مرد متاهل که با فریب دختر 15 ساله در تلگرام او را مجبور به فرار از خانه کرده بود، دستگیر شد. دختر نوجوان وقتی از ماجرای ازدواج خواستگارش باخبر شد، به خانه بازگشت.
کد خبر: ۹۲۴۱۴۰
پایان تلخ دوستی در تلگرام

به گزارش جام‌جم ، عصر 27 تیر امسال مردی با حضور در کلانتری 161 ابوذر تهران از ناپدید شدن مرموز دختر 15 ساله‌اش خبرداد.

شاکی به افسر بازجو گفت: دخترم بعدازظهر برای خرید از خانه خارج شد. هرچه منتظر شدیم خبری از او نشد. حتی تلفن همراهش را هم جواب نمی‌داد و دوستانش هم از او خبری نداشتند. می‌ترسم بلایی برسرش آمده باشد. دخترم دوستان زیادی نداشت. همسرم بی‌تاب است و نمی‌دانیم او کجاست.

همزمان با تشکیل پرونده قضایی و با دستور مرشدلو بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران، پرونده برای ادامه تحقیقات در اختیار ماموران پایگاه هشتم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. در این مرحله ماموران با احضار دوباره این خانواده به پلیس آگاهی به تحقیق از آنها پرداختند که این خانواده گفته‌های قبلی خود را تکرار کردند.

با جمع‌بندی این اطلاعات ماموران، تنها دوست صمیمی دختر 15 ساله را به پلیس آگاهی فراخواندند. او در بازجویی‌ها همچنان مدعی بود که از سرنوشت دوستش خبری ندارد اما در ادامه تحقیقات بناچار قفل سکوت را شکست و گفت: دوستم از خانه فرار کرده و همراه مردی که با او در تلگرام دوست شده تهران را ترک کرده و نمی‌‌داند به کجا رفته‌اند .

دو روز بعد شاکی همراه دختر نوجوان به پایگاه هشتم پلیس آگاهی آمده و اطلاع دادندکه او به خانه بازگشته است. دختر 15 ساله به افسر بازجو گفت: دو ماهی بود که با پسری در تلگرام دوست شده بودم. او بعد از چند هفته به من ابراز علاقه‌مندی کرد و من هم کم‌کم به او علاقه‌مند شدم. او برایم پیام‌های عاشقانه ارسال می‌کرد و ساعت‌‌ها با هم حرف می‌زدیم و در تلگرام در ارتباط بودیم. او می‌گفت شیفته من شده است. عکس‌های زیبایی از خود در تلگرام برایم ارسال می‌‌کرد. این دوستی تلگرامی ادامه داشت تا این‌که او از من خواست چند روزی با هم برای سفر به شمال برویم.

وی اضافه کرد: ابتدا خواسته‌اش را نپذیرفتم. آن‌قدر در تلگرام برایم پیام‌های عاشقانه فرستاد و اصرار به این سفر کرد که من تسلیم خواسته‌اش شده و با او همراه شدم. بنابراین فریبش را خورده و با برداشتن مقداری پول و شناسنامه‌ام به بهانه‌ای از خانه خارج شده و با سوار شدن به خودرویش به شمال رفتیم. در آنجا متوجه شدم او همسر و فرزند دارد. بعد از آن‌که ماجرای زندگی‌اش لو رفت و متوجه شدم او فریبم داده، التماس کردم و او مرا به تهران بازگرداند. فکر نمی‌کردم که این دوستی تلگرامی برایم دردسر بیافریند.

با اعتراف وی، مرد جوان هم با دستور قضایی بازداشت شد و در بازجویی اولیه اعتراف کرد دختر نوجوان را در تلگرام اغفال کرده و باعث فرار او از خانه شده است .

او گفت: من دختر نوجوان را دوست داشتم اما اگر واقعیت زندگی‌ام را به او می‌گفتم، رابطه‌اش را قطع می‌کرد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۳
سیمین
-
۰۰:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۰۱
۰
۰
دختر ها اینقدر ساده نباشید.
اگر از راه عادی و خواستگاری هم شما با هم اشنا میشدید واگر حتی او زن نداشت باز هم به این زودی پشیمان میشدی.
چون اغلب جوانها اول زندگی روی خوش دارند و بعد از مدتی خود اصلیشان را نشان میدهند.
حواستان به زندگی باشد.
بهروزرجبی
-
۰۷:۲۴ - ۱۳۹۵/۰۵/۰۱
۰
۰
سلام.دختر 15ساله!!!بنظرمن بایستی علت این اتفاقات ریشه یابی شود.بطوركلی یكی ازعوامل موثردراین وقایع عدم اشراف ویاكمبودنظارت خانواده خصوصا مادران وگاهی دلسوزی های غیر منطقی درنحوه تربیت فرزندان می باشد. وجود ماهواره وآزادی استفاده ازآن ودیدن برنامه ها ،فیلمها وسریالهای نسبتا غیراخلاقی ومغایر با فرهنگ مذهبی وملی ،عدم مدیریت ونظارت والدین درچگونگی استفاده فرزندان ازگوشی های هوشمند موبایل و ورود نوجوانان وجوانان درشبكه های اجتماعی وبه تبع آن دوستی های مجازی بدون هیچگونه اطلاع وشناخت اجتماعی ازشخصیت وسابقه زندگی طرف مقابل وصرفا اكتفا به گفتگو وابرازعلاقه باستناد اطلاعات اغلب غیر واقعی وازطرفی دیگركمبود آموزش وتذكرتوسط خانواده ها و اعتقاد غیر منطقی خیلی ازپدر ومادرها مبنی براینكه زمانه تغییر كرده ،پگذارربچه راحت وآزاد باشد وامثالهم را میتوان ازعلل این حوادث تاسف بارو خطرناك برشمرد.البته محدودیتهای غیراصولی نیز بنوبه خود مضر وزیانبار است .جا دارد صدا وسیما بعنوان رسانه ملی وفراگیر مستمرا با تهیه برنامه های آموزشی وساخت سریالهای آموزنده باهمكاری دستگاه انتظامی وقضایی كشور ومستندبه اینگونه پرونده های قضایی ،خانواده هارا نسبت به این آسیب ها وبلكه تهدیدات وخطرات اجتماعی پیش رو بیش ازگذشته آگاه سازندومدارس نیزپخش این برنامه ها وفیلمها رادربرنامه آموزشی خود قرار دهند.
نرم افزار موبایل
-
۲۰:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۵/۰۳
۰
۰
باز دختره بره خدا رو شكر كنه كه با یه قاتل روبرو نشد،،،وپسره دلش،بحالش سوخت و او رو برگردوند، ،،متاسفانه،شیطون میره توی جلد بعضی از جوونا

نیازمندی ها