روزنامه خندان

دو کلمه از استاد شهرام جزایری

طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند.حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
کد خبر: ۷۲۶۸۴۶
دو کلمه از استاد شهرام جزایری

سیاست روز : دو کلمه از استاد شهرام جزایری

صادق زیبا کلام: من برای باران دعا می‌کنم، اما برای باز شدن گره کور هسته‌ای، افزون بر دعا دست به دامان نذر و نیاز هم شده‌ام...
صادق زیبا کلام: من برای باران دعا می‌کنم، اما برای باز شدن گره کور هسته‌ای، افزون بر دعا دست به دامان نذر و نیاز هم شده‌ام.
عبارت فوق یادآور کدام یک از گزینه‌های زیر ارتباط تنگاتنگ دارد؟
الف) کلنگ از آسمان افتاد و نشکست / وگرنه من کجا و بی وفایی
ب) از کرامت پیر ما این است / سرکه را خورد و گفت شیرین است
ج) تو نیکی می‌کن و در دجله انداز که ایزد در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم دریغ مدار از جنازه‌ی حافظ...
د) آه خوش به حالتان‌ای شقایق‌های کوهی که چون زبانه‌های آتش می‌درخشید و شقیقه ی کوهستان را سرخ می‌کنید.

اظهارنظر زیر از کیست؟
من وارد اوین که شدم با زندانیانی که زد و بند می‌کردند، برخورد کردم. زندانی و زندانبان برایم فرقی نداشت.
الف) وزیر دادگستری
ب) رییس سازمان زندان ها
ج) مدیر زندان اوین
د) استاد شهرام جزایری

معاون حقوقی رئیس‌جمهور گفت: هیچ روزنامه‌نگاری در ایران... نشده است.
نقطه چین بالا را با یکی از گزینه‌های مناسب پر کنید؟
الف) زمینگیر
ب) اجیر
ج) خرد و خاکشیر
د) دستگیر

شرق : آمبولانس، آشغالانس نیست

کیم جونگ اون، صاحب کره‌شمالی که کره‌شمالی را از پدرش ارث برده است که توی کره‌شمالی دست‌برقضا تعداد زیادی مردم هم زندگی می‌کنند که الان مال صاحبشان هستند و کیم جونگ اون هم مثل ناصر ملک‌مطیعی است که در فیلمفارسی‌ها روی ناموسش حساس بود و دوست نداشت از خانه بیرون برود یا با کسی معاشرت کند یا آفتاب‌مهتاب ببیندش منتها خودش هرروز می‌رفت بیرون و همه‌چیزی می‌دید و همه‌کاری می‌کرد، آخرش هم دونفر را با چاقو می‌زد بعد یکی هم می‌خواباند زیر گوش ناموسش پس کیم جونگ اون هم مثل ناصر ملک‌مطیعی روی مردم کره‌شمالی حساس است و چون حساسیت دارد مرتب جوش می‌زند و اینترنت و ماهواره و تلفن و موبایل و هوا و نفس‌کشیدن را برای مردم کره‌شمالی ممنوع کرده که پاکیزه بمانند و گمراه نشوند پووووف چه جمله دراز بی‌نقطه و ویرگولی شد و حالا خلاصه‌اش کنم اینکه کیم جونگ اون گم شده است.

آگاهان معتقدند کیم جونگ اون الان توی کار شوهرعمه‌اش است چون ذاتا معتقد است شوهرعمه‌هایش توی کار او هستند و این یک مساله فرویدی - سیاسی است. گفته می‌شود کیم جونگ اون که شوهرعمه قبلی‌اش را کشت، حساب کار نه‌تنها دست عمه‌هاش که دست همه عمه‌های دنیا آمد اما شوهرعمه‌های کیم جونگ اون قضیه را نگرفتند برای همین کیم جونگ اون در حال حاضر دارد روی دستور غذای جدیدش که سوپ شوهرعمه است کار می‌کند.

به نظر ما هیچ فرقی ندارد کیم جونگ اون واقعا گم بشود یا نشود چون به تعداد مردم کره‌شمالی - دوتا کمتر یا بیشتر- ما کیم جونگ اون داریم. دلیل این حرفمان هم این نیست که کره‌شمالی‌ها شبیه هم هستند، که دلیل خنده‌دار ولی دلیل بد و مسخره‌ای است.

دلیلمان این است با فیلم‌هایی که ما از کره‌شمالی دیدیم و طوری که کیم جونگ اون مردم کره‌شمالی را از دنیا دور نگه داشته و آنها رسما او را می‌پرستند و همه سعی می‌کنند مثل او فکر کنند و حتی مدل موهاشان را بزنند، ما الان با یک کیم جونگ اون مواجه نیستیم و با یک لشکر کیم جونگ اون مواجهیم. البته یکسری از ناظران بین‌المللی می‌گویند کیم جونگ‌اون در آمبولانس روزنامه «شرق» پنهان شده است که آمبولانس‌چی با تکذیب این خبر تاکید می‌کند آمبولانس آشغالانس نیست، کیم جونگ اون که جای خود دارد.

البته الان مادر آمبولانس‌چی زنگ می‌زند و می‌گوید حرف بد؟ و آمبولانس‌چی می‌گوید آدم حرف بد بزند بهتر از این است که کار بد بکند و مادر آمبولانس‌چی می‌گوید واقعا ‌داری حیف می‌شوی. این جمله‌ات را باید با خط‌خوش نوشت که آدم حرف بد بزند بهتر از این است که کار بد بکند.

آرمان :جادوگر شهر اوز سلام می‌رساند

خوشبختانه هر روز در ورزش ما باب جدیدی گشوده می شود، برگ زرینی ورق می خورد، خلاصه به شدت درگیر هستیم... این روزها مجددا بحث شیرین و جذاب«جادوگر» روی بورس افتاده، چون رئیس کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال طی مصاحبه‌ای اعلام کرده«به چند تیم در مورد استفاده از جادوگر مشکوک هستیم!» این جمله که به شدت جای خالی اش در دیالوگ های فیلم«کلبه وحشت» احساس می شود، باعث شد که ما خیلی زود، تند، سریع به این نتایج برسیم؛

الف- مدیران باشگاه ها ورزشی ما از آنجا که عمرا اگر ورزشی باشند و صرفا نتیجه امروز را عشق است، سعی در جذب مربیانی دارند که«رمل و اصطرلاب» مثل موم توی دست شان باشد!

ب- برخی از مربیان فوتبال مان ظاهرا نوع جدیدی از سیستم چهار چهار دو را کشف کرده‌اند و تیم‌های خود را با سیستم چهار نعل اسب، چهار کله بز و دو مهره مار به میدان می فرستند؛

ج- گزارش شده برخی از آنالیزورهای تیم های فوتبال به جای بررسی نحوه بازی تیم های مقابل، یه فنجان قهوه به کاپیتان تیم شان می دهند و ترجیح می‌دهند، فنجان قهوه را آنالیز کنند تا بازی تیم های مقابل را...

د- براساس تحقیقات انجام شده، الکس فرگوسن در طول دوران مربیگری‌اش ترجیح می داد روی پیراهن تیم منچستر یونایتد عبارت«وودا فون» که به زبان ما می‌شود«بر چشم بد لعنت» را بنویسد.

بنابراین در این رابطه«جادوگر شهر اوز» ضمن تشکر از فدراسیون فوتبال کشورمان و خصوصا آقایان کفاشیان(علی لبخند) و نبی اعلام کرد«ما چگونه از شما بزرگواران تقدیر کنیم؟ سال‌ها بود که قشر زحمتکش و فداکار جادوگر فراموش شده بودند، جادوگری به قصه ها محدود شده بود، ظرفیت‌های جادوگران جوان دیده نمی شد» وی سپس خطاب به کفاشیان گفت«تعداد زیادی از جادوگران متاسفانه از سر فقر و گرسنگی رو به دستفروشی و تکدی گری آورده و انصافا چهره شهر را زشت کرده بودند، ما کم کم داشتیم شغل‌مان را عوض می‌کردیم، تا یه روز تو اومدی بی خستگی، با یه خورجین قدیمی قشنگ... و کار و کاسبی این قشر زحمتکش را رونق بخشیدی» در پایان این بیانیه جادوگر شهر اوز همچنین اعلام داشت«در پایان لازم به ذکر است که اعلام کنم، تعدادی جاروی نیمبوس جهت تردد بازیکنان تیم های لیگ برتری در زمین فوتبال موجود است، این جاروها جهت سهولت در استارت زدن و دویدن در زمین برای بازیکنان دلاور تیم های لیگ برتری است که امروزه به جای یک و دو در زمین مسابقه، در بیرون از میدان هلو-نعناع چاق می‌کنند و خیلی خسته می شوند. همچنین تعدادی تاس که به صورت تضمینی جفت شش می‌آورند برای رفاه حال مربیان با دانش و فهیم کشورمان زیر قیمت بازار عرضه می‌شود.

در ضمن مجددا لازم است که از تلاش و کوشش فدراسیون لبخند محور تشکر و قدردانی به عمل آوریم و به ورزشکاران کشورمان این نوید را بدهیم که تا وقتی دم فدراسیون فوتبال این‌چنین گرم است، نگران نتایج فوتبال نبوده، بروند و حالشو ببرند. با تشکر، روابط عمومی جادوگران، شهرداری اوز!»

کیهان : دوان دوان (گفت و شنود)

گفت: یکی از عوامل داعش که در عملیات حزب‌الله در شرق لبنان به اسارت درآمده گفته است؛ بیشترین وحشت تروریست‌ها از سپاه پاسداران و حزب‌الله است.
گفتم: «تره به تخمش میره، غلومی به باباش»! پادوهای اسرائیل باید هم مثل نظامیان رژیم صهیونیستی بزدل باشند. «زئیف شف» استراتژیست اسرائیلی می‌گفت؛ سربازان ما برای حمله به زن و کودک بی‌سلاح در خیابان‌ها آموزش دیده‌اند و جرأت روبرو شدن با دشمن را ندارند.
گفت: همه هنر این جرثومه‌های فساد و پلیدی، بریدن سر زنان و کودکان و افراد بی‌سلاح است ولی در مقابل رزمندگان اسلام دوان دوان روی آب روان حرکت می‌کنند!
گفتم: دزدی رفته بود آرایشگاه سرش را اصلاح کند، آرایشگر ازش پرسید؛ حال آقای پلیس سر کوچه‌تان چطور است؟ و یارو جواب داد؛ خوبه! سلام می‌رسونه! ولی آرایشگر چند بار پشت سر هم این سؤال را تکرار کرد. یارو پرسید؛ حالا چرا پشت سر هم حال آقای پلیس را می‌پرسی؟ و آرایشگر گفت؛ آخه هر دفعه که اسم او را می‌آورم موهایت از ترس سیخ می‌شود و سرت را بهتر می‌تراشم!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها