ساعت شش صبح سروان از خواب بیدار شد تا پس از ورزش راهی اداره آگاهی شود. قصد داشت برای دویدن از خانه خارج شود که زنگ تلفن همراهش او را دوباره به اتاق بازگرداند. از مرکز پیام به او خبر دادند، تازه عروسی در منطقه نیاوران تهران به قتل رسیده است. کارآگاه نشانی را یادداشت کرد و بعد از خوردن لقمه‌ای نان و پنیر راهی محل قتل شد. جنایت در یک خانه ویلایی رخ داده بود. سروان با نشان دادن کارت خود به سربازی که مقابل در ایستاده بود، داخل خانه شد. بین در و عمارت باغچه‌ای با گل‌های زیبا بود.
کد خبر: ۸۷۵۰۳۳
زن تنها، قربانی جنایت

افسر کلانتری که در حال تحقیق از همسر مقتول بود، با مشاهده کارآگاه به سمت او آمد و بعد از احترام نظامی شروع به گزارش آنچه دیده بود، کرد: جناب سروان، مقتول تازه عروس 24 ساله‌ای به نام نسترن است که به طرز وحشتناکی به قتل رسیده است. قاتل سه ضربه از پشت سر به کمر و پهلوی زن جوان وارد و پس از سرقت از محل فرار کرده است.

مقتول در خانه تنها بوده؟

همسرش دو روز قبل برای عقد یک قرارداد کاری به ترکیه رفته و امروز صبح که بازگشته، با جسد همسرش روبه‌رو شده است.

چه چیزهایی سرقت شده است؟

هنوز به‌طور دقیق معلوم نشده، همسر مقتول می‌گوید باید خانه را بررسی کند. اما آثار به‌هم ریختگی در اتاق خواب و پذیرایی دیده می‌شود.

سروان با راهنمایی افسر کلانتری وارد ساختمان دو طبقه شد. سالن پذیرایی و آشپزخانه در طبقه همکف و اتاق خواب‌ها در طبقه دوم قرار داشت. جسد نسترن در حالی که لباس خانه به تن داشت در مقابل آشپزخانه افتاده بود. زن جوان با صورت روی زمین افتاده بود و ردی از خون در کنارش دیده می‌شد. سه ضربه چاقو به بدنش اصابت کرده بود و هیچ نشانه درگیری دیگری دیده نمی‌شد. بررسی صحنه نشان می‌داد، این زن غافلگیر شده و هیچ فرصتی برای دفاع نداشته است.

هیچ آثاری از ورود به زور روی در دیده نمی‌شد که این موضوع احتمال قتل توسط قاتل آشنا را مطرح می‌کرد. در ادامه سروان به تحقیق از همسر نسترن پرداخت. مهرداد در حالی که هنوز شوکه بود گفت: دو روز قبل مجبور شدم به یک ماموریت کاری بروم. از نسترن خواستم در این مدت به خانه پدرش برود اما قبول نکرد. دیروز از صبح چند بار با او تماس گرفتم اما جوابی نداد. به موضوع مشکوک شده و با صمیمی‌ترین دوستم تماس گرفتم و ماجرای سفرم را به او گفتم. محسن به خانه‌ام رفت و ساعت شش عصر نسترن زنگ زد. تلفن همراهش در حالت «بی‌صدا» بود و متوجه تماس‌های من نشده بود. خیلی عجله داشت تلفن را قطع کند. دیگر با هم تماس نداشتیم تا این‌که صبح وقتی به خانه بازگشتم متوجه قتل او شدم.

چه وسیله‌ای سرقت شده؟

فقط طلاهای همسرم که حدود 100 میلیون تومان ارزش داشت. نمی‌دانم چرا وسایل خانه را به هم ریخته است.

در این لحظه مرد جوانی هراسان وارد خانه شد. مهرداد با اشاره به او گفت: این محسن است. او آخرین بار همسرم را دیده بود.

سروان به سمت محسن رفت و به تحقیق از او پرداخت. مرد جوان که از این ماجرا ناراحت بود کارآگاه گفت: دیروز مهرداد با من تماس گرفت و مدعی شد خارج از ایران است و از من خواست مقابل خانه شان بروم. من هم قبول کردم. بعد از تمام شدن کارهایم به اینجا آمدم. نسترن خیلی اصرار کرد برای صرف چای وارد خانه شوم اما قبول نکردم. دوست نداشتم وقتی مهرداد در خانه نبود وارد خانه‌شان شوم.

در زمان حضور متوجه موضوع مشکوکی نشدید؟

نه من چند ثانیه فقط اینجا بودم.

عقربه‌های ساعت 10 صبح را نشان می‌داد و معمای این قتل پیچیده باقی مانده بود. سروان سراغ دکتر رفت که در حال معاینه جسد بود. دکتر که می‌دانست سروان منتظر گزارش است بدون هیچ حرفی گفت: مقتول قربانی یک کینه شده و ضربات محکمی به بدنش وارد شده است. حدود 16 ساعت از مرگ می‌گذرد و سه ضربه باعث قتل شده است.

دو روز بعد از این ماجرا سروان با بررسی محل قتل و اظهارات مهرداد و محسن، دستور بازداشت محسن را به اتهام قتل صادر کرد.

پاسخ معمای پلیسی قتل مسافر اتاق 23

سروان با اشاره به دو دلیل زیر معمای این قتل را کشف کرد:

1- خدمتکار مدعی بود مقتول را با لباس رسمی دیده در حالی که جسد او با لباس راحتی پیدا شده بود.

2- او اعلام کرد دو روز قبل آخرین بار مقتول را دیده اما بر اساس اعلام پزشک او سه روز قبل فوت شده بود

3- در اتاق کباب پیدا شد اما خدمتکار مدعی شد که برای او پیتزا برده است.

در مسابقه هفته گذشته 3014 نفر شرکت کرده بودند که 273 نفر پاسخ صحیح داده‌اند. از میان افرادی که پاسخ صحیح داده‌اند، سعید ساری از قم و محمدحسین حسن‌زاده از بیجار به قید قرعه برنده شده‌اند.

شما خوانندگان با اشاره به دو دلیل سروان میری در معرفی قاتل پاسخ خود را همراه نام و نام خانوادگی به شماره 300011224 پیامک کنید.

وحید شکری

ضمیمه تپش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها