگی کشور را ریشه دار بودن سنت در میان جامعه ایرانی می‌دانستند و از این رو با نگارش رساله‌های متعدد و بهره گیری از فضای مطبوعات و ایجاد انجمن‌های بسیار در شهر‌های مختلف تلاش داشتند تا روند هویتی ایران را تغییر دهند. انتقاد از کهنه پرستی در حوزه دین ورزی در روزنامه مجلس و دفاع از شراب فروشی برای تامین مخارج تنظیمات بلدیه در روزنامه ندای وطن، انتشار کاریکاتور علمای دینی در روزنامه تنبیه و... نشانه‌هایی از این تکاپو‌ها بود.  

در نقطه تقابل با متجددان، جریانی بود که براساس آرا و نظریه‌های دینی و منطبق با شریعت اسلام هر گونه استیلای خارجی را نفی می‌کرد و حتی قبل از مشروطیت به منظور کم کردن نفوذ اقتصادی غرب و حمایت از تولیدات داخلی، با صدور فتوا و تشکیل اتحادیه‌های اقتصادی تحریم کالا‌های اروپایی را در پیش گرفت. طبیعی بود که این دو تفکر از دو خاستگاه ذهنی کاملا متفاوت برآمده بود و به هیچ وجه زمینه پیوند میان این دو جریان حاصل نمی‌شد.

کم کم این شکاف میان متجددان و جریان مذهبی به شکاف و چالش بزرگی منجر و این روند در نهایت در مسیر قرار گرفت که آیت الله سید محمد طباطبایی از رهبران بزرگ مشروطه بعد از مشاهده اتفاقاتی که در مشروطیت رخ داد در اظهار نظری اعلام کرد:  ما مشروطیت را که خودمان ندیده بودیم، ولی آنچه شنیده بودیم و آن‌هایی که ممالک مشروطه را دیده بودند به ما گفتند مشروطیت، موجب امنیت و آبادی ممالک است. ما هم شوق و عشقی حاصل نموده تا ترتیب مشروطیت را در این مملکت برقرار نمودیم. او در ادامه تاکید کرد:سرکه ریختیم، شراب شد.

آیت الله محمد حسین نائینی از علمای بزرگ نجف و نگارنده کتاب «تنبیه‌الامه» در اثبات مشروطیت هم در اواخر عمر برای جلوگیری از سوء استفاده آن با بهای گزاف از این و آن کتاب را می‌خرید و نابود می‌کرد. در همین رابطه کسروی می‌نویسد: شنیدنی است که میرزا نائینی که از شاگردان آخوند بوده، در زمان زندگی او کتابچه‌ای درباره مشروطه و سودمندی آن نوشته و چاپ کرده بود. سپس پشیمان گردید و نسخه‌های آن را یکایک جسته و از دست‌ها باز گرفته، و چنانکه گفته می‌شود به جای آن کتابی درباره روضه خوانی و سینه‌زنی و آن نمایش‌ها نوشته و بیرون داده است. تکیه بر خشونت رویه مشروطه خواهان تندرویی بود که اساسا هیچ تفکر مخالفی را برنمی تافتند و حتی در مسیر نابودی آن قدم برمی داشتند.  

مشروطه مشروعه به روایت شیخ

طبعا در عرصه نزاع میان مشروطه خواهان و روحانیت طبیعی بود که شیخ فضل الله نوری در مرکز مواجهه و برخورد افراطیون مشروطه قرار داشت. او در مقطع شکل گیری و آغاز نهضت عدالتخواهی مردم ایران میدان دار مبارزه با استعمار بود و در بسیاری از مراحل به ثمررساندن این جنبش همراه و همسو با علما و مردم بود.

شیخ به استناد رسائل و لوایحی که از او منتشر شده به واسطه وجهه علمی و دینی اش در جریان مشروطه خواهی اصرار فراوانی به رعایت قوانین شرعی در عرصه قانونگذاری مجلس داشت و، اما به موازات آن از محدود کردن سلطنت استبدادی مطلقه و توجه به قوانین عرفی سخن می‌گفت.   او بار‌ها و به صراحت قدرت مطلقه سلطنت و درباریان را مورد اعتراض قرار داده بود و می‌گفت که «خرابی در مملکت ایران از بی‌قانونی و ناحسابی دولت است و باید از دولت تحصیل مجلس شورای ملی کرد که تکالیف دوایر دولتی را تعیین و تصرفشان را محدود نماید.»

همراهی شیخ فضل الله نوری با علما در مهاجرت به قم حاکی از حمایت او از جنبش عدالتخواهی بود و حتی با وجود اصرار و ابرامی که در التزام مشروطه خواهان به رعایت قوانین شرع در نگارش قانون داشت و از این جهت مورد اعتراض جریان‌های متجدد بود در زمان تحصن در زاویه حضرت عبدالعظیم در واکنش به منتقدان که او را مخالف پارلمان می‌دانستند بر این نتکه تاکید کرد که «من به هیچ وجه منکر مجلس شورای ملی نیستم... صریحا می‌گویم همه بشنوید و به غایبین هم برسانید که من آن مجلس شورای ملی را می‌خواهم که عموم مسلمانان آن را می‌خواهند. به این‌معنی که البته عموم مسلمانان مجلسی می‌خواهند که اساسش بر اسلامیت باشد و برخلاف قرآن و برخلاف شریعت محمدی (ص) و برخلاف مذهب مقدس جعفری قانونی نگذارند. من‌همچنین مجلسی می خواهم.»

تصریح شیخ فضل الله بر حمایت از مجلس تنها به این فقره محدود نمی‌شد بلکه او حتی در ملاقاتی هم که با محمدعلی شاه داشت بر وجود مشروطه تاکید کرد و برای مقابله با بی‌قانونی دوایر دولتی معتقد بود باید قوانینی برای تعیین وظایف دربار و معاملات دیوانی وضع شود.  

دفاع شیخ از تحدید قدرت سلطنت حتی مورد اعتراف مخالفان او هم بود. در همین زمینه ناظم الاسلام کرمانی یکی از منتقدان او در کتابش ضمن اشاره به دیدار شیخ فضل الله با محمدعلی شاه شرحی از ماجرای ملاقات او با سلطان العلما یکی از روحانیون درباری می‌آورد که او در برابر استدلال سلطان العلما در دفاع از سلطنت مطلقه عنوان کرد که مشروطه خوب لفظی است... مشروطه باید باشد، ولی مشروطه مشروعه و مجلس محدود و نه هرج و مرج.

این همراهی‌ها با جنبش مشروطه از سوی شیخ تا زمانی ادامه داشت که روحانیون و علمای دینی پیشگام و پیشتاز جریان مشروطیت بودند، اما کم کم حضور جریان مشروطه خواهی که نگاه نوگرایانه و متاثر افکار غربی داشتند و سهم خواهی‌های آنها، شیخ فضل الله را نسبت به پیامد‌های این حرکت نگران کرد و به همین خاطر به تدریج شیخ فاصله خود را با مشروطه خواهان بیشتر کرد و در مخالفت با تحرکات برخی از متجددان مواضعی اتخاذ کرد که به زعم آنان به منزله همراهی با استبداد محمدعلی شاهی بود.  

مشروطه خواهان مستبد و خشونت طلب 

در کنار این مساله باید به این نکته هم توجه داشت که در میان مشروطه خواهان کسانی هم بودند که ادعای حفظ و حراست از دستاورد‌های مشروطیت را داشتند و به همین واسطه برای دستیابی به این هدف اقدام به ایجاد انجمن‌هایی کردند، اما با توجه به افکار افراطی که داشتند برای اجرایی کردن برنامه‌های خود چنان خشونتی را در پیش گرفتند که دست کمی از رویه مستبدان قاجار نداشت.  

در همین ارتباط احتشام السلطنه اولین رئیس مجلس ملی و جزو همراهان مشروطه در خاطراتش بر این نکته تاکید می‌کند که برخی انجمن‌های به‌ظاهر مشروطه‌خواه بلایی بر سر مردم آوردند که مردم آرزوی بازگشت به عهد ناصری و مظفری را می‌کنند.

طبعا زمانی که آن‌ها موفق به فتح تهران و برکناری محمدعلی شاه شدند تلاش کردند که از مخالفان خود انتقام بگیرند و از این رو محاکمه و اعدام شیخ فضل الله نوری جزو اولین اقدمات بود. ریاست دادگاه شیخ فضل الله نوری بر عهده شیخ ابراهیم زنجانی گذارده شد و او به همراه دیگر ماسون‌های این لژ نظیر نصرالله اعتلاء الملک، محمدعلی تربیت، جعفرقلی خان بختیاری و چند تن دیگر، حکم اعدام شیخ فضل الله را صادر کردند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها