
غلط مصطلح
همین اول ماجرابرویم سراغ این موضوع که حتی اگرشمابگویید جزوکسانی نیستید که یکسره ازلغات خارجی به ویژه لغات انگلیسی استفاده میکنند؛ازشمانخواهم پذیرفت که بگویید درفارسی حرف زدن وفارسی نوشتنتان دچاربرخی اشتباهات نمیشوید.
همین اول ماجرابرویم سراغ این موضوع که حتی اگرشمابگویید جزوکسانی نیستید که یکسره ازلغات خارجی به ویژه لغات انگلیسی استفاده میکنند؛ازشمانخواهم پذیرفت که بگویید درفارسی حرف زدن وفارسی نوشتنتان دچاربرخی اشتباهات نمیشوید.
آن بانوی پرآوازه، آن نماد استقامت و پشتکار، آن که سایههای شک و تردید را از میان برداشت و مشعل علم را برافروخت، آن که در مسیر دانش گام زد و مرزهای نادانی را درنوردید، که نهتنها در صفحات تاریخ، بلکه در دلهای اهل خرد، جاودانه شد. آن بانوی وارسته، که علم را نه برای شهرت، بلکه برای حقیقت خواست، که زخمهای زمانه را با نیروی اندیشه درمان کرد، که در سکوت شبهای آزمایشگاه، با پرتوی عزم، جهان را روشنساخت.
پولهایت را برای کتاب نده! البته وقتی خریدت حساب شده نیست. این تصویر برای اکثر آدمها آشناست که بعد از نمایشگاه، انبوهی کتاب توی اتاق شان انبار شده؛کتابهایی که میدانند هیچ وقت قرار نیست بخوانند. جیبهایشان خانه عنکبوت شده و از خریدشان تا خرخره پشیمان شدهاند. حال و هوای نمایشگاه کتاب، همیشه دوز هیجان آدم را بالا میبرد.
در زندگی، بعضی اتفاقات قابل پیشبینی نیست،نه فقط قابل پیشبینی،که اجتنابپذیر هم نیست. بیماری هم یکی از این اتفاقات است. خصوصا بیماریهایی که مثل یک همزاد همیشگی از ابتدای تولد با فرد به دنیا میآید، یا بیماریهایی که در میانه راه زندگی میآیدومیماندکه میماند.بیماری،میخواهدیک سرماخوردگی یا آلرژی ساده باشد،یاشدیدترین و پیچیدهترین نوع آن،همیشه باخودش دردسرهایی دارد.
بیماران خاص نهتنها بادرمانهای طولانی و پرهزینه روبهروهستندبلکه باچالشهای اجتماعی و اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند.خانوادهها درگیرمسئولیتی طاقتفرسا میشوند و جامعه هنوز آمادگی پذیرش آنها را ندارد. در کنار مشکلات درمانی،عدم دسترسی به غربالگریهای کافی و نبودحمایتهای اجتماعی، زندگی این افرادرا دشوارترمیکند اما آیا میتوان مسیر بهتری برای همراهی بابیماران خاص ترسیم کرد؟
اگر قرار باشد چیزی در جهان تغییر کند، بهتر است سراغ آن بخشهایی برویم که معمولا دیده نمیشوند، صدا ندارند یا آنقدر دور از ذهناند که حتی تلفظ نامشان برای بسیاری دشوار است؛ مثلا اپیدرمولیز بولوزا یا همان «ایبی». شاید این نام ناآشنا باشد اما دردش واقعیست؛ زخمی ماندگار روی تنهایی که لمس دنیا برایشان همچون سوهانی خراشنده است.
فرض کنید که یک روزصبح از خواب بیدارمیشوید ومیبینید بیماری سختیزندگیشما رامختل کرده است.دیگر بهراحتی قبل نمیتوانید درس بخوانید، مدرسه بروید، بازی کنید وتفریحات دلخواهتان راداشته باشید.انگارکه زندگی برایتان متوقفشده و کارهایی که تادیروزحتی به انجام آن فکرهم نمیکردیدامروز مساله وبحران شده است.
به رسم کودکیهایم که بیغلوغشترین نامهها را برایتان مینوشتم و با دستهای کوچکم در ضریح میانداختم، میخواهم دوباره بدون تشریفات با شما صحبت کنم. از این بابت که همیشه بعد از اسم و فامیلم، مشهدی حک میشود، خیلی خوشحالم. دوست کرمانیام با وجود مسافت زیادش با شما عاشقتان است و همیشه به حال من غبطه میخورد.
شاید بتوان گفت اززمان آدم ابوالبشر(ع)تا امروز ریشه اکثر اتفاقات مهم جهان،دعواهای خواهربرادری بوده. جایی میخواندم ریشه دعوای هابیل و قابیل، خواهرشان بوده یا اینکه اصلا ماری کوری وقتی با برادرش دعوا کرد دانشمند بزرگی شد یا اینکه پروین اعتصامی هم که با برادرش دعوا میکرده شاعریاش را مدیون همین دعواهاست.
این روزها شاید بیشتر ازهرزمان دیگری درگیر حواشی و قصههای مختلفی دررابطه باتفاوتهای بین خانمها و آقایان هستیم. متأسفانه عدهای در شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام پیدا میشوند که غیرکارشناسانه نظر داده و خانمها را در برابر مردان قرار میدهند یا برعکس. انگار که این دو جنس باید دشمن یکدیگر باشند!