گزیده سرمقاله‌ روزنامه‌های صبح امروز

ای غزه؛ به کربلا اقتدا کن

روزنامه های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته اند از جمله «در رثای آیت‌الله جمی‌»،«غزه نباید تنها بماند»،«سقوط اخلاق!»،«ای غزه؛ به کربلا اقتدا کن»،«پالایش عزاداری ها از انحرافات»،«نظر منفی نمایندگان درباره حذف افزایش دستمزدها» که برخی از آنها در زیر می‌آید.
کد خبر: ۲۲۶۱۰۸

اعتماد ملی

« در رثای آیت‌الله جمی ‌» عنوان سرمقاله روزنامه‌ی اعتماد ملی است که در آن می‌خوانید؛آیت‌الله جمی امام‌جمعه سابق آبادان و یکی از شاگردان شریف و فاضل امام‌خمینی(ره)، به رحمت ایزدی پیوست. جمی عمری را در راه گسترش و تبیین آموزه‌های اسلا‌م و نحله پیر و مقتدای خویش گذراند.

جمی انسانی شریف، نجیب و مردم‌دار بود. صبر و بردباری او مثال‌زدنی و مورد ستایش همراهان و همفکران وی بود. او از دهه 40 که نهضت مبارزاتی امام راحل آغاز شد، جزو همراهان صدیق و مجاهد و سختکوش نهضت اسلا‌می بود. شجاعت، صراحت و صداقت کم‌نظیر وی و فن بلا‌غت و سخنوری از او خطیبی زبردست، مردم‌دوست و توانا ساخته بود. منبرهای او از سال‌های 43 به بعد تا پیروزی انقلا‌ب اسلا‌می در محدوده و شعاع خویش روشنگر و الهام‌بخش بود.

امام‌خمینی(ره) به ایشان علا‌قه وافری داشتند و این ارتباط عاطفی تا زمانی که امام در قید حیات بودند، تداوم داشت. در انتخابات دور اول خبرگان رهبری، از آنجا که برخی تردیدها درباره اجتهاد ایشان مطرح شده بود، جناب مهدی کروبی به نقل از آیت‌الله‌العظمی شیخ‌یوسف صانعی، قریب به مضمون بیان کردند که در آستانه انتخابات خبرگان اول رهبری به ملا‌قات امام رفتم. حضرت ایشان با تکیه بر سوابق و خدمات درخشان آقای جمی در دوران مبارزه و انقلا‌ب اسلا‌می و خدماتی که به مردم شریف آبادان روا داشته بودند اظهار فرمودند که فلا‌نی؛ چقدر خوب است که آقای جمی به مجلس خبرگان رهبری راه یابند! در آن سال‌ها آقای صانعی عضو فقهای شورای نگهبان بودند.

آیت‌الله جمی در دوران جنگ تحمیلی نقشی بی‌بدیل داشت. مجاهدان راه خدا و رزمندگان سپاهی و ارتشی و بسیجی هیچ‌گاه نقش ایشان را در خدمت به رزمندگان و دفاع از میهن اسلا‌می فراموش نمی‌کنند. بدون اغراق اگر آیت‌الله جمی نبود، آبادان به دست نیروهای بعثی سقوط می‌کرد. حضور همه‌جانبه او در آبادان و برگزاری مرتب نمازهای جمعه در زیر بمباران و گلوله‌پرانی دشمن بعثی تنها امید و بهانه برای مقاومت و حفظ بالا‌ی روحیه رزمندگان بود. او در این راه برادر گرامی‌اش را نیز تقدیم دفاع از آب و خاک این کشور عزیز کرد. زمانی که خبر شهادت برادرش را به او دادند، در دفتر امام حضور داشت. تنها به آرامی استرجاع گفت و به کار خویش پرداخت. حضور او در جبهه‌ها تا پایان جنگ الهام‌بخش مبارزان وطن و مدافعان ایران اسلا‌می بود.اما جمی ناملا‌یماتی را نیز پس از رحلت امام(ره) متحمل شدند، علی‌رغم اعتقاد و باور امام به ایشان و آن سابقه درخشان همانند برخی دیگر از همراهان و هم‌رأیان خود ازجمله آیت‌الله احسان‌بخش نماینده امام در گیلا‌ن در انتخابات دوم خبرگان رهبری صلا‌حیت‌شان مورد تردید و ابهام قرار گرفت و به مجلس خبرگان رهبری راه نیافتند.مرگ آیت‌الله جمی فرصت مناسبی است تا با مرور زندگی، مبارزات و حیات پربارش یک بار دیگر به مردان و زنانی پرداخته شود که در دوران پرهیاهوی امروز، مخلصانه و بی‌ادعا همه توان خود را صرف گسترش آرمان‌های اسلا‌می و راه امام‌خمینی(ره) کردند؛ اندیشه‌ای که بیش از پیش و البته با پرهیز از تظاهرگرایی و دولتی کردن آن نگرش معظم نیازمند توجه و بازخوانی مجدد است. روحش شاد و راهش پررهرو باد.

کیهان

«غزه نباید تنها بماند» عنوان یادداشت روز روزنامه‌ی کیهان به قلم حمید امیدی است که در آن می خوانید؛روز گذشته رهبرمعظم انقلاب در پیام قاطع و دردمندانه خود درباره مصیبت هولناک قتل عام مردم مظلوم غزه، ضمن آنکه گرگهای صهیونیست را کافر حربی می خوانند، همه مجاهدان فلسطین و مومنان دنیای اسلام را موظف به دفاع از زنان و کودکان و مردم بی دفاع غزه کرده و می فرمایند؛ هر کس در این دفاع مقدس کشته شود، شهید است و در صف شهدای بدر و احد در محضر رسول الله(ص) محشور خواهد شد.

حمله وحشیانه رژیم اشغالگر قدس به منطقه غزه همچنان ادامه دارد و صدها فلسطینی بی پناه که تا چند روز پیش در محاصره  ظالمانه صهیونیست ها و سکوت ذلت بار دولت های منطقه و سران عرب گرفتار آمده بودند، اکنون  زیر آتش دشمن به خاک و خون کشیده شده اند.
جنایات رژیم غاصب اسرائیل که با تشدید حملات خود علیه مردم بی دفاع غزه رقم می خورد، نشانه آن است که این رژیم در پی ایجاد یک فاجعه انسانی  وحشیانه و نسل کشی در اراضی اشغالی فلسطین است. حضرت آیت الله خامنه ای ولی امر و  رهبر دنیای اسلام وقتی درباره رژیم صهیونیستی تعبیر فقهی «کافر حربی» بکار  می برند، به  آن معنا است که بر همه مسلمانان فرض است تا در صفوفی متحد و چون  «ید واحده» علیه اسرائیل جنایتکار قیام کنند. پیام معظم له به مثابه «حکم جهاد»ی است که همه مجاهدان و مومنان دنیای اسلام را  به دفاع از مردم مظلوم فلسطین و انتقام سخت از این جرثومه فساد و ویرانگری فرا می خواند.

«سران عرب مرده اند؟!» تیتر دیروز روزنامه بود. آیا کسانی که حیات و ادامه  زندگی نفرت انگیزشان را  در گرو  مزدوری گرگ خونخواری می دانند که در کشتار زنان، کودکان و مردم مظلوم و بی پناه غزه، آن هم پس از 18 ماه اسارت در محاصره غذایی و دارویی از هیچ فرومایگی کم نمی گذارد، زنده اند؟!  و یا مرده ای هستند که بزودی و به دست  انتقام الهی که از آستین مومنان و مجاهدان برخواهد آمد بوی تعفنشان زباله دان تاریخ را پر خواهد کرد.

«مبارکی» که میراث دار فرعونیان و از تبار ظالمان بوده و بدون تردید هم پیاله  اشغالگرانی است که نان حاکمیت دو روزه دنیا را در کاسه خون و اشک و آه فرزندان و مادران مظلوم سرزمین غزه و فلسطین بی پناه می زنند؛ «ابومازن» و آن سران عربی که روز حمله و قبل از شروع عملیات وحشیانه  ارتش رژیم صهیونیستی، در رام الله گردهم می آیند و همراه جنایات و سفاکی های اسرائیل غاصب می شوند؛ «آل سعودی» که کنفرانس ادیان را در مهد کفر و الحاد، علم می کند و سران کشورهای عربی را با مسئولان رژیم اشغالگر و شیطان بزرگ، آمریکا دور یک  میز می نشاند و باده می نوشد و نرد سرسپردگی به آنان می بازد؛ «سران عربی» که در نشست انحرافی با 1+5 گردهم می آیند تا مشکل اصلی منطقه را ایران(!) معرفی کنند و فضای سیاسی لازم و فرصت فراخ تری برای جنایات بیشتر رژیم صهیونیستی فراهم کرده و  چراغ سبزی برای حمله گسترده به مردمی که برای آرمانهای خود 60 سال مبارزه کرده  و تسمه ستم بر گرده خویش تحمل کرده اند نشان دهند، آیا زنده اند؟ بدون شک روزی آه مادران مظلوم  فلسطین دامان آنان را خواهد گرفت و  در دوزخ انتقام مردم سخت گرفتار خواهند آمد.

آن روز خیلی دور نیست. مردم مظلوم غزه و فرزندان معصوم سرزمین زیتون، پدرانی که استضعاف و  حرمان صبحشان را شام می کند و مادران دل شکسته ای که اشک و آه،  سودای شان شده، مردمانی که هیچ فریادرس و پناهگاهی جز خدا ندارند و مصداق مسلم «مضطر»ند، حتماً  دعایشان به اجابت معبودی که انتقامش بسیار سخت خواهد بود، می رسد.به یقین حساب ملت های مسلمان را باید از حکمرانان بی غیرت و مزدورشان جدا کرد.

اگر ملت های مسلمان، خصوصاً در کشورهای عربی، مردم غزه را مسلمان و عرب می دانستند و هر کدام در حمایت از آنان فریاد می زدند و حکام کشورهایشان را تحت فشار می گذاشتند، قطعاً رژیم صهیونیستی امروز قادر نبود با آخرین و جدیدترین موشک های ساخت آمریکا نوار غزه را از هوا و دریا  به آتش بکشد.شاید وقت آن رسیده که ملت های مسلمان علیه حکمرانان مزدورشان قیام کنند. «انتفاضه» هایی در همه کشورهای عربی تا زمینه برای نجات باقیمانده وجدان کشورهای عربی که هر چه جنایت و ظلم در غزه می بینند، دم برنمی آورند و کاری نمی کنند، فراهم آید.

مردم فلسطین و جنبش مقاومت حماس راهی جز «مقاومت» در برابر دشمن ندارند. اگر در حلقه تنگ محاصره اقتصادی غزه، آنان از حماسه مقاومت در مقابل لقمه نانی چشم پوشی می کردند - که نکردند- و تسلیم اراده صهیونیست ها می شدند - که نشدند- باز هم رژیم اشغالگر دنبال بهانه ای برای نابودی و حذف آنان از جغرافیای سرزمین مادری فلسطینی ها بود.در برابر ملت فلسطین یک گزینه بیشتر وجود ندارد و آن گزینه «مقاومت» و دفاع از خویش در برابر وحشی گری های دشمن صهیونیستی است و تا زمانی که سرزمین فلسطین در اشغال غاصبان است، ادامه خواهد یافت.

مجامع بین المللی حقوق بشر چرا در برابر این همه جنایت و خون، سکوت مرگ گرفته اند؟ حمله به مناطق مسکونی و به خاک و خون کشیدن صدها مرد و زن و کودک آن هم در فجیع ترین شکل ممکن چرا حساسیت آنان را برنمی انگیزد؟ آیا مردم بی دفاع غزه جزیی از «بشر» نیستند؟! این جنایات صهیونیست ها در قتل عام غزه، جنایت علیه بشریت به حساب نمی آید؟ و آیا باید منتظر ماند تا ببینیم سازمان های حقوق بشر و مدعیان دموکراسی و حقوق انسانی چه واکنشی از خود نشان می دهند؟

امروز روز تحمل و مماشات نیست. امروز روز مقاومت و عرصه دفاع از کیان مسلمانی است.امروز غزه تنهاست. دیر یاسینی جدید با گستره ای به مراتب وسیع تر  برپا شده است. فرزندان فلسطین در خون خود دست و پا می زنند و چشمه اشک مادران غزه خشک شده است. امروز مردم فلسطین و غزه در راه «مقاومت» تا پیروزی» یا «شهادت» حرکت می کنند. باید  بپا خاست و مردم غزه را تنها نگذاشت.
امروز اول محرم و ماه پاسداشت حماسه عاشورا و ماتم در سوگ حضرت سیدالشهدا(ع) و یاران ابی عبدالله است. باید در کنار ماتمی که از مظلومیت طفلان و کودکان حضرت حسین(ع) بر دل می نشانیم، روضه فرزندان غزه را هم بخوانیم.

آفتاب یزد

«سقوط اخلاق!» عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی آفتاب یزد است که در آن می‌خوانید؛در باب جنایات اسرائیل و مظلومیت مردم غزه، سخنان بسیار گفته شده و هر کس به سهم خود با ساکنان تحت ستم این خطه، ابراز همدردی کرده است. عده‌ای این جنایات را ناشی از رقابت‌های درونی صهیونیست‌ها در آستانه انتخابات ماه فوریه- بهمن‌ماه- دانسته‌اند و عده‌ای دیگر نیز اطمینان از عدم مجازات‌های بین‌المللی را به عنوان عامل تشویق خون‌آ شامان اسرائیلی معرفی کرده‌اند. اختلافات داخلی فلسطینی‌ها و ترجیح گفتگو با دشمن بر مذاکرات داخلی، از عوامل دیگری است که قطعا بر وضعیت فعلی بی‌تاثیر نبوده است. اما نگاهی به همه عواملی که جنایتگری صهیونیست‌ها را به اوج رسانده است نشان می‌دهد جهان امروز بیش از هر چیز از سقوط اخلاقی رنج می‌برد. اگر ساکنان مناطق اشغالی، از خوی انسانی برخوردار بودند خون آشامان اسرائیلی هرگز برای کسب آرای آنها دست به جنایت نمی‌زدند. اگر سران کشورهای عرب به خاطر حفظ بعضی منافع خود، سکوت نمی کردند و با این سکوت، اصول اولیه اخلاقی را زیر پا نمی‌گذاردند، قطعا صهیونیست‌های مستاصل هر روز بر حجم تهدیدات خود نمی‌افزودند.

برخی سیاستمداران فلسطینی، اگر »حق حیات و آمایش مردم« را به رسمیت می‌شناختند و حفظ قدرت به هر قیمت را وجهه همت خویش قرار نمی‌دادند قطعاً دراتهام افکنی علیه رقبای داخلی تا آنجا مرتکب بی‌اخلاقی نمی‌شدند که دشمن از کینه دائمی گروه‌های مختلف فلسطینی علیه دیگر مطمئن شود و با خیالی آسوده هموطنان آنها را به فجیع‌ترین روش‌ها، شکنجه کند و به قتل برساند. اگر بی‌اخلاقی صاحبنامان فلسطینی، عرب و مسلمان تا آنجا پیش نمی‌رفت که در برابر محاصره ظالمانه غزه، سکوت یک‌ساله پیشه سازند قطعا اسرائیلی‌ها گام‌های بعدی را برای مجازات ساکنان این بخش از جهان عرب و اسلام برنمی‌داشتند. راستی چه کسی می‌تواند بویی از اخلاق انسانی برده باشد و تنها به خاطر اختلافات سیاسی با یک گروه در فلسطین یا دشمنی با کشورهایی دیگر در جهان اسلام، در برابر جنایات بی‌سابقه تاریخی سکوت کند؟ آیا سقوط اخلاقی بالاتر از این هم قابل تصور است؟

آنچه که در چند روز اخیر بر سر مردم غزه رفت قرار گرفتن عرصه سیاست بین‌المللی در ورطه سقوط اخلاقی را به خوبی به نمایش گذاشت. اما حوادث اخیر درس‌های دیگری نیز برای مسلمانان و همه آزادگان جهان داشت. در این روزها، مشخص شد که حمایت موثر از مظلومان، جز با در اختیار داشتن ابزارهای اثرگذار رسانه‌ای و تبلیغی و نیز هوشمندی برای انتخاب پرمنفعت‌ترین و کم‌هزینه‌ترین راه‌ها، امکان‌پذیر نیست. بدون تعارف باید گفت در حوادث اخیر غزه، برخی شبکه‌های خبری عربی، بسیار موثرتر از رسانه‌های ایرانی یا رسانه‌های نزدیک به ایران نقش‌ا~فرینی کردند. گزارش‌های لحظه به لحظه برخی شبکه‌های عربی، از یکسو اراده پولادین برخی سران مقاومت - علی‌رغم فشارهای نظامی و عاطفی- را به نمایش می‌گذاشت و از سوی دیگر مظلومیت ساکنان بی‌گناه غزه را در معرض قضاوت جهانیان قرار می‌داد که با کمال تاسف باید گفت این گزارش‌ها در مرتبه‌ای بسیار بالاتر از اقدامات شبکه‌های بین‌المللی رسانه ملی ما قرار داشت. البته تردیدی وجود ندارد که برخی از این شبکه‌ها، دارای دیدگاهی متفاوت نسبت به مواضع جمهوری اسلامی ایران هستند اما به هر حال بایستی اقدامات آنها را پاس داشت و از آنها نیز آموخت. همچنین بایستی در برخی روش‌ها از جمله تلاش برای بررسی عملکرد رسانه‌های عربی براساس استانداردهای مورد علاقه رسانه‌های رسمی ایران تجدید نظر کرد. زیرا در شرایط فعلی هرگونه تحریک رسانه‌های فعال در موضوع فلسطین، موجب بازشدن جبهه‌های جدید و صرف بخشی از انرژی متراکم شده برای مقابله با دشمنان فرضی یا دشمنی‌ها کم اهمیت خواهد شد.

امروز همه ایرانیان مانند بسیاری از مردم با اخلاق در جهان در عزای ستم‌دیدگان غزه نشسته‌اند. در این شرایط بایستی از هر ابزار موجود برای جلب توجه بسیاری از مردم ناآگاه در جهان نسبت به اقدامات غیرانسانی اسرائیل استفاده کرد. اما به نظر می‌رسد در این زمینه نیز از برخی ضعف‌ها رنج می‌بریم. مثلا وقتی یک شهروند ایرانی -که به خاطر دست یافتن به جایزه صلح نوبل، چهره‌ای جهانی پیدا کرده است- پیام همدردی با مردم فلسطین می‌دهد و اقدامات اسرائیل را موجب به درد آمدن قلب هر اسرائیلی می‌داند باید همه تلاش خود را برای انعکاس این پیام در سراسر جهان به عمل بیاوریم. اما متاسفانه برخی رسانه‌های ایرانی ترجیح می‌دهند در همین شرایط به دنبال کشف یک مشکل اداری این شهروند ایرانی باشند و به جای انعکاس پیام حمایت‌آمیز او از زنان و کودکان ساکن غزه، خبر اختلاف مالیاتی او را منعکس نمایند! تردیدی وجود ندارد که هر کس حق دارد با برخی مواضع داخلی و خارجی یک فعال سیاسی مخالف باشد اما در مـوضوعی مانند مظلومیت غزه، باید از همه امکانات و فرصت‌های موجود استفاده کرد تا حداکثر اطلاع رسانی نسبت به حوادث جانسوز غزه به عمل آید.

سنت الهی بر عدم بقای ظلم است و قطعا این سنت، دامنگیر جنایتکاران اسرائیلی نیز خواهد شد. اما وعده الهی برای نابودی ظالمان، نافی وظایف هر یک از ما برای افشای هوشمندانه‌ و موثر ظلم ظالمان و آگاه ساختن ملت‌های جهان از حوادث این قطعه از سرزمین اسلامی نیست. پس به هوش باشیم که شرط مددرسانی حداکثری به این مردم مظلوم، حداکثر سعه صدر در جلب همکاری همه کسانی است که از سقوط اخلاق در جهان نگرانند؛ خواه این افراد دیدگاه‌های ما در سایر عرصه‌ها را بپذیرند یا آنکه در هر زمینه‌ای با ما اختلاف نظر داشته باشند. همچنین فراموش نکنیم آنچه امـروز در غـزه بـه وقوع می‌پیوندد در اختلاف‌نظرهای غیر ضروری و عدم تحمل‌ها هم ریشه دارد!‌

ابتکار

«ای غزه؛ به کربلا اقتدا کن» عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی ابتکار است که در آن می‌خوانید؛تا تفکر عاشورایی در مسیر ارزش های انسانی است کربلا هم هست. تا اندیشه یزیدی در رسیدن به استکبار و تجاوز است کربلاها خلق می شود و تا ایده های حسینیان در برابر افکار شیطانی یزیدیان است صبرا و شتیلا، دیر یاسین و غزه ها رقم می خورد و نباید از یاد برد که اگر نبود بیعت شکنی کوفیان; اگر نبود لقمه های حرام، اگر نبود مکر و نیرنگ و تزویر اگر نبود غفلت و خواب ماندگی کوفیان و فراموشی وجدان های آنان، کربلایی با آن همه نامردمی و فجاعت خلق نمی شد. و امروز نیز اگر این خواب گران کشورهای مسلمان به خصوص دولت های عربی با رویاها و شعارهای فریبنده غرب در دفاع از حقوق انسان ها بهم آویزد غزه و امثال غزه در آنچه است بیشتر و بیشتر خواهد سوخت و دود آن چشم های خواب زده همه کسانی را که نظاره گر بودند خواهد سوزاند.

خون فرزندان غزه انتفاضه ای دیگر براه خواهد انداخت و آنچنانکه خون فرزندان قتل عام شده دیر یاسین و کپرقاسم، صبرا و شتیلا انتفاضه ها براه  انداخت و برغم وحشت ایجاد شده برای اعراب اما از آن روز حرکت جهادی با طعم شیرن شهادت به یک فرهنگ در سرزمین مظلوم تبدیل شد. آنچه این چند روز در غزه می گذرد نه فقط نمایش خوانخواری سران رژیم صهیونیسم است که آینه ترس، رعب، تزویر سران کشورهای عربی می باشد. در این لحظه ها نظاره صحنه های مظلومیت یک ملت هر کس را وادار می کند که بگوید سلام بر تو ای فرزند غزه. در روزگار قحطی حق جویان که ستم و شرک در پناه سرنیزه و کشتار، غاصبانه حکومت می کند می بینیم که تازیانه فریاد را با سنگ انتفاضه فرا برده و بر پیکر خفتگان فرو می آوری ای عزیز صبور. انتفاضه ات ستودنی است انتفاضه یعنی خاک پاک را آبی راکد، جویی لجن آلود و مردابی عفن نمی خواهی مرداب، کانون رشد پشه است باید مرداب را خشکاند باید لاشه عفن را سوزاند.

شگفتا تو و سرگذشت پر پیچ و خم تو که واژه های فریاد را سر در زانوی حیرت فرو برده ای ای غزه. این دیار غم های جاوید که اندوه زنان بی شوی و غم جانکاه فرزندان بی پدر و فریاد اندوهبار مادران بی پسر، سینه ات را انباشته است، مقاومتت ستودنی است.ای غزه! ای عزیز صبور; درست است که در شعله های حریق یک فاجعه می سوزی و در همین حال افکار عمومی در آرامگهی از جهل غنوده است، درست است که سران غافل عرب، چون اعقاب تاریخی خود جهل زده و خاموش شرط لازم این فاجعه بشریتند درست است که وقاحت فاجعه آفرینان آمریکا و اسرائیل حد ندارد و سران سلامت طلب ملل به ویژه - اعراب انسانیت و آزادگی را به مزایده گذاشته اند و در حریق خون مردم به سودای سازش و ساختن جهنم دنیای خویش مشغولند، درست است که پناه گرفتگان در پشت ستاره داوود در دیر یاسین، حیفا، غزه و اریحا نفرت کاشته و خون درو می کنند اما با این همه آینده از آن ظلم شوندگان است و فریاد رسای تو در عمق جان ها نفوذ می کند و امتداد می یابد.

بیچاره دنیا که تو را نمی شناسد! نمی داند آنکه کربلا را دیده است، چشم امید به حامیان دروغین بشر نخواهد بست بیچاره بشر که حافظان حقوقش، حامیان جنایتند. به کربلا اقتدا کن و بگذار تا دنیای درون فریاد «هیهات من الذله» تو را به تماشا نشیند به کربلا اقتدا کن و با خون سرخ کودکت وضو بگیر و مردانه بایست و بدان که تو نیز چون کربلا در سرودها و سروده ها ماندگار ترین و در شعرها و شعورها و شعارها زنده ترینی.

جمهوری اسلامی

«پالایش عزاداری ها از انحرافات» عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی جمهوری اسلامی است که در آن می‌خوانید؛ بار دیگر ماه محرم فرا رسیده و سرتاسر ایران در عزای شهدای کربلا سیاه پوش شده است . انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران مفتخر هستند که در پرتو نهضت عاشورا شکل گرفته اند و بنیانگذار این نظام شعار « خون بر شمشیر پیروز است » را از تعالیم نهضت عاشورا و ماه محرم فرا گرفت و در جان ملت ایران جاری ساخت و به مردم گفت این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگهداشته است.

زنده ماندن اسلام با نهضت عاشورا که بیان روشن آن در جمله معروف پیامبر گرامی اسلام « حسین منی وانا من حسین » تجلی یافته است با شناخت صحیح اهداف امام حسین علیه السلام و شهدای کربلا رابطه ای مستقیم دارد. در زیارت امام حسین خطاب به آنحضرت عرض می کنیم « اشهدانک قداقمت الصلوه و آتیت الزکاه و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر » . برپا داشتن نماز و زکات و زنده و پویا نگهداشتن امر به معروف و نهی از منکر کار بزرگ امام حسین علیه السلام است و خود آنحضرت نیز در خطبه هائی که به هنگام سفر به کربلا خواندند بر جلوگیری از انحراف دین خدا از مسیر صحیح اصلاح امور مسلمین و زنده نگهداشتن امر به معروف و نهی از منکر تاکید کردند « ... انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی اریدان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر ».

بدین ترتیب از نظام جمهوری اسلامی این انتظار وجود داشت که عزاداری ها و مجالس مربوط به عاشورا و کربلا را از زنگارهای جهل و خرافه و تحریف پاک نماید چهره درخشان محرم و صفر را به مردم بنمایاند و با این کار به آشنا شدن هرچه بیشتر مردم با اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم کمک شایانی بعمل آورد. رسیدن به چنین آرمان بلندی از یکطرف به مبارزه بی امان با فرصت طلبان و سو استفاده کنندگان از محرم و صفر و کوتاه کردن دست های پلید آنان از حریم امام حسین علیه السلام و شهدای کربلا نیاز دارد و از طرف دیگر با ترویج معارف اصیل و عمیق دینی براساس مکتب اهل البیت علیهم السلام ملازم است.

در سالهای اخیر متاسفانه این رسالت مهم به فراموشی سپرده شده و میدان برای تاخت و تاز فرصت طلبان و سواستفاده کنندگان و سوداگران بشدت خالی شده است . شاید در تاریخ عزاداری ها در طول 1300 سال گذشته کمتر بتوان انحرافاتی همانند آنچه اکنون در مجالس و محافل مذهبی اعم از عزاداری و جشن ها مشاهده می شود را پیدا کرد.بی محتوا شدن اشعار و مراثی و مدایح استفاده از ابزارهای حرام یا انحرافی کشیده شدن به طرف غلو آلوده شدن به خرافات انجام حرکات زشت و سطحی کردن دین خطرهائی هستند که اکنون گریبانگیر مجالس و محافل مذهبی می باشند و این درست همان چیزی است که جامعه را از انقلاب و مبانی و آرمانهای نظام حکومت دینی دور میسازد. باتوجه به آنچه اکنون بر مجالس و محافل مذهبی ما حاکم شده است جامعه ما نه تنها به طرف شعار « خون بر شمشیر پیروز است » به پیش نمی رود بلکه با سرعت درحال فاصله گرفتن از محتوای نهضت عاشورا است . این وضعیت حتی مجالس ختم و یادبود که هر روز صدها مورد آن در نقاط مختلف کشور برگزار می شود را نیز تهدید می کند. این مجالس اکنون به عرصه ای برای تاخت و تاز مداح نمایان بی سواد که مروج خرافات هستند تبدیل شده و قرآن و موعظه در آنها مهجورند. در قدیم مجالس فاتحه محل قرائت قرآن و موعظه دینی بودند و اگر چند دقیقه ای به یک مداح فرصتی داده میشد او هم بهترین اشعار را در موعظه و یادآوری مبدا و معاد میخواند که با مجالس فاتحه متناسب بود. امروز متاسفانه از این مواعظ عمیق قرآنی و روائی خبری نیست و مداح نمایان بیسواد این قبیل مجالس را به جولانگاه مطالب انحرافی و عوام پسندانه خود تبدیل کرده اند.

مجالس عزاداری محرم اکنون در بسیاری موارد گرفتار مشکلات عمیقی از قبیل رقابت های ناسالم مظاهر خرافی ریاکاری پشتوانه های مالی حرام و مشکوک و مزاحمت های شدید برای مردم هستند. این قبیل مجالس قطعا به جای آنکه آثار مثبتی در جهت تحقق اهداف نهضت عاشورا داشته باشند مردم را از خود گریزان می کنند و نسبت به دین بدبین می نمایند و در دراز مدت به ابزاری دردست دشمنان اسلام تبدیل خواهند شد به ویژه آنکه تعدادی از همین مداحان به خود اجازه می دهند در مسائل سیاسی نیز دخالت کنند و با تبدیل شدن به ابزار یک گروه به گروه دیگر بتازند و محافل دینی را به سیاست بازی آلوده نمایند.

سوگمندانه باید اعتراف کرد که اکنون علیرغم فراوانی مجالس و محافل عزاداری به ندرت می توان مواردی را پیدا کرد که مطالبی که در آنها مطرح می شوند مفید و سازنده و در جهت اهداف شهدای کربلا باشند. نظام جمهوری اسلامی قطعا نمی تواند از کنار این وضعیت اسفناک و این تهدید بالقوه بی تفاوت عبور کند.

چاره کار در اینست که علمای روشن ضمیر و دلسوز ملاحظات را کنار بگذارند و به رسالت دینی خود عمل کنند و در برابر انحرافات بایستند. با وحدت کلمه ی علمای دینی است که می توان در برابر تهدیدهائی که از ناحیه تحریف های رایج در مجالس و محافل دینی اکنون دین و انقلاب و نظام اسلامی را تهدید می کند ایستاد و با سالم سازی آنها این تهدید را به فرصت تبدیل کرد.

مردم سالاری

« فریادی در همراهی مظلومان غزه» عنوان یادداشت روز روزنامه‌ی مردم سالاری به قلم الهام نظام جو است که در آن می‌خوانید؛ تقریبا دو ماه از محاصره اقتصادی در غزه می گذرد و جنایات اسرائیل هر روز ابعاد اسفناک تری می یابد. اما همچنان مجامع بین المللی سکوت اختیار کرده اند همه آنچه جنبش های رسانه ای و فعالین حقوق بشر ادعا می کنند ، در غزه مجال خوبی است برای به تصویر کشیدن و نمایش دادن. کسانی که داعیه داران حقوق زنان و حقوق کودکان هستند، سکوتشان درواقع عقب نشینی از ایده هایشان است موضوع غزه نقطه اوج فعالیت حقوق بشر می تواند باشد.

یک میلیون و نیم انسان درغزه زندگی می کنند در حالی که از امکانات اولیه در شرایط عادی برخوردار نیستند; نبود سوخت، قطعی چندین ساعته برق که باعث به تعویق افتادن جراحی 120 بیمار شد، فقدان داروی کافی و وضع غذایی بسیار نامناسب و برودت هوا، هر لحظه شرایط را بدتر می کند. مردم غزه برای تهیه نان به شیوه سنتی در تنور روی آوردند و برای این منظور حتی هیزم نیز کمیاب شده.این شرایط در حالی است که از ورود کشتی های حامل اقلا م غذایی و دارویی اندک نیز جلوگیری می شود.

شهری که هم به دریا و هم به فرودگاه دسترسی دارد ولی نمی تواند استفاده کند، راه تجارت بسته است مصر گذرگاه رفح را بسته است و به کلی ارتباط غزه با دنیای خارج قطع شده است. وزیر خارجه دولت مصر تونل هایی را که به این شهر راه داشته است ریزش داده است و در این بین 23 نفر زنده به گور شدند.

همکاری مصر با اسرائیل نشان از وابستگی سیاسی و مالی مصر به موضع گیری های آمریکا دارد. زیرا مصر 2 میلیارد دلا ر از آمریکا کمک دریافت می کند و علنا آمریکا مصر را به عنوان گروگان در اختیار دارد. نقش مصر نقش مکمل رژیم صهیونیستی است. ارتش مصر مانع خروج کشتی های حامل کمک های امدادی می شود، رئیس جمهور مصر ابراز کرده است که من اطلا عی از وضع موجود در غزه ندارم، در حالی که وکلا  و  روزنامه نگاران در مصر اعتراضات گسترده ای داشتند.

محمد سعید طنطاوی رئیس دانشگاه الا زهر در حاشیه کنفرانس ادیان دست شیمون پرز را به گرمی می فشرد و وقتی مردم مصر خواستار برکناری او می شوند اظهار می کند که او شیمون پرز را نشناخته است.این رفتارها  کارنامه سیاسی را برای مصر در تاریخ رقم زده است.

دولت سعودی نیز از  صدور روادید برای دو هزار زائر فلسطینی خودداری کرد، البته موضوع عربستان از 120 سال قبل در قبال انگلیس و فلسطین کاملا  روشن  است. در حالی که زنان لبنانی در کنار مرزهای فلسطینی تظاهرات برگزار می کنند ولی از دولت های عربی صدایی بلند نمی شود.

به طور کلی سکوت قدرت های عربی نشان از بی وجدانی دارد.  حکام عرب به هر بهانه ای از مسئولیت انسانی خود شانه خالی می کنند و این یعنی ترس از  لا بی صهیونیزم. چگونه می توان ساکت ماند وقتی 260 نفر از بیماران در غزه به دلیل ممانعت از خروج برای سفر درمانی جان باختند و 71 درصد کودکان دچار سو» تغذیه شدند و 40 درصد آمبولا نسهای امدادی متوقف شدند و ذخایر درمانی تمام شده. 97 درصد کارخانه ها تعطیل شده و 145 هزار نفر بیکار شدند. غزه به یک زندان تبدیل شده است و ما شاهد یک هولوکاست فلسطینی در غزه هستیم، شاهد یک تراژدی انسانی در زندانی به نام غزه اتفاق می افتد.

دولت های عربی یک بار دیگر در جریان جنگ سی و سه روزه حزب الله دم خروس خود را به نمایش گذاشتند و این بار مظلومیت غزه چترشان را پاره کرده و می گویند اسرائیل بمباران هایت را بی صداتر ادامه بده.

رسالت

«ماه پیروزی خون بر شمشیر» عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی رسالت به قلم سیدمرتضی نبوی است که در آن می‌خوانید؛ بازهم محرمی دیگر از راه رسید. وقتی عید غدیر تمام شد از فردای آن، کوچه‌ها و خیابان‌ها را سیاهپوش کردند. هر سال جدید قمری با انبوهی از غم و اندوه آغاز می‌شود، دل‌ها کربلایی‌، دیده‌ها اشکبار و گوش‌‌ها با فریاد «العطش» نینوا نواخته می‌شود.

باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟!

مصیبت حسین، یاران، خانواده، کودکان و زینب حسین، چه مصیبتی است که سرهای قدسیان را نیز بر زانوی غم آورده است. مصیبت کربلا و عاشورا چه مصیبتی است که هر سال و هر روز دل‌ها را در آتش خود می‌گدازد و به رنگ خدایی صیقل می‌دهد . اگر غم مصیبت حسین (ع) نبود چگونه می‌شد زنگار غفلت، سرمستی، آلودگی‌های دنیا و معصیت را از دل‌ها زدود؟اگر مصیبت زینب نبود کجا می‌شد آزادگی، مروت، جوانمردی و ایثار را سراغ گرفت؟اگر شجاعت، ایثار و جوانمردی عباس نبود، چگونه می‌شد، روی شمر بن اسعد و یزید را سیاه دید؟

امروز به کربلای غزه بنگریم، اگر مقاومت جانانه کودکان، زنان و مردان این دیار نبود، چگونه می‌شد رو سیاهی مبارک و شاه فلان و امیر بهمان را به تماشا نشست؟ چگونه می‌شد شاهد رسوایی حقوق بشر آمریکایی و اروپایی شد؟ آن روز که بعضی سران خائن عرب با رئیس جمهور آمریکا باده نوشیدند و آن را در معرض دید جهانیان قرار دادند همان وقت فتوای قتل عام کربلاییان غزه را صادر کردند. تصویر دست دادن رئیس جمهور مصر و آن زن قصاب صهیونیستی در آستانه تهاجم به نوار غزه لکه ننگی است که تنها مردم غیور مصر می‌توانند آن را از دامان اسلام پاک کنند. اگر دیروز یزیدیان توانستند با نوشیدن شراب بر گرد سر نورانی حسین (ع)، توفیقی حاصل کنند، امروز هم آمریکا و اسرائیل و ایادی سرسپرده آنها می‌توانند با باده‌نوشی و کشتار مردم غزه به مقاصد پلید خود که نابودی مقاومت ملت فلسطین و بی‌تفاوت نگه‌داشتن مسلمانان نسبت به این جنایات است،؛ دست بیابند.

همان گونه که خون حسین و یاران حسین بر شمشیر یزید پیروز شد،‌ تردید نباید داشت که خون پاک مردم آزاده فلسطین نیز بر تانک‌ها، هواپیماها و سلاح‌های مدرن آمریکایی  اسرائیلی غلبه خواهد کرد (الیس الصبح بقریب؟)!

خدایا امروز فریاد مظلومیت،‌ استنصار، عطش و گرسنگی فرزندان امام حسین (ع)، از حنجره کودکان، زنان و مردان غزه به گوش می‌رسد. خدایا می‌دانیم که اگر سکوت کنیم و به یاری مظلومان نشتابیم، فردا نیز نوبت ماست و در روز رستاخیز نیز پاسخی به درگاه تو نداریم. خدایا بین ما مسلمانان و غیرت و شجاعت حسین (ع) فاصله مینداز.

صدای عدالت

محاسبات غلط اسرائیل در حمله به غزه» عنوان یادداشت روز روزنامه‌ی صدای عدالت است که در آن می‌خوانید؛حمله نظامی اسرائیل به غزه از روزهای پیش انتظار می رفت . شانزده ماه این باریکه کوچک 367 کیلومتر مربعی با یک و نیم میلیون نفر جمعیت که اکثر آنها را آوارگان فلسطینی تشکیل می دهند، در محاصره کامل قرار داشت. این محاصره به منزله آتش تهیه خاموش به شمار می رفت تا حمله اصلی آغاز شود . از نظر سیاسی نیز فضای این حمله از قبل نیز تدارک دیده شده بود . ‏

مصداق بارز این زمینه سازی سیاسی در عدم گشایش گذرگاه مرزی رفح، "تنها خروجی مردم غزه" به سوی مصر از سوی دولت این کشور ، قابل ملاحظه بود . با آن که بسیاری از احزاب مصری و بسیاری از احزاب و شخصیت ها و طرف های عربی و اسلامی از دولت مصر خواسته بودند تا این گذرگاه به سوی مردم غزه باز شود، اما دولت مصر از این اقدام سرباز زد تا محاصره این باریکه فلسطینی به اوج خود برسد . اما این پایان ماجرا نبود . لیونی " وزیر خارجه رژیم اسراییل " در سفری تهدیدآمیز به مصر از قاهره و در کنار وزیر خارجه مصر " احمد ابوالغیظ " پیام حمله سراسری خود را به گوش نیروهای مقاومت اسلامی در غزه رساند، اما آنچه از سوی مقامات رسمی مصر به دولت حماس در غزه رسیده بود، چیز دیگری بود. ‏

‏ فوزی برهوم " سخنگوی حماس " در غزه فقط چهار ساعت پس از حمله سراسری هوایی اسرائیل به نوار غزه اعلام کرد: مصر به حماس اعلام نموده بود که اسرائیل به غزه حمله نخواهد کرد . با آنکه حماس این اعلام را با شک و تردید نگریسته بود، اما روند تحولات نشان داد که یا مصر در این حمله بازی خورده است و یا آن که با ارائه اطلاعات غلط ، حماس را تا قربانگاهی خونین هدایت کرده است. ‏
همپای با این بازی اطلاعاتی ، سه ساعت پس از حمله اسرائیل به نوار غزه " نمر حماد "، مشاور محمود عباس " رئیس دولت خودگردان فلسطین " در یک اظهار نظر عجیب و بسیار گستاخانه اعلام نمود : رهبران حماس شریک جنایات اسرائیل علیه مردم غزه هستند زیرا آنها بهانه حمله اسرائیل را داده اند . ‏این همان چیزی بود که ساعاتی بعد در یک کنفرانس مطبوعاتی توسط وزیر خارجه مصر نیز اعلام شد.‏

‏ اما حزب الله لبنان و رهبر روحی اخوان المسلمین در مصر " مهدی عاکف " پاسخی صریح به این ادعاها داده اند . آنها معتقدند که جنگی بین المللی - عربی برای شکست اراده ملت فلسطین به راه افتاده است تا آنها از خواسته های خود عقب نشینی کرده و راه را بر سازش های سیاسی که ثمره آن پایمال کردن حقوق بر حق فلسطینی هاست ، هموار کنند . این دیدگاه حزب الله و اخوان المسلمین مصر با خبری که بر روی تلکس خبرگزاری رویترز قرار گرفت، کاملا همخوانی داشت.بر اساس این خبر لیونی " وزیر خارجه اسرائیل " پیش از آغاز حمله به غزه ، برخی از کشورهای غربی و عربی را در جریان امر قرار داده بود . ‏

اکنون شکی نیست که این حمله با اطلاع دقیق و لحظه به لحظه کاخ سفید که هنوز جورج بوش در آن روزهای واپسین خود را می گذراند ، آغاز شده است . حداقل تاثیر این حمله آن خواهد بود که تیم جدید کاخ سفید به رهبری باراک اوباما با پرونده هایی از قبل آماده شده وارد سیاست خارجی آمریکا می شود، پرونده هایی که بر روی گوشت و خون و پوست فلسطینی نوشته شده است و این در حالی است که تا کنون باراک اوباما "رئیس جمهور منتخب آمریکا" در قبال این اعمال ددمنشانه اسرائیل که تا این لحظه بیش از 210 شهید و بیش از 800 مجروح دربر داشته است ، سکوت اختیار کرده است .

اما این فقط یک طرف ماجراست و همیشه اینگونه بوده است که اسرائیل سناریوهای قتل عام را آغاز می کند، اما هرگز نمی تواند این سناریوها را خاتمه دهد . این بار نیز همین طور خواهد بود ، این امر از موضع آشکار و صریح تمامی گروه های جهادی فلسطین روشن است. چرا که در بیانیه هایی رسمی ، همه این گروه ها و از جمله " حماس و جهاد اسلامی " با دستوری سریع به نیروهای نظامی خود ضمن اعلام آغاز عملیات شهادت طلبانه در همه بخش های سرزمین های اشغالی فلسطین ، از نیروهای خود خواسته اند تا به هر شکلی که مناسب می دانند به جنایات و قتل عام فلسطینی ها توسط اسرائیل پاسخ دهند . نکته مهم در این موضع آن است که این برای اولین بار است که چنین دستور العملی به نیروهای نظامی - جهادی فلسطین داده می شود . اما اسرائیل از این عملیات خود جز آن که خانه های عزای جدیدی برای فلسطینی ها درست کنند، چیز دیگری عایدشان نمی شود زیرا ؛
‏- روند سازش بین دولت خودگردان به رهبری محمود عباس و اسرائیل متوقف خواهد شد و اگر هم ادامه پیدا کند، فاقد اثر خواهد بود .‏
‏- مرحله جدیدی از مقاومت مسلحانه در سرزمین های اشغالی آغاز خواهد شد و عملیات های شهادت طلبانه در سرزمین های اشغالی از سر گرفته می شود.‏
‏- غزه همچنان در محاصره می ماند و قدرت مردمی حماس افزایش می یابد و طرح سرنگونی حماس شکست می خورد .
- تلاش های بین المللی عربی و طرح هایی مانند آناپولیس و " نقشه راه " که از سال های پیش تدارک دیده شده بود ، متوقف می شود . ‏
‏- روحیه ضد صهیونیستی در فلسطین و تمامی کشورهای عربی در میان مردم افزایش می‌یابد و همین امر فشار بر دولت های عربی را می‌افزاید.
- این حمله ثابت می کند که اسرائیل به دنبال هیچ راه حل مسالمت آمیزی نیست و آنچه بین فلسطینی ها و اسرائیلی ها قضاوت می کند، همچنان سلاح خواهد بود .
- نیروهای مقاومت در منطقه از حیات جدیدی برخوردار می شوند و جایگاه آنها در کشورهایشان تثبیت می شود . در همین راستا موضع حزب الله لبنان در جریان گفتگوهای ملی تحت عنوان " تدوین استراتژی دفاعی " بیشتر از پیش تثبیت می شود که برای دفاع در برابر هرگونه حمله ای از سوی اسرائیل به لبنان ، این کشور باید به نیروهای مقاومت هم چنان مجهز و آماده باقی بماند . ‏

قدس

«از نشست نیویورک تا قتل عام غزه» عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی قدس به قلم غلامرضا قلندریان است که در آن می‌خوانید؛رژیم غاصب صهیونیستی مقارن ظهر شنبه با حمله ای همه جانبه باریکه غزه را که ماه ها در محاصره این رژیم قرار داشت، در حالی مورد حمله قرار داد که ساکنان این منطقه به دلیل محاصره، از دسترسی به هرگونه مواد غذایی و دارو محروم بودند.

جنگنده های تل آویو از دیروز 230 نقطه از نوار غزه شامل زیرساختهای حماس مانند ساختمانها، ادارات نظامی و مناطق پرتاب موشک را هدف بمبارانهای خود قرار داده اند که تا کنون بیش از 300  فلسطینی به شهادت رسیده و بالغ بر 1000  نفر نیز مجروح شده اند.

تجاوز روز شنبه رژیم صهیونیستی به نوار غزه را باید نوعی نسل کشی دانست و آن را یادآور کشتار «دیر یاسین» قلمداد نمود. اما تفاوت عمده ای بین حادثه دلخراش دیر یاسین گذشته با دیر یاسین فعلی وجود دارد. تمایز مهم این است که در گذشته آرایش جنگی و رویارویی ارتشهای عربی در مقابل غاصبان، معرف یکی از دو صحنه نبرد بود؛ اما امروز به دلیل استحاله برخی کشورهای عربی، نه تنها از صلابت ارتشهای عربی خبری نیست، بلکه پرچم اسرائیل در پایتختهای معدودی از این کشورها به نشانه احترام متقابل و برقراری رابطه به اهتزاز درآمده است.

آغاز سال جدید مسیحی و قمری، فرصت مناسبی برای عملی کردن ایده شیطانی غاصبان قدس است تا با سوءاستفاده از این موقعیت، به نیات شوم خود دست پیدا کنند. کشورهای اروپایی اکنون جشنهای سال جدید میلادی را برگزار می کنند و ذهن مردم معطوف به مراسم سال نو می باشد. این موضوع در کشورهای اسلامی نیز وضعیت مشابهی دارد و سال نو قمری، کشورهای اسلامی را سرگرم تبریکات و آیینهای تحویل سال نموده است.

دولت نامشروع تل آویو در بهمن ماه سال جاری عرصه رقابتهای سیاسی برای انتخابات پارلمانی خواهد بود که پس از استعفای اولمرت، لیونی وزیر امورخارجه این رژیم نتوانست به دلیل ائتلاف شکننده تشکیل کابینه دهد. در شرایط فعلی، وضعیت رقابت جریانهای سیاسی در صحنه مبارزات حزبی به نحوی است که تشکل افراطی لیکود با بهره برداری از ناتوانی و عجز حزب کادیما که قادر به رویارویی با حزب ا... نگردید و شکست سختی را از نیروهای مقاومت لبنان متحمل شد، با شعار استفاده از قوه قهریه تلاش می کند ضمن اثبات برتری خویش، با کاربرد زور ناکامیهای اسلافش را جبران کند.

جریان کادیما و همپیمانانش برای در اختیار داشتن برگهای برنده در رقابت آتی گزینه حمله را برگزیدند تا در عرصه انتخابات، عملکرد قابل دفاعی را ارائه نمایند. این در حالی است که سردمداران این رژیم غاصب برای توجیه اقدام ضد انسانی و جنایت علیه بشریت، با تحریف واقعیتها اقدام جنگی خویش را به دفاع از اسرائیل تعبیر نمودند.

بدون تردید، می توان این حاشیه امن غاصبان را ناشی از هارمونی برخی کشورهای عربی منطقه تصور نمود که با چراغ سبز به اسرائیل، دغدغه های امنیتی و سیاسی این رژیم را مرتفع نمودند تا اشغالگران بی محابا دست به چنین اقدام وحشتناکی بزنند و نگران تبعات و عواقب آن نیز نباشند.

حسنی مبارک یک هفته قبل برای اینکه چند ساعت گذرگاه رفح را برای وارد کردن دارو و برخی اقلام خوراکی به غزه باز کند، شرط گذاشت که فلسطینیها پرتاب موشک به رژیم صهیونیستی را متوقف کنند. بنابراین، سران عرب از جمله مصر پذیرفته اند یک سیستم هماهنگ را با رژیم صهیونیستی و آمریکا در محاصره غزه اجرا نمایند.

جریان لیبرال و محافظه کار عرب با فشردن دستهای کثیف و آلوده مقامهای آمریکایی و صهیونیستی و سر کشیدن جام شراب در نیویورک، ملت مظلوم فلسطین را در مقابل تجاوزهای سهمگین آنها، از دفاع زبانی و دیپلماتیک بی خاصیت خویش نیز محروم نمودند.
مقام معظم رهبری در پیامی ضمن اعلام عزای عمومی، با محکوم کردن این فاجعه هولناک فرمودند: «مصیبت بزرگتر سکوت تشویق آمیز برخی دولتهای عربی و مدعی مسلمانی است. چه مصیبتی از این بالاتر که دولتهای مسلمان که باید در برابر رژیم غاصب و کافر و محارب، از مردم مظلوم غزه حمایت می کردند، رفتاری پیشه کنند که مقامات جنایتکار صهیونیست، گستاخانه آنها را هماهنگ و موافق با این فاجعه آفرینیِ بزرگ معرفی کنند؟»

اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامی دو تشکل مورد اهتمام در سطح جهان اسلام، بیانیه الزام آور را در خصوص توقف فوری حملات این رژیم تصویب نکرده اند. اگرچه عمرو موسی وعده نشست وزرای خارجه این اتحادیه را داده بود، ولی مهم گام عملی برای کمک به مردم ستمدیده و جنگ زده نوار غزه در شرایط بحرانی کنونی است.

از سوی دیگر، پیام حمله اخیر می تواند این باشد که محاصره، بمباران و کشتار مردم باریکه غزه، تاوان انتخاب حماس می باشد و مردم فلسطین بویژه غزه تنها با عدم اقبال به جنبش حماس در انتخابات آتی می توانند آرامش را تجربه کنند، چنانکه اکنون مستثنا نمودن کرانه باختری از دامنه حملات، چنین پالسی را مخابره می کند.

جریان مقاومت ریشه در شخصیت ملت مبارز فلسطین دارد و با انتخاب گزینه حماس و برتری این جریان بر دیگر بسته های فکری موجود، این ایده را اعلام نمود که مردم فلسطین دست از مقاومت و مبارزه بر نداشته و با اقبال به جنبش مبارز مذکور، راهبرد مقابله و مبارزه با رژیم غاصب را در دستور کار قرار داده اند. اگر چندین بار انتخابات تکرار شود، پایگاه این جنبش در بین هوادارانش نه تنها دچار تزلزل نخواهد شد، بلکه به مراتب پایگاه و جایگاه گسترده تری خواهد یافت.

سازمانهای بین المللی بویژه شورای امنیت را می توان گروگان رژیم غاصب صهیونیستی و اربابان آن قلمداد کرد که برای بی پاسخ نگذاشتن درخواست لیبی، در حرکتی نمادین بیانیه بی خاصیت و بدون محتوایی را تصویب نمودند. شورای امنیت سازمان ملل دیروز پس از جلسه پنج ساعته خود پشت درهای بسته، بیانیه ای غیرالزام آور را برای توقف اقدامهای نظامی در نوار غزه صادر کرد، اما با وجود جنایتهای غیرانسانی رژیم صهیونیستی در غزه و کشتار مردمان بی گناه، در این بیانیه نامی از رژیم صهیونیستی برده نشده است.

به نظر می رسد موضوع حمایتهای مادی و معنوی از مردم ستمدیده و مظلوم فلسطین پس از نا امیدی از کشورهای عربی و اسلامی متوجه ملتهای اسلامی است که با بیداری و هوشیاری، دولتمردان کشورهای خود را به اقدام عینی و عملی در پشتیبانی از آنها وادار نمایند.
شایسته است کشورهای اسلامی در مقابل فریادهای «یا للمسلمین» مجروحان و بی خانمانهای غزه بی تفاوت ننشینند و با خروج از خواب غفلت و شکستن سکوت خویش ضمن حمایت از آسیب دیدگان جنگ، خود را از اتهام انفعال و بی تفاوتی در پیشگاه ملتهایشان برهانند.نباید فراموش نمود، آتش جنگی که اکنون روشن گشته بزودی خاموش نخواهد شد و شعله های آن دامن دیگر کشورها را نیز خواهد گرفت.

دنیای اقتصاد

«خطرات نامرئی در کمین اقتصاد» عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی دنیای اقتصاد به قلم علی میرزاخانی است که در آن می‌خوانید؛ یکی از امکاناتی که استفاده از نظریات اقتصادی در اختیار سیاست‌گذاران قرار می‌دهد، پیش‌بینی روندهای آینده بر اساس اوضاع فعلی است و این همان چیزی است که در اقتصاد ایران نادیده گرفته می‌شود. بی‌اعتنایی به پیش‌بینی‌های حتمی‌الوقوعی که در اواخر سال 84 در خصوص جهش تورم تحت تاثیر رشد بالای بودجه صورت گرفت و یا پیش‌بینی جهش مسکن پس از تحرک عجیب نقدینگی در بازار سکه اوایل 85، نمونه‌هایی هستند که اعتنا به آنها می‌توانست وضعیت فعلی اقتصاد ایران را متفاوت از آنچه که هست ترسیم کند و به همین دلیل عبرت گرفتن از نوع واکنش تصمیم‌سازان به هشدارهای ارائه شده در آن زمان‌ها، شایسته توصیه‌ای دلسوزانه است. همچنین می‌توان هشدارهای ناظران اقتصادی نسبت به عواقب نگاه دستوری به نرخ بهره را یادآوری کرد که عدم تعادل فعلی در بازار پول را به وضوح و صراحت پیش‌بینی می‌کردند و تصمیم‌سازان را از دستکاری غیرکارشناسی قیمت‌های کشف شده در بازار رقابتی بر حذر می‌کردند، اما متاسفانه آن اتفاقی که نباید می‌افتاد افتاده است و بازگشت به شرایط تعادل پیشین امکان پذیر نیست؛ اما نکته قابل یادگیری جلوگیری از افزایش عدم تعاد‌ل‌های اقتصادی بر اساس پیش‌بینی‌های جدید است.

امید می‌رود تصمیم‌سازان اقتصادی هم اکنون به این پختگی و دریافت رسیده باشند که نه آن هلهله آن روز برای گرانی نفت موضوعیت داشت و نه این هراس امروز برای ارزانی نفت؛ چرا که اگر کاردانی نباشد، نفت گران می‌توان مصیبت بیاورد و اگر آینده‌نگری باشد، نفت ارزان هم می‌تواند فرصت‌ساز باشد. اما نباید فراموش کرد که در تصمیم‌سازی اقتصادی نباید زانو در بغل به انتظار نشست تا پس از اتفاق محتوم به اقدام دست زد، بلکه باید از روندهای حتمی‌الوقوع پیشی گرفت تا بتوان بر آنها سوار شد وگرنه نتیجه‌ای معکوس دور از انتظار نیست.

آنچه از روندهای آینده قابل پیش‌بینی است و نه تنها در روندهای فعلی قابل مشاهده است، بلکه صاحب‌نظران ایران و جهان و حتی مقامات دولت و مجلس هم بر آن صحه می‌گذارند، سقوط بازار نفت است که پایان مهمانی نفتی را خبر می‌دهد و به همین دلیل، آگاهی از تبعات آن بر اقتصاد ایران از اوجب واجبات است. این آگاهی نه از این بابت است که بر روی آن شرط‌بندی کنیم تا در روز واقعه با عایدی شرط‌بندی به ضیافت بنشینیم، بلکه از این بابت است که اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از شوک‌های حتمی‌الوقوع را آغاز کنیم. نیم‌نگاهی به سیاست‌گذاری فعلی اقتصادی نشان می‌دهد که متاسفانه دست روی دست گذاشته‌ایم و هیچ نشانه‌ای از تغییر در سیاست‌های مالی، تجاری، پولی و علی‌الخصوص سیاست‌‌های ارزی دیده نمی‌شود.به یاد داشته باشیم که نوک فشار نفت ارزان به سوی بازار ارز خواهد بود که می‌تواند در این بازار که به قول اقتصاددانان تعیین کننده «شاه نرخ» اقتصاد است، شوک آفرین باشد، جلوگیری از این شوک در گروی سیاست‌گذاری صحیح امروز برای تصحیح تدریجی اشتباهات تصمیم‌سازی چند سال گذشته است که باید به همین مقدار توصیه بسنده کرد و از آن گذشت.امیدواریم به زودی شاهد نشانه‌های تغییر سیاست‌گذاری در این حوزه ویژه و سایر حوزه‌ها باشیم.

 سرمایه

«نظر منفی نمایندگان درباره حذف افزایش دستمزدها» عنوان یادداشت روز روزنامه‌ی سرمایه به قلم محمدحسین فرهنگی است که در آن می‌خوانید؛ لایحه طرح تحول هفت محور اصلی را شامل می شود که موضوع اصلی آن بحث هدفمندکردن یارانه‌هاست و موضوع حذف افزایش حقوق و دستمزد کارکنان دولت یا حذف تعیین حداقل دستمزد جزء آن محور مورد توجه لایحه طرح تحول نیست.

از آنجا که هر لایحه ای که به مجلس می آید در دو نوبت نمایندگان به بررسی کلیات و جزئیات آن می پردازند در نتیجه به احتمال قوی، موضوعی که جزء اهداف و محورهای اصلی طرح تحول نیست حذف خواهد شد.به عبارت دیگر از آنجا که موضوع افزایش حقوق و دستمزد یا تعیین حداقل دستمزد در قانون مدیریت خدمات کشوری دیده شده و موضوع مورد نظر لایحه طرح تحول نیست باید از متن طرح تحول حذف شود. موضوع افزایش حقوق و دستمزد و تعیین حداقل دستمزد متناسب با تورم موضوع مهمی است که باید در جای خود و در قانون مدیریت خدمات کشوری مورد رسیدگی و بحث قرار گیرد و این قانون پیش بینی های لازم را در این زمینه کرده است و نیازی نیست که در لایحه طرح تحول و هدفمندکردن یارانه ها به آن پرداخته شود. محور اصلی لایحه طرح تحول، هدفمندکردن یارانه هاست نه تعیین حداقل دستمزد یا افزایش و تثبیت حقوق. بر این اساس، قطعاً در مرحله بررسی لایحه طرح تحول باید جزئیات آن به دقت بررسی شود تا مغایر قانون مدیریت خدمات کشوری و سایر قوانین نباشد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها