دریچه بازگشت

درباره‌ی تمام بازگشت‌هایی که شاهد آن هستیم

دریچه بازگشت

۱۵ تير ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۱

واژه «بازگشت» برای شما چه راست؟ شما این واژه را مثل «صداقت» سفید میبینید یا مثل «دروغ» سیاه؟ برای من این واژه و معنایش، نه آن خوب است که رنگش را تماماً سفید ببینم و نه آنقدر بد است که سیاه رنگ باشد. «بازگشتن» از آن کار‌هایی است که گاه عالیترین انتخاب ممکن است و گاه وحشتناکترین. برگشتن خاکستری است، چون صفر و صدش مشخص نیست و نمیشه مثل قرص، سر ساعت تجویزش کرد. نمیشود به هر آدم دل کند‌های برگشتن به هر آنچه رها کرده را پیشنهاد کنیم یا به زخم خوردهای، برگشتن به خود قبلیش را. البته همیشه هم حرف بر سر برگشتن ما به جایی که ترک کردهایم، نیست. گاهی پای برگشتن یک حکومت منقلب شده به جاباز میشود و گاه حرف از برگشتن یک پیکر بیجان است. گاه یک اصالت به زندگی آدمی برمیگردد و گاه یک تباهی. گاهی بازگشتند رنگ و بوی مقدس به خود میگیرد و، مثل آب متعفنی هست که به ناچار سرکشیده باشی. مرز بین حماقت و عقلانیت در بازگشتن، مثل یک مو نازک است و کار هر کسی هم نیست. تفاوتی هم ندارد، هیچ مدل بازگشتن کار راحتی نیست! در این دو صفحه از نوجوانه به بهانه بازگشت اخیر شهدای دفاع مقدس به کشورمان، از زوایای مختلف به بازگشتن نگاه کرده ایم. البته نه به سبک زخم کاری و زخمهایش، بلکه به سبک نوجوانه و کلافهایش.

جایی برای هیچکس؟

درمورد حق و حقوق نوجوانان به بهانه‌ی سالگرد هفته نامه نوجوانه

جایی برای هیچکس؟

۱۵ تير ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۱

بیشتر از اینکه مسئله اش را بگذاریم زیر ذره بین، اسلحه را به سمتش گرفته ایم و مدام مجبورش می کنیم عقب نشینی کند و برود توی جزیره تنهایی‌اش. نوجوان را میگویم از نادیده گرفتنش در جامعه و خانواده بگیر تا رسانه و سیاست. از کج سلیقگی‌های رفتاری در مدرسه و تعامل با معلمان تا فامیل خلاصه نوجوان یا متهم بوده است یا نامرئی. قلمرو یعنی محل روان بودن. دهخدا می گوید تا هر جایی که پادشاه قلم و امرش کارگشا باشد قدیمتر‌ها به آن قلمرو می گفتند. اسم صفحه اول نوجوانه را گذاشتیم قلمرو که نشان بدهیم برای ما اعضای تحریریه دغدغه‌ها و مطالبات نوجوانان اهمیت دارد، اما اصولاً چند جای کار با هم در این حوزه میلنگد مثلاً خانواده جامعه مسئولان مدرسه و مهمتر از همه خودشان!

نت پیروزی

درباره ی سرود، مهمترین ابزار رسانه‌ای انقلاب

نت پیروزی

۱۵ تير ۱۴۰۳ - ۱۳:۲۵

ای مجاهد‌ای مظهر شرف» ... ایران ایران ایران رگبار مسلسل‌ها» ... خمینی‌ای امام خمینی‌ای امام ... رادیو روی موج تاریخ که می‌افتد این صدا‌ها بلندتر از همیشه به گوش می‌رسد. اگر کمی پیچ رادیو روی خط زمان جلوتر بیاید، اما شاید بشنویم چنان حبیب مظاهر مدافع حرمم» ... «مرد اگه مرده، مرد نبرده» ... «چطوری سوتیامو بشمارم؟» ... سرود جزء لاینفک زندگی ماست چه بخواهیم چه نخواهیم. این بار در کلاف مروری داریم بر جریانی که سرود در طول این سال‌ها طی کرده است.

قصه ی پروازهای محکوم به سکوت

تمام زندگی، تکرار یک کوچ است، یک پرواز

۱۵ تير ۱۴۰۳ - ۱۳:۲۳

پرواز برای من و پدرم پدید‌های عجیب و مرموز و دوست داشتنی بوده و هست. تا جایی که مدت‌ها دلم میخواست مهماندار میبودم و فکر میکنم الان در دنیای موازی به جای اینکه مشغول نوشتن قطبنمای این شماره نوجوانه باشم، در حال پرواز بر فراز اقیانوس آرام و پرسیدن: (گفتید چه میل دارید؟) هستم. از طفولیت تا به امروز که مادرم معتقد است خرس گنده هستم، پایم به هواپیما نرسیده، خروپفم همه جا را پر میکرد و وقتی هواپیما بر زمین می‌نشست، چشمهایم را باز میکردم. البته حتی اگر در خواب هفت پادشاه هم بودم، برای غذای هواپیمایی که بر خلاف بقیه عاشقش هستم، از خواب میپریدم و سهم غذایم را چهارچنگولی میگرفتم، چون امکان بلعیدنش توسط برادرم وجود داشت. اما از آن طرف هم میدانم عد‌های وجود دارند هواپیما و پرواز برایشان به مثابه یک کابوس میماند؛ مثلاً ترس یکی از آن‌ها به حدی است که شب قبل پروازش نمیتواند بخوابد و حتی غذا بخورد. البته برای من قابل درک نیست، چون خودم هواپیما را همچون گهواره بچه میدانم، اما از طرفی قابل درک است، چون اتفاقات و سوانح هوایی خیلی عجیب انگیز هستند. درست مثل اتفاقاتی که امروز و اینجا میخواهیم درباره آن‌ها صحبت کنیم.

دیزنی نامه

دیزنی نامه

۱۴ تير ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۰

۱- جناب والت آن سلطان پویانمایی، آن پدیده کارتون‌های سینمایی، آن خلاق پرکار،برنده گلدن‌کلوب واسکار،سازنده انیمیشن‌های بسیار،هم اوکه شبیه آثارش هیچ چیز نی،عامل خلق سیندرلاوپینوکیو وهفت کوتوله،جناب والت دیزنی.وی را خصایص فراوانی بودو در بلاد شیکاگو و حومه سر‌و‌سامانی بود و در عرصه سینما و حتی کارآفرینی چهره تابانی بود، تحول جو. شاید ازهمین رو بود که برخی معتقدند وی در۵دسامبر۱۹۰۱درخیابان استریپ درمنطقه هرموسای شیکاگو، درخانواده‌ای نجیب اما غیرمذهبی چشم برآفاق این کره خاکی گشود. آورده‌اند که در همان کودکی تجارت را باخرید روزنامه به قیمت ارزان و فرو نمودن آن در پاچه مردمان به قیمت گزاف، آغازکرد.  چون وقت جنگ فرا رسید وی را گفتند: میای سرباز شی؟ گفت: نچ. گفتند: مگر دست خودت است. گفت: نچ. پس او را بگرفتند و ببردند و در آمبولانسی انداختند و گفتند تا مریض‌ها را جابه‌جا کند. بی‌شک آمبولانس مذکور را در بطن تک‌تک آثار وی دیده‌اید که تصویر خویش را بر آن نگاشته است.  القصه چون از جنگ بازگشت؛ امید از خلایق منقطع کرد و به پاسبانی شبانه در شرکت پدرش مشغول همی شد و این فرصتی بود تا والت، به فن مورد علاقه‌اش یعنی ترسیم نقوش بر پاره‌های کاغذ رو نهد؛ یعنی همان هنر نقاشی. 

دسته درست دست منه

دسته درست دست منه

۱۴ تير ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۲

خیلی وقت بود با اعضای تحریریه این موضوع را بسته بودم که حتما با ایشان گفت‌وگویی ترتیب بدهم. به تازگی وارد ۱۸سالگی شده و کارهایی در ۱۰سال اخیر زندگی‌اش در زمینه صنعت بازی‌سازی ایرانی انجام داده که به اصطلاح ما دهه هشتادی‌ها، اسمش را تریلی نمی‌کشد! شاید فکر ‌کنید اغراق می‌کنم اما اگر می‌خواهید نظرتان کامل تغییر کند، پیشنهاد می‌کنم پای صحبت‌های مبین خجسته بنشینید و از ایرانی بودنش افتخار کنید.

من سرم گرمه!

بررسی کم و کاستی‌ها در حوزه سرگرمی نوجوانان

من سرم گرمه!

۱۴ تير ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۱

تابستان شروع شده و همه دانش‌آموزان دربه‌در دنبال یک سرگرمی هستند. صدای غرغری که از اتاق‌ خواب‌های نوجوان‌ جماعت در تابستان به گوش می‌رسد، نشان از آن دارد که یک جای کار می‌لنگد؛ لنگیدن هم از پای شل مقوله‌ای به نام سرگرمی برای نوجوانان است.

مچ‌اندازی مغزها

مچ‌اندازی مغزها

۱۴ تير ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۴

یکی ازمعیار‌های معتبر برای تمیز دادن بازی خوب از بازی بد، این است که شما حین بازی کردن متوجه گذر زمان نشوید. وقتی این اتفاق می‌افتد یعنی این‌که سر فرد حسابی گرم و تا جایی که ممکن بوده، در بازی غرق شده است. اما سوال اصلی این است؛ مگر می‌شود قبل از خرید و امتحان هر بازی، یک دست نشست و آن را بازی کرد تا بفهمیم چقدر بازی کردن برای‌مان لذت‌بخش است؟

نوع جدید اعتیاد

نوع جدید اعتیاد

۱۴ تير ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۳

مسأله داغ این روز‌ها چیزی نیست جز همستر؛ یا به زبان دیگر مخدری جدید! این روز‌ها به هرکجا قدم می‌گذاریم با افرادی مواجه می‌شویم که دستگاه‌های تلفن هوشمند را به گوشه‌ای انداخته و با نصب اتوکلیکر یا به ‌قولی همان کلیک‌‌کننده ‌خودکار در حال کسب‌‌ درآمد‌ هستند.

سرگرمی شما را انتخاب می کند

سرگرمی شما را انتخاب می کند

۱۴ تير ۱۴۰۳ - ۱۳:۵۶

«وتین یعنی رگ گردن، وتن یعنی زدن رگ گردن. بیوتن را می شود بی وطن هم خواند، وطنی که تایش دیگر دسته‌ای ندارد تا خودت را بهش بگیری، بلکه باید با تمام وجود بغلش کنی.»

قبلی۲بعدی