تهرانی‌ها شور دعوا را در‌آورده‌اند، نشان به آن نشان که از 154 هزار و 811 مورد مراجعه‌شان به پزشکی قانونی در شش ماه نخست امسال، 45هزار و591 مورد درباره نزاع و درگیری بوده است.
کد خبر: ۹۸۳۳۲۰
تهرانی‌ها یقه هم را ول نمی‌کنند

این آماری است که دیروز مسعود قادی‌پاشا، مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران اعلام کرد و پشت بندش خبر داد تهران صدرنشین نزاع و درگیری در کشور شده است .

گفت‌وگوی کوتاه ما با دکتر فربد فدایی، استاد دانشگاه علوم بهزیستی و عضو هیات‌مدیره انجمن روانپزشکان درباره چرایی این همه رفتارهای خشن میان مردم پایتخت است؛ مردمی که به نسبت هموطنان‌شان در دیگر استان‌ها، از امکانات بیشتری بهره‌مند هستند اما همچنان با مشت گره کرده‌شان، حرف می‌زنند.

تقریبا کمی کمتر از یک‌سوم مراجعه‌های پایتخت‌نشینان به پزشکی قانونی در شش ماه گذشته به علت نزاع و درگیری بوده است. تهران بیشتر نزاع و درگیری را در کشور دارد. به نظرتان چرا تهرانی‌ها اینقدر زود دست به یقه می‌شوند؟

عوامل فراوانی در پایین بودن آستانه تحمل مردم و رفتارهایی پرخاشگرانه مثل نزاع و درگیری دخیل است. گذشته از علل زیستی مثل برخی بیماری‌ها یا آسیب‌دیدگی‌های مغز، رفتارهای خشن ممکن است ریشه در احساس ناکامی داشته باشد. مقوله جمعیت، میزان یکپارچگی اجتماعی، سطح آگاهی مردم از مهارت‌های کنترل هیجان خشم و سطح اضطراب اجتماعی مردم هم با میزان نزاع‌ها در جامعه مرتبط است. منظورم این است کسانی که مهارت‌های کنترل خشم را دارند کمتر درگیر می‌شوند و هر قدر سطح اضطراب اجتماعی در جامعه پایین‌تر باشد و مردم از آینده مطمئن‌تر باشند و بیشتر احساس آرامش کنند، کمتر از کوره در‌می‌روند.

طبق نظریه یادگیری اجتماعی بندورا،‌ مردم یک جامعه رفتارها را از یکدیگر یاد می‌گیرند. این نظریه درباره رفتارهای پرخاشگرانه هم صدق می‌کند؟

پرخاشگری رفتاری آموختنی است. مسلم است که مردم از هم یاد می‌گیرند. در سطح خرد وقتی کودکی می‌بیند والدینش با پرخاشگری به آنچه می‌خواهند می‌رسند، رفتار آنها را تقلید می‌کند. در سطح کلان هم شهروندان رفتار تند و نزاع را از یکدیگر تقلید می‌کنند .

از دیدگاه شما، بیشترین میزان پرخاشگری مربوط به کدام گروه از جامعه است؟

بیشترین پرخاشگری‌ها از جانب مبتلایان به اختلال شخصیت اجتماعی است. این آدم‌ها زیاد دروغ می‌گویند. زیاد کلاهبرداری می‌کنند. زیاد حقوق انسان‌های دیگر را ضایع می‌کنند و خیلی زیاد درگیر می‌شوند و نزاع راه می‌اندازند.

سه چهارم جمعیت زندان‌ها را مبتلایان به همین اختلال شخصیت تشکیل می‌دهند. حالا تصور کنید وقتی یک مبتلا به این مشکل، پرخاش می‌کند و آنچه را می‌خواهد به چنگ می‌آورد، مردم عادی هم از او می‌آموزند.

به طور متوسط چند درصد مردم ممکن است اختلال شخصیت ضداجتماعی داشته باشند؟

تقریبا 2 درصد؛ البته این آمار متوسط جهانی است .

پس می‌توانم نتیجه بگیرم که از دیدگاه شما، در کلانشهر تهران که تقریبا 13 میلیون نفر جمعیت دارد، 2 درصد یعنی حدود 260 هزار نفر مبتلا به اختلال شخصیت اجتماعی هستند و نه‌تنها خودشان خشونت می‌ورزند بلکه خشونت را به دیگران هم می‌آموزند؟

اجازه بدهید نتیجه‌گیری شما را اصلاح کنم؛ در کلانشهری مثل تهران، تعداد مبتلایان به این اختلال بسیار بیشتر است چون تعداد زیادی از مبتلایان به این مشکل نیز از استان‌های دیگر و حتی از کشورهای اطراف، برای شکار موقعیت‌های پرسود دیگر، به این کلانشهر کوچ کرده‌اند. آنها هم به مهاجران عادی لطمه می‌زنند و هم به ساکنان قدیمی پایتخت.

در صحبت‌هایتان اشاره کردید که جمعیت و یکدستی با میزان نزاع‌ها در جامعه مرتبط است . هنوز برای من ارتباط میان اینها روشن نیست؟

هرچه جمعیت شهری بیشتر و یکپارچگی‌اش کمتر باشد، پرخاشگری در آن بیشتر است. تراکم جمعیت، بی‌قانونی می‌آورد یعنی هر چه جمعیت بالاتر باشد میزان پرخاشگری به شکل تصاعدی بالاتر می‌رود و یکدست نبودن بافت اجتماعی شهر هم باعث می‌شود مردم نسبت به یکدیگر و محیط زندگی‌شان، عرق و دلبستگی نداشته باشند پس فراوان‌تر دست به خشونت می‌زنند.

از منظر روان‌شناسی اجتماعی، باید بتوانیم با در نظر گرفتن تنبیه‌های سخت باعث بازداری رفتارهای ممنوع مثل نزاع در سطح جامعه شویم. تنبیه‌هایی که در قوانین ایران برای نزاع، درگیری و آسیب زدن به فرد دیگر در نظر گرفته شده سختگیرانه است. پس چرا این قوانین، ‌رفتارهای خشن را به حداقل نرسانده است؟

چند عامل در شکست این نظریه تاثیر دارند؛ نخست این‌که آن گروه ضداجتماعی، از رفتارهای خود درس نمی‌گیرند پس این شیوه شرطی‌سازی کلاسیک برای آنها چندان موثر نیست. دوم، وقتی تنبیه در بازداری رفتار در جامعه ‌موثر است که بلافاصله پس از ارتکاب رفتار ممنوع، رخ بدهد؛ مثلا اگر کسی پرخاشگری کرد بلافاصله مجازات شود و به گوش مردم هم برسد که هرکس خشونت ورزد، مجازات می‌شود. اما هم‌اکنون مجازات برخی مجرمان به درازا می‌کشد. سومین نکته مهم هم این است که بسیاری از پرخاشگری‌ها با ترس از قوانین کنونی در خفا رخ می‌دهد؛ یعنی زمانی که فرد پرخاشگر مطمئن است ناظری برای برخورد با او وجود ندارد.

فکر می‌کنم نکته آخری که اشاره کردید آمار 9500 موردی همسر آزاری را هم طی شش ماه گذشته در تهران توجیه می‌کند. این طور نیست؟

با شما موافقم. در واقع افراد پرخاشگر محیط خانه را برای رفتارهای خشن مناسب‌تر می‌دانند چون گمان می‌کنند آنجا خبری از ناظر و قانون نیست که با آنها برخورد داشته باشد.

مریم یوشی‌زاده - دبیر گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
مخاطب
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۴۲ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۷
۰
۰
مردم پایتخت نشین به نظر من بیش از حد رك هستند . و شاید به كوچكترین مسایل واكنش بزرگ نشون میدن .نمی دونم شاید به خاطر شلوغی و جمعیت زیاد این شهر در مقایسه با دیگر شهرستانها باشه . من شهر خودمون سوار اتوبوس كه میشم شاید همه شاد نباشن اما كسی قیافه خسته و عبوس نداره . اما تهران خصوصا عصرها سواروسایل حمل و نقل عمومی كه میشیم تقریبا قیافه همه ملت داغونه . اصلا انگار رفتند یه جایی كتك خوردند دارن بر می گردند .

نیازمندی ها