کسب و کار در دوران دانشگاه

دانشجو نباید بیکار باشد

بیشتر افراد تحصیل و اشتغال همزمان را به‌طور قطعی به بعد از دوران تحصیل و دانشگاه موکول می‌کنند و جمع درس و کار را با هم امری شدنی نمی‌دانند. از نظر آنها دانشجویی به‌تنهایی یک شغل است و پیش از فارغ‌التحصیلی دلیلی برای کارکردن وجود ندارد. طرز فکری که چندان صحیح نیست.
کد خبر: ۹۸۸۹۷۹
دانشجو نباید بیکار باشد

دوران تحصیل در دانشگاه دوره‌ای حداقل چهار ساله است که معمولاً در مهم‌ترین سنین هرشخصی قرار می‌گیرد.

در سال‌های اخیر در جامعه ما استقبال زیادی از ادامه تحصیل شده و از این رو دوران دانشجویی به تقریبا دوبرابر رسیده است. اگر دانشجو در این دوران کارهایی هرچند نیمه‌وقت و با حداقل درآمد انجام بدهد کمک شایان توجهی به رشد شخصیتی، بهبود وضع اقتصادی و پرشدن رزومه کاری خود کرده‌است و با در دست داشتن این سابقه می‌تواند براحتی آینده شغلی خود را تضمین کند. با این حال مفهوم کار دانشجویی هنوز آن‌طور که باید در جامعه ما تبیین نشده و در این زمینه احتیاج به فرهنگسازی بشدت به چشم می‌خورد. در این مقاله ما به این بحث از جنبه‌های مختلف می‌پردازیم و هر نقطه نظر را به نحوی روشن می‌کنیم.

دانشجویی خرج دارد

بیشتر دانش‌آموزانی که بلافاصله پس از اتمام دوران تحصیلی یا نهایتا با یکی دوسال فاصله وارد دانشگاه می‌شوند، در همان ابتدا تفاوت اصلی بین مدرسه و دانشگاه را متوجه می‌شوند و آن هزینه تحصیل در دانشگاه است. حتی اگر دانشجوی دانشگاه سراسری باشند و هزینه واحدهای درسی بر دوششان نباشد بازهم مخارج متفاوتی برای آنها خودنمایی می‌کند. در دوران مدرسه در ابتدای سال کتاب‌ها را از طرف مدرسه به شاگردان می‌دهند و بابت آنها مبلغی را هنگام ثبت‌نام از والدین دریافت می‌کنند اما در دانشگاه هر استاد تعدادی کتاب برای درس خود معرفی می‌کند و بالطبع هزینه کتاب‌ها به مراتب بیشتر است. در مدرسه همه شاگردان از یک منطقه ثبت‌نام می‌شوند و به همین دلیل وضع مادی همه کمابیش به یکدیگر شباهت دارد. تمام شاگردان اونیفورم‌های یکسان می‌پوشند و از این رو تفاوت مادی چندان به چشم نمی‌خورد. اما دانشجویان دانشگاه از مناطق و حتی شهرهای مختلف می‌آیند و تفاوت وضع مادی آنها با هم براحتی مشهود است. معمولاً دانش‌آموزان به مدرسه‌ای در نزدیکی منزل خود می‌روند و مسیر را پیاده طی می‌کنند اما برای رفتن به دانشگاه باید از وسایل نقلیه استفاده کرد. اینجاست که هزینه دوران دانشگاه به طورجدی بر دوش دانشجو سنگینی می‌کند و این در حالی است که او دیگر در سنی نیست که بتواند از والدین خود پول بخواهد.

لازم است هر دانشجو شغلی نیمه‌وقت داشته باشد تا بتواند دخل و خرج مخارج ریز دوران دانشجویی را به هم برساند.

درس ارزش پیدا می‌کند

مهسا زارعی در دانشگاه ادبیات مشغول تحصیل بود. دو سال اول دوران تحصیل فقط درس می‌خواند و کارنمی کرد، اما سال سوم دانشگاه در یک انتشاراتی مشغول به انجام کارهای نویسندگی و ویرایشی شد. او پیشتر درس را فقط برای دریافت نمره خوب می‌خواند و علت کاربردی آن را درک نمی‌کرد اما حالا متوجه می‌شد تمام نکاتی که یاد گرفته کجا به دردش می‌خورد و به چه دلیل باید آنها را به کار ببرد. از اینجا به بعد بود که فهمید باید درس‌های دانشگاه را با جدیت هرچه بیشتر مطالعه کند و گذشته از کتاب‌هایی که در دانشگاه تدریس می‌شود به مطالعه کتب فوق‌برنامه هم بپردازد. افرادی که بعد از اتمام دوران تحصیل در زمینه‌ای مرتبط با رشته خود مشغول به کار می‌شوند در حین کارکردن متوجه می‌شوند که درس‌ها و علوم و فنونی که به آنها آموزش داده می‌شده چه ارزشی برای ایفای هرچه بهتر شغل داشته است.

فرد فارغ‌التحصیل دیگر درس و دانشگاه را پشت سر گذاشته اما یک دانشجو هنوز فرصت کافی و استادان مجرب برای هرچه بهتر درس خواندن و هدایت شدن را دارد و می‌تواند از استادان و امتیازات دانشگاه بهره لازم را ببرد.

توقع پایین، شرط اصلی کار دانشجویی

برای بسیاری ارزش اشتغال تنها با میزان حقوق دریافتی محاسبه می‌شود و اگر کسی حقوق چندانی به دست نیاورد کار او را بی‌ارزش قلمداد می‌کنند. این طرز فکر بخصوص برای ارزیابی کار دانشجویی درست نیست. دانشجو همان دانش‌آموز چندسال پیش مدرسه است، هنوز تجربه خاصی از حضور در اجتماع و محیط کار کسب نکرده و امکان کسب تجربه برای او بهترین پاداش محسوب می‌شود. دانشجوی شاغل تجربه‌کاری به‌دست می‌آورد، رزومه کاری‌اش را شکل می‌دهد، با اصول اقتصادی آشنامی شود و چندسال از زندگی جلومی افتد.

بنابراین او نباید نسبت به حقوق سختگیر باشد. انجام هرکاری که تجربه‌ای جدید و آموزنده برای دانشجو باشد ارزشمند است حتی اگر درآمد آن حداقل باشد.

ازدواج آسان

ممکن است بسیاری از این قضیه مطلع نباشند اما کار دوران دانشجویی به دلایل مختلف مسیر ازدواج را هموار می‌کند.

عاطفه تقوی تعریف می‌کند: در دانشگاه در رشته مهندسی ارتباطات قبول شدم. از همان ابتدا شاگرد زرنگ و درسخوانی بودم اما بشدت علاقه داشتم همزمان با درس خواندن مشغول به انجام کاری نیمه‌وقت شوم تا هم اندک درآمدی پیدا کنم و هم تجربه کاری برای بعد از دوران تحصیل کسب کرده باشم. یک سال و نیم به هرجایی که عقلم قد می‌داد مراجعه کردم تا این که بالاخره موفق شدم به‌عنوان دستیار دندانپزشک مشغول به کارشوم. بابت این مساله بسیار خوشحال بودم و تمام تلاشم را به کار می‌بستم تا کارمندی نمونه باشم.

تابستان‌ها که سرم خلوت‌تر می‌شد در یک مهدکودک هم تدریس می‌کردم تا تجربه‌ای متفاوت را به رزومه کاری‌ام افزوده باشم. همزمان از درسم هم غافل نمی‌شدم. خیلی زود احساس کردم نظر اطرافیان نسبت به من تغییرکرده و همه به چشم دختری فعال و مثبت به من نگاه می‌کردند. فامیل و آشنایی که پیشتر نظر خاصی به من نداشتند اکنون همگی من را به عنوان دختری نمونه قبول داشتند. از همان زمان پیشنهادات ازدواج برای من بشدت افزایش پیداکرد و من تازه متوجه شدم جامعه به‌دنبال چه نوع دخترانی است.

دختر و پسر دانشجویی که همزمان با تحصیل کار می‌کنند تمام وقت و انرژی خود را برای پیشرفت و انجام کارهای مفید و مثبت صرف می‌کنند. پس تعجبی ندارد از نظر جامعه قابل تائید باشد و فردی مناسب برای تکمیل یک زندگی محسوب شود. از این گذشته دانشجویی که کار می‌کند امکان بیشتری برای حضور در جامعه و دیده شدن می‌یابد و همین مساله بیشتر امکان ازدواج را برای او پدید می‌آورد.

اینها نکاتی راجع به اشتغال در حین تحصیل بود. اگر در حال حاضر دانشجویید یا در خانواده خود دانشجویی دارید که مشغول به کار نیست وی را به کارکردن در هر جایی که برای او امکان‌پذیر است تشویق کنید. تاثیر مثبت کار دوران دانشجویی تا سال‌ها پس از فارغ‌التحصیلی در شخص خودنمایی می‌کند و مقدمات موفقیت هر چه بیشتر او را فراهم می‌آورد.

دوران آزمون و خطا

به گفته سونیا رشید، کارشناس ارشد مشاوره کارکردن از لحاظ روان‌شناسی دو گروه از نیازهای شخص را برآورده می‌کند که همان نیازهای مادی و معنوی هستند. فرد می‌تواند با درآمدی که کسب می‌کند حوائج خود را تامین کند اما گذشته از این، هیچ عاملی به اندازه کاردرستی که شخص برای خود انتخاب می‌کند و آن را به درستی انجام می‌دهد، برای او لذتبخش نیست. هر فردی از ثابت کردن لیاقت خود در حوزه کاری که انتخاب کرده بیشترین لذت را می‌برد و به همین دلیل نیاز به کارکردن به طورطبیعی در هر انسانی وجود دارد. اما در کار دانشجویی امتیازی خاص نهفته است. دوران دانشجویی فرصتی خوب و مناسب برای آزمون و خطا و شناختن نقاط ضعف و قدرت است. دانشجو فرصتی چندساله دارد تا سراغ تجربیات مختلف برود تا به‌این طریق بتواند خود را بهتر بشناسد و متوجه شود به کدام زمینه علاقه بیشتری دارد. او می‌تواند در این مدت متوجه شود کدام نقاط برای او نقص محسوب می‌شوند تا با تمرکز بر همان بخش‌ها و تعلیم دیدن همان نقاط ضعف را به قوت تبدیل نماید.

روابط اجتماعی

انسان موجودی اجتماعی است و به‌طور طبیعی هرفردی احتیاج به حضور در اجتماع دارد. دانشجویی که فقط به دانشگاه می‌رود و به جز حلقه همکلاسی‌های دانشگاه با افراد دیگری ارتباط ندارد، خود را از کسب بسیاری از تجربیات محروم می‌سازد. دانشجویی که هم درس می‌خواند و هم کار می‌کند روابط گسترده‌تری در جامعه پیدامی کند و به نسبت هم سن و سالان خود رشد کامل‌تر و سریع‌تری پیدامی کند. بخش مهمی از تجربیاتی که هر انسانی در زندگی کسب می‌کند در گرو کارکردن و روابط شغلی به‌دست می‌آید و دانشجوی شاغل این امتیاز را دارد که چندسال زودتر در زندگی به این تجربیات دست بیابد.

وقت طلاست

حیاط دانشگاه را که نگاه می‌کنید دانشجویان زیادی را می‌بینید که ساعت‌های بین دو کلاس را دور هم نشسته‌اند و تمام وقت و زمان را به گفت‌وگوهای تکراری هدر می‌دهند.

لباس جدیدی که خریده‌اند، کفشی که بتازگی در پشت ویترین دیده‌اند، مهمانی که رفته‌اند، و بسیاری حرف‌های دیگر که ارزشی جز پرکردن ساعات بین دو کلاس را ندارد. گاهی هم برنامه خاصی ندارند و به همین دلیل ساعت بیشتری را در دانشگاه باقی می‌مانند تا با حرف زدن با دوستان و تقسیم آخرین اخبار زمانشان را گذرانده باشند. این برنامه دانشگاه است و در خانه هم زمان زیادی را پای شبکه‌های اجتماعی می‌گذرانند.

این در حالی است که ده سال بین 18 تا 28 سالگی طلایی‌ترین سنین زندگی هر انسانی محسوب می‌شود و فعالیت‌ها و تصمیم‌گیری‌های وی می‌تواند تعیین‌کننده‌ترین نقش را در انتخاب مسیر زندگی او داشته باشد. چرا دانشجو باید چهار سال زمان تحصیل خود را تنها برای درس خواندن بگذراند درحالی که می‌تواند در این میان ازطریق کارکردن هم با اصول اقتصادی آشنا شود و هم با کوله باری از تجربه برای شناخت هرچه بیشتر انسان‌ها و همچنین با نیرو و توان پتانسیل خویش زندگی پس از دوران دانشجویی‌اش را آغاز کند. کار در کنار تحصیل به دانشجو کمک می‌کند زمانش را به بهترین شکل مدیریت کند، خود و جامعه را همزمان عمیق‌تر بشناسد و انرژی خود را در جهت صحیح به کار بیندازد.

آشنایی با اصول اقتصادی

فرهاد شجاعی می‌گوید: پیش از آن که در شرکتی مشغول به کارشوم همیشه با خود فکر می‌کردم محال است کسی بتواند با حقوق کارمندی صاحب‌خانه یا حتی خودرو شود. اما خوشبختانه پس از استخدام همکارانی پیداکردم که به خوبی با اصول اقتصادی آشنابودند و می‌دانستند چگونه باید همان مقدار حقوق کارمندی را به کمک صرفه‌جویی و اخذ وام تبدیل به آپارتمانی کوچک و سایر ملزومات زندگی کرد.

شجاعی پس از اتمام دوران تحصیلی مشغول به کار شد و اصول اقتصادی را یادگرفت، اما خوش به حال فردی که بتواند در دوران دانشجویی با این اصول آشناشود. چندسال از زندگی جلو می‌افتد و همچنین این امکان را دارد که در دوران تحصیل از مزایای دانشگاه ازجمله وام‌های دانشگاه، سایت اینترنتی، تخفیف‌های دانشجویی و موارد مشابه بهره ببرد.

میلاد رعیت

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
ص
Iran, Islamic Republic of
۰۱:۴۷ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۳
۰
۰
مضحك ترین دلیل همیشگی میگید سطح توقع بالای دانشجو هاست ، آقا كار پیدا نمیشه چرا نمی فهمید اصلا كاری ایجاد نمیشه كه برسه به توقع داشتن یا نداشتن ، دستمزد های كار های امروز حتی جواب اجاره بهای خونه(مرغدونی) رو هم نمیده
دیگه هیچ كسی توان نداره كه كار تولیدی راه بندازه چون كلا هر چی بود نابود شد رفت، جای تاسفه.

نیازمندی ها