روزنامه خندان

باغ وحش

طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
کد خبر: ۶۰۰۵۷۵
باغ وحش

کیهان:باغ وحش

گفت: رئیس کل بانک مرکزی گفته است کاهش قیمت دلار به خاطر خوشبینی برخی افراد است و منطقی نیست.

گفتم: منظورش از خوشبینی چیست؟!

گفت: منظورش احتمال ملاقات اوباما و دکتر روحانی است.

گفتم: یعنی اگر با هم دست بدهند قیمت دلار پایین‌تر می‌آید؟! و اگر دو تا ماچ هم بکنند، حتماً دلار مجانی می‌شود!

گفت: ای عوام! افزایش و کاهش قیمت دلار دست مافیای اقتصادی است و حالا به خاطر ایجاد خوشبینی نسبت به آمریکا قیمت را پایین آورده‌اند و فردا دوباره بالا می‌برند.

گفتم: چه عرض کنم؛ چند تا شیاد یک باغ وحش ساخته بودند ولی چون بلیت آن گران بود هیچکس به باغ وحش نمی‌رفت. قیمت را به تدریج پایین آوردند، اما باز هم هیچکس استقبال نکرد. اعلام کردند بازدید از باغ وحش مجانی است و هنگامی که تعداد زیادی وارد شدند در باغ وحش را بستند و در قفس گرگ‌ها را باز کردند و گفتند؛ بلیت خروج صد هزار تومان!

شرق:ثریا، سلین دیون و نان

پخت نان در کشور متولی ندارد. این حرف را عضو شورای شهر تهران گفته، منتها یک‌طوری گفته، انگار نظریه نسبیت را برای اولین‌بار اعلام کرده.

چه دارد چی ندارد: بعد هم ما می‌دانیم چه در کشور متولی ندارد، فقط نمی‌دانیم چه در کشور متولی دارد، برای همین دلاوران و دانشمندان زحمت بکشند، رسما اعلام کنند چه چیزهایی در کشور متولی دارد.

حافظه تاریخی دارد: درضمن همیشه می‌گویند ما ایرانی‌ها حافظه تاریخی نداریم، به‌نظر ما این بهتان است. چون هروقت حرف می‌شود پیر و جوان فکت تاریخی می‌آورند که: «یک نانوا نان را‌ گران فروخت، ناصرالدین‌شاه انداختش توی تنور. از آن به‌بعد کسی جرات نکرد نان را‌ گران بفروشد.» و نتیجه می‌گیرند «گزینه تنور» راه‌حل نهایی مشکلات کشور است.

نان آجر: همین است دیگر. وقتی خشت اول را بیندازی توی تنور، تا ثریا می‌رود دیوار کج و نتیجه کجی جریان انحرافی است که می‌رود تا سلین دیون. در هر صورت با متولی، بی‌متولی با ثریا با سلین دیون، همیشه نان مردم آجر می‌شود.

قانون:حضور نلسون ماندلا در آیین بزرگداشت احسان علیخانی!

از پله های فرهنگسرا که بالا می روی با خودت می‌گویی:روحانی مچکریم که مردم در این مدت کوتاه اینقدر فرهیخته شدند و برای مراسم بزرگداشت نلسون ماندلا این طور به ارسباران هجوم آورده اند.کمی بیشتر دقت می کنی و می بینی شرکت کنندگان برنامه همه از دم دخترهای جوان هستند.شک کردیم که مسیر را اشتباه آمده ایم و سر از حمام زنانه در آورده‌ایم .با ترس و لرز جلو رفتیم و با یکی از شرکت‌کنندگان این مراسم گفت و گو کردیم.

-خانم محترم میشه بگید چه انگیزه ای برای حضور در این مراسم داشتید؟

-اول برو عقب تا من بتونم درست احسان رو ببینم بعد بفهمم چی میگی!

-احسان کیه؟!

-همونی که به خاطرش اینجا جمع شدیم دیگه!

   مگه اینجا بزرگداشت نلسون ماندلا نیست؟

-نلسون ماندلا دیگه کیه؟!بمیرم واسش ببین چه شلوار قرمز و قشنگی پوشیده!

   خب ، شما چه جوری از برگزاری این مراسم با خبر شدید؟

-وا، مگه میشه احسان جایی بره و من خبردار نشم!

   نظرتون درباره پیامی که دکتر ظریف برای این مراسم فرستادن چیه؟

-ظریف کیه؟!همون وزیر ریش پرفسوریه که توی فیس‌بوک اکانت داره؟دیشب هم عکسش رو با یه خانمی گذاشته بود توی فیس بوک.

   بله.آقای ظریف وزیر امور خارجه هستن والبته می‌دونید که اون عکس از اون عکس هایی نیست که شما فکر کردید و اون خانم که در عکس دیدید خانم اشتون بودند!

-حالا هر چی! خیلی به اون خانم سر بود !وزیر خوش‌تیپیه البته به احسان نمی رسه ها !گفته باشم.

   این لحظه احسان علیخانی با ترس و لرز به در شیشه‌ای فرهنگسرا نزدیک می شود.

-وای خودشه... اومد.برو اون طرف تر جلوی دیدم رو نگیر.یعنی میشه این دفعه منو ببینه و بالاخره عاشقم بشه.

صدای سوت و داد و هوار دخترها بلند می شود و دختری که با او در حال مصاحبه بودیم از شدت هیجان روی زمین غش می کند.طفلکی این بار هم موفق نمی‌شود نظر احسان علیخانی را جلب کند.

از فرهنگسرا خارج می‌شویم.چشم مان به پوستر مراسم می افتد که عکس احسان خان بزرگتر از نلسون ماندلا روی آن چاپ شده است!

بهار:تاریخ شلغمی‌ به روایت مهندس غرضی

در خبرها خواندیم که مهندس غرضی در آخرین مصاحبه خود فرموده‌اند: «اتفاقات سال 88، اعتراض به گرانی مرغ بود.» همین یک جمله برای ما کفایت کرد تا ککِ شبهات تاریخی وارد آستین‌مان بشود و تصمیم بگیریم سایر زوایای مبهم تاریخ را با دیدی غرضی‌مآبانه مجددا کالبدشکافی کنیم. بعضی از نتایج این مطالعات که تحت عنوان تاریخ شلغمی (تاریخچه اعتراضات مدنی نسبت به افزایش قیمت اقلام خوراکی مثل شلغم) منتشر شده، به‌شرح زیر است:

انقلاب کبیر فرانسه

دکتر «ویکی‌‌پدیا» درباره انقلاب کبیر فرانسه می‌نویسد: «اولین جرقه انقلاب فرانسه، یورش به «باستیل» بود. بعضی سال 1804 که «ناپلئون» اعلام امپراتوری کرد و بعضی تمام دوره ناپلئون را تا ۱۸۱۵ جزو انقلاب فرانسه می‌دانند.» این اطلاعات با وجود صحت نسبی، دچار نقص‌ها و ابهامات اساسی است. همانطور که گفته شده انقلاب کبیر فرانسه با یورش به «باستیل» (به زبان فارسی: پاستیل) آغاز شد. ماجرا از این قرار است که یک‌ عده‌ بچه‌دبستانی در اعتراض به افزایش قیمت پاستیل به سوپرمارکت‌ها یورش برده و با زدن ترقه‌پیازی و پرتاب سنگ، شیشه‌ مغازه‌ها را تخریب و پاستیل‌های آن‌ها را غارت کردند. از آنجا که اولین مورخ و نگارنده‌ این وقایع، یک اندیشمند و تاریخ نگار اماراتی بوده (و با توجه به فقدان حرف «پ» در زبان عربی) از این حادثه به اشتباه تحت‌عنوان یورش به «باستیل» هم یاد می‌شود. تا اینجای کار (یورش به پاستیل) انقلاب فرانسه هنوز «کبیر» محسوب نمی‌شد زیرا تنها شامل اعتراض یک‌سری بچه‌دبستانی به قیمت هله‌هوله بوده و فاقد بلوغ کافی است. اما در سال 1804 بعضی از جوانان که تازه پشت سبیل‌شان سبز شده بود، با الگو قرار دادن بچه‌دبستانی‌ها اعتراضاتی نسبت به افزایش قیمت شیرینی «ناپلئونی» و سلطه آن بر شیرینی‌فروشی‌ها به راه انداختند. این مرحله از انقلاب کبیر فرانسه به «انقلاب تازه به بلوغ‌رسیده‌»نیز معروف است. در سال 1815 و با کاهش قیمت شیرینی ناپلئونی و اتمام سلطه آن بر بازار شیرینی‌فروشان، اعتراضات گسترده‌ و خشنونت‌آمیزی از جانب بزرگسالان و بازنشستگان نسبت به افزایش قیمت سُس «فرانسوی» کلید خورد که موجب کامل شدن فرآیند «انقلاب کبیر فرانسه» شد!

هلوکاست: هلوکاست برخلاف آنچه گمان می‌شود اصلا بر پایه نژاد، ملیت یا مذهب نبوده. این کلمه در اصل از دو بخش هلو+کاست (Cast) تشکیل شده و به معنای «قیمت هلو» است. در واقع هلوکاست به اعتراضاتی که با افزایش قیمت هلو در جریان جنگ جهانی دوم رخ داد، اطلاق می‌شود. اعتراضات مسالمت‌آمیزی که توسط هیتلر به‌شدت سرکوب و به خشنونت کشیده شد. حال شاید این سوال برای شما پیش بیاید که چرا این کلمه نصفش ایرانی و نصفش انگلیسی است. به این دلیل که بخش ایرانی این کلمه (هلو) برگرفته از ریشه آریایی آلمان‌های نازی و بخش دیگر (کاست) به قسمت غیرآریایی آن‌ها برمی‌گردد. این‌که چرا قسمت خارجی این کلمه انگلیسی است نه آلمانی دیگر جزو اسرار تاریخی است و ما نمی‌توانیم بیش از این توضیح بدهیم و به قول این فیلم‌ها «اگه بیشتر بگم مجبورم بکشمت!» پس برای امنیت خودتان هم که شده بیشتر وارد جزییات نشوید.

اعتماد:روحانی... اوباما... اندکی صبر... نزدیک است!

اوباما: پرزیدنت حسن، های

روحانی: های اوباما. هاو آر یو؟

اوباما: هپی نیو یر! بیا با هم مذاکره کنیم.

روحانی: خب بکنیم.

اوباما: بکنیم دیگه.

روحانی: من هم همین را عرض کردم. شما اول بفرمایید.

اوباما: ببین حسن من میگم تمام گزینه ها رو میز منه.

روحانی: شما داری دبه می کنی. گزینه مزینه قرارمان نبود.

اوباما: من فکر کردم قراره شرط مرط وسط نباشه اما من گزینه هامو دوست دارم.

روحانی: خب اصل دیپلماسی هم همینه که آدم از چیزهایی که دوست داره دست برداره.

اوباما: پس تو هم دستاتو بردار.

روحانی: از کجا بردارم؟

اوباما: از جایی که دوست داری.

روحانی: آدم باید همه جا رو دوست داشته باشه. همه رو دوست داشته باشه. مثل شما یکسونگر نباشه که...

اوباما: من یکسونگرم؟ من که همه جای دنیا رو مثل ملک شخصی ام می دونم یکسونگرم؟ باید اثبات کنی!

روحانی: باز پیش شرط واسه من گذاشتی؟ اصلامن میرم.

اوباما: نرو دیگه. بری باز محمود میاد همه چیز را نفی می کنه.

روحانی: چطور شما همه چیز را منکر بشین خوبه؟ باید معذرت خواهی کنین.

اوباما: من پیش شرط نمی ذارم دیگه. تو هم نذار.

خانم باجی: چی کار دارین می کنین اینجا؟

خوزه: کات سینیور. کات! ما داشت نمایشنامه تمرین کرد.

خانم باجی: تئاتر یا سینما؟ کی در نقش کی بود حالا؟

من: من روحانی بودم و شبح آقابزرگ نقش اوباما را داشت.

خانم باجی: حالاکی مذاکره را برد؟

شبح آقابزرگ: کسی قرار نیست به تنهایی بازی را ببرد. این نمایشنامه بر اساس تئوری برد – برد نوشته شده.

خانم باجی: نظریه شما که مهم نیست. مهم نقشه یی است که آنها کشیده اند.

اگر بازی برد برد می خواهید بدهید برخی داوران لیگ برتر بازی را برایتان دربیاورند.

کات! نمایشنامه فعلارفته گل بچیند.

سیاست روز:چهار جوابی

رییس پلیس سابق: معمولا راننده‌های اتوبوس خانم‌ها را در ردیف‌های ابتدایی اتوبوس سوار کرده و در طول راه تمام حواسشان به این خانم‌هاست.

منظور از عبارت "حواسشان به این خانم‌هاست" کدام یکی از گزینه های زیر است؟

الف) حواس شان به این است که هنگام کندن پوست میوه ، دست شان را نبرند.

ب) حواس شان به این است که مبادا از شیشه اتوبوس به بیرون پرتاب شوند.

ج) حواس شان به این است که ناغافل هوس چای نکنند.

د) هر سه گزینه فوق صحیح است.

کاهش قیمت دلار بیشتر از آنچه که اتفاق افتاده منطقی نیست.

جمله فوق از کیست؟

الف) جمشید بسم ا ...

ب) منصور بسم ا...

ج) منوچ بسم ا...

د) برادر سیف – رییس کل بانک مرکزی –

اگر ماموران امنیتی به مساله فوتبال ورود کنند بعضی ها از دوران نوجوانی شان هم خلاف‌های شان را می گویند.

به نظر شما نوجوانان مزبور به کدام یک از خلاف های زیر "زودتر" اعتراف می کنند؟

الف) چیدن سیب از باغچه همسایه

ب) مکالمه طولانی با آلاسکافروش سر کوچه

ج) گذر از کوچه های تاریک

د) ( این گزینه قابل چاپ نیست اما در عوض صحیح است.همین را انتخاب کنید.)

یک نماینده مجلس: نه دست روحانی باز است و نه مذاکره ای با آمریکا صورت خواهد گرفت.

جمله فوق یادآور کدام شعرشیرین فارسی است؟

الف) با دست پس می کشی / با پا پیش می کشی / دل دیوونه رو / به آتیش می کشی

ب) نه بسته ام به کس دل / نه بسته کس به من دل / چو تخته پاره بر موج / رها رها رها من

ج) بهش بگو پلنگه / پلنگ چشم قشنگه

د) یا مرا ببر به خونه تون یا بیا به خونه ی من

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها