گفتگوی اختصاصی جام‌جم‌آنلاین با خانم معلم فداکار

این معلم قزوینی جان 40 دانش‌آموزش را نجات داد+عکس

قاتل خاموش تا پشت درهای دبیرستان شبانه‌روزی فاطمیه آمده‌بود،‌ آرام و بیصدا خزیده بود از لای در و خودش را رسانده‌بود بالای سر بچه‌ها که بی‌خبر از همه جا خوابیده‌ بودند. در یکی از نیمه‌شب‌های سرد بهمن ماه، دور سر تک تک آنها چرخیده‌ و درست موقع گرفتن قربانی، غافلگیر شده‌بود؛ مرگ با دست خالی از میانه راه برگشته‌بود.
کد خبر: ۱۰۲۵۷۵۵
این معلم قزوینی جان 40 دانش‌آموزش را نجات داد+عکس

به‌گزارش جام‌جم‌آنلاین فداکاری «زهرا مافی شورستانی» سرپرست و معلم این دبیرستان شبانه‌روزی دلیل این اتفاق بود. معلم باسابقه قزوینی که در یکی از نیمه شب‌های سرد و زمستانی شهر معلم‌کلایه منطقه الموت شرقی استان قزوین، جان 40 دانش‌آموز مدرسه‌اش را از مسمویت شدید حاصل از استنشاق گاز نجات داد و به همین دلیل از او بعنوان یکی از 13 منتخب دومین جشنواره جلوه‌های معلمی تقدیر شد. بزرگداشت روز معلم بهانه امروز ما برای گفتگو با این معلم ایثارگر و فداکار است. آموزگاری که درسال ۱۳۷۷بعنوان معلم نمونه استان قزوین، در سال ۱۳۸۴بعنوان معلم نمونه منطقه و درسال ۱۳۸۹بعنوان معلم نمونه کشور انتخاب شده است.

خانم مافی بین این همه شغل چرا معلمی؟

فقط به‌خاطر عشق و علاقه. هیچ کسی بدون عشق در این شغل ماندگار نمی‌شود. من هم به خاطر علاقه‌ای که معلمی داشتم بعد از اتمام تحصیلات دبیرستان در کنکور تربیت معلم شرکت کردم و بعد هم به خواست خدا وارد این عرصه شدم.

چند سال است که معلمید؟

حدود 29 سال که 25سال آن را مستقیما در کلاس درس حاضر می‌شدم و به بچه‌ها تدریس می‌کردم و از 4 سال پیش هم با سمت سرپرست دبیرستان شبانه روزی فاطمیه شهرمعلم کلایه در الموت شرقی استان قزوین مشغول خدمت هستم.

شما هم تجربه کار در مدارس عادی را دارید، هم تجربه حضور در مدارس شبانه روزی را. چه تفاوتی بین این دو مسئولیت می‌بینید؟

قطعا کار در مدارس شبانه روزی سخت‌تر از مدارس دیگر است. به همین دلیل فکر می‌کنم باید نظارت و کنترل در مدارس شبانه روزی بیشتر شود تا دیگر شاهد این‌گونه حوادث تلخ و ناگوار نباشیم.

از حادثه ای که برای شما و دانش‌آموزان‌تان اتفاق افتاد بگویید.

نیمه‌های شب 26 بهمن 93 بود و تازه به خواب رفته‌بودم که با احساس سردرد و سرگیجه شدید و حالت تهوع بیدار شدم.. هرچه زمان می‌گذشت حالم بدتر و بدتر می‌شد. تا اینکه خودم را به زور به پایین تخت پرت کردم و با نوک انگشت تلفن همراهم را روی زمین انداختم و با همسرم تماس گرفتم و گفتم خودت را به مدرسه برسان، حال من خیلی بد است. همان موقع به خاطر حال بدی که داشتم، احساس کردم دچارگازگرفتگی شده‌ام و شدیدا نگران حال دانش آموزانم شدم. به خاطر همین با وجود ضعف شدید،‌ با استعانت از ائمه اطهار خودم را به قسمت دیگر مدرسه که خوابگاه دختران دانش‌آموزم بود رساندم و سعی کردم بچه ها را بیدار کنم. می‌دانستم که اگر بخوابند جان‌شان در خطر است. بعد تا جایی که می‌توانستم با مشت به در ‌کوبیدم و از آنها خواستم بیدارشوند.در تمام آن لحظات هم فقط از خدا می‌خواستم جان آنها را نجات بدهد، تا اینکه بالاخره تعدادی از بچه‌ها از خواب بیدار شدند و من همانجا از هوش رفتم.

بعد چه اتفاقی افتاد؟

کمی بعد با سروصدای بچه ها به هوش آمدم . چند نفر از آنها که حال‌شان بهتر بود دور من حلقه زده و نگران حالم بودند. اما حال چند نفر از آنها هم خوب نبود. خوشبختانه با کمک سرایدار مدرسه که از ماجرا باخبر شده‌بود و همسرم که خودش را به مدرسه رسانده‌بود به درمانگاه منتقل شدیم.

مسمومیت شما شدیدتر بود؟

بله ...من به خاطر وخامت حالم نسبت به آنها به بیمارستانی در قزوین منتقل شدم و یک هفته بعد مرخص شدم.

دلیل گازگرفتگی مشخص شد؟

گفتند که به‌خاطر مسدود شدن لوله های خروجی گاز در پشت بام و نداشتن کلاهک و نشت گاز به داخل خوابگاه این اتفاق افتاده است.

آن موقع چند دانش‌آموز داشتید؟

شبی که حادثه اتفاق افتاد 40 دانش‌آموز در مدرسه بودند، ولی الان حدود 30نفر دانش آموز داریم.

امروز روز معلم است، عنوانی که سالهاست با شماست. شما به معلمی به عنوان یک شغل نگاه می‌کنید؟
نه..اصلا نمی‌شود به معلمی فقط بعنوان یک شغل نگاه کرد. چراکه معلم‌های این مرز و بوم بیشتر اوقات کارهایی را انجام ‌می‌دهند که فراتر از وظیفه‌شان است. حتی در قرآن هم معلمی بعنوان جلوه‌ای از قدرت لایزال الهی مطرح شده است و این یعنی جز با عشق و ایثار نمی‌توان آن را معناکرد.

مینا مولایی - خبرنگار جام‌جم‌آنلاین

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها