قرن بیستم را قرن سازمان های بین المللی نامیده اند و هزاره سوم شاهد فعالیت گسترده تر این سازمان ها بوده است.
کد خبر: ۳۴۵۶۰
البته در ذیل این عنوان کلی ، طیف وسیعی از سازمان های منطقه ای ، بین منطقه ای و بین المللی در ابعاد دولتی و غیردولتی قرار می گیرند. این سازمان ها به تناسب خواست بنیانگذاران آنها برای تقویت همکاری های اقتصادی ، فرهنگی ، نظامی و سیاسی تشکیل شده اند و مشغول فعالیت هستند. البته هریک از این سازمان ها بویژه در ابعاد بین المللی نظیر سازمان ملل متحد خود دارای نهادهای تخصصی وابسته هستند که در زمینه هایی همچون حقوق کودکان ، بهداشت جهانی ، مبارزه با جرایم سازمان یافته و دهها موضوع دیگر فعالیت می کنند .در این میان آنچه درباره وقوع زلزله بم و پیامدهای غم انگیز آن در ابعاد انسانی و مالی اهمیت دارد، ضرورت تشکیل سازمانی متشکل از کشورهایی است که روی کمربند زلزله قرار گرفته اند. شاید با توجه به بحث بلایای طبیعی که در آن علاوه بر زلزله ، بلایایی همچون سیل ، طوفان و رانش زمین نیز می گنجد، این موضوع بتواند انگیزه ای برای تشکیل سازمانی به منظور مقابله با بلایای طبیعی باشد. اما آنچه درباره زلزله اهمیت دارد، آثار و نتایج مخرب آن به لحاظ گستردگی و حجم است که در اکثر موارد از آن به عنوان فاجعه ای انسانی در ابعادی ملی در سطح کشورها یاد شده است . درواقع با توجه به عمق فجایع پیش آمده ناشی از وقوع زلزله ، به نظر می رسد تشکیل سازمانی متشکل از کشورهای زلزله خیز از اولویت بیشتری برخوردار است . ساس اطلاعات و داده های موجود ، کشورهایی همچون ایران ، ترکیه ، سوریه ، افغانستان ، کشورهای حوزه آسیای مرکزی و قفقاز، روسیه ، چین ، ژاپن ، الجزایر و برخی کشورهای قاره امریکا از جمله کشورهایی هستند که تاکنون تعداد زیادی از جمعیت آنها بر اثر وقوع زلزله قربانی شده اند. هر چند در برخی از کشورهای زلزله خیز همچون ژاپن در سایه تدابیر اتخاذ شده ، به نظر می رسد بر خشم طبیعت غلبه شده و از خسارت های فراوان ناشی از وقوع زلزله به میزان زیادی کاسته شده است ؛ اما بسیاری از کشورهای زلزله خیز همچنان در معرض خطرات و پیامدهای تاسف بار ناشی از وقوع زلزله قرار دارند. با توجه به این واقعیت ، تشکیل سازمانی متشکل از کشورهای زلزله خیز تحت عنوان «گروه کشورهای زلزله خیز» که در آن کشورهای زلزله خیز واقع در آسیا یا قاره امریکا و آفریقا عضویت داشته باشند، گام موثری است که می تواند نخست به پیشرفت های علمی در سایه تبادل تجربیات و اصلاحات علمی در زمینه پیش بینی زمان وقوع زلزله سرعت بیشتر می بخشد ، دیگر این که در چارچوب تعامل کشورهای زلزله خیز در چنین ساز و کاری ، آنها می توانند در زمینه پیشگیری و ساخت و سازهای محکم تر در برابر زلزله و در نتیجه کاهش تلفات انسانی و خسارات مادی گامهای اساسی تری بردارند و در نهایت این که بدین ترتیب می توان نیروی واکنش سریع برای امدادرسانی حداقل در سطح کشورهای زلزله خیز را سازماندهی کرد که در صورت وقوع زلزله در یکی از کشورهای عضو، گروه کشورهای زلزله خیز بتوانند بسرعت وارد عمل شوند و از میزان قربانیان زلزله بکاهند. شاید چنین ایده ای در فاصله زمانی اندک با مقطع وقوع زلزله نظیر زلزله بم بتواند مورد توجه قرار گیرد و پس از گذشت اندک زمانی نیز به دست فراموشی سپرده شود؛ اما اگر به عمق فجایع انسانی ناشی از بلایای طبیعی ، که در قرن بیستم براساس داده های موجود 62میلیون نفر از افراد جامعه بشری را به کام مرگ فرستاده است توجه شود، در آن صورت به نظر می رسد تشکیل ساز و کاری با عنوان «گروه کشورهای زلزله خیز» ضرورتی انکارناپذیر است ؛ چرا که بدین ترتیب و در چارچوب تلاشی جمعی می توان از میزان آسیب پذیری مردمان ساکن در کشورهای زلزله خیز در برابر زلزله کاست و به آنها در برابر خشم طبیعت ، مصونیت بیشتری بخشید.

مراد عنادی
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها