نگاهی به رمان «بشکوچ» نوشته سلمان کریمی

‌داستانی درباره دفاع از عشق و وطن

در این یادداشت نگاهی داریم به رمان «بشکوچ» اثری از سلمان کریمی که به تازگی در انتشارات سوره‌مهر به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۱۴۴۷۱۷۰
 
«بشکوچ» داستان کیارش، تکاور نیروی دریایی است که برای مقابله با دشمن به خوزستان می‎رود. تجربه عشق و دلدادگی در تلاطم خون و جنگ با سه راوی؛ کیارش، سلدا و ایرانه.«بشکوچ» لحظات ناب عشق و وطن‌پرستی و شجاعت را برای خوانده شدن، به یادگار می‎گذارد. انتخاب زبانی ساده و صمیمی برای بیان داستان، خواننده را جذب می‎کند و با توصیفات جذاب او را با روزهای جنگ درگیر می‎‌‌کند. روزهایی که اکنون برای بسیاری خارج از تصور است.‌تسلط نویسنده به فضای جنگ و روحیات رزمنده‎ها به شخصیت‌‎پردازی در داستان کمک بسیاری کرده است. خرده روایت‎‌‌ها ما را به نرمی به جریان داستان اصلی می‎کشاند و با تصویرهایی از ویرانه‎‎‎‌‌های خانه مردم در خوزستان و واقعیت جنگ از نگاه راوی روبه‌رو می‎شویم.‌ 
ابتدای داستان با اصرار مادر برای داماد کردن پسرش و آغاز زندگی مشترک با سلدا شروع می‎شود. همزمان با تماس کیارش و مادرش، ما در جریان شروع حملات عراقی‎ها به خاک ایران قرار می‌گیریم و فضای داستان وارد مرحله جدیدی می‌شود‌. هر رخدادی در روایت، نشانه‌هایی به دست مخاطب می‌‎دهد که در راستای تحلیل بهتر داستان است. اسم‌گذاری‌‎ها هم گویا انتخابی عمدی بوده است برای همخوانی بیشتر با فضای داستان. حال آن‌که همین اشخاص، به واقع، در سال‎های جنگ تحمیلی داستان‎هایی قهرمانانه در این سرزمین رقم زدند. داستانی که سرانجامش از دست دادن عزیزان‌شان بوده و آسایش آیندگان و سرکوب دشمنان این مرز و بوم.‌«بشکوچ» نمادی از فرهنگ مردم ایران و حافظ ایران است. عشق «ایرانه» و «کیارش» بر سر پیکرهای بی‌جان خانواده اسماعیل شکل می‎گیرد. کنار هم بودن عشق و مرگ بر تمام داستان، تأکید نویسنده است. این نوع داستان‎پردازی خاص جوانان امروز است چرا که داستان جنگ بعد از ۳۰ سال باید قابل لمس باشد.‌«بشکوچ» در ۳۴‌روز اتفاق می‌افتد. روزهایی که مردم ایران با جان عزیزان‌شان در برابر رژیم عراق در خرمشهر مقاومت کردند.«گلوله باران دوباره دشمن شروع شد. صدای هر انفجار مرهمی بود روی داغ همسنگرهای تازه از‌دست رفته‌‎مان.‌خمپاره‌‎های دشمن هم در اطراف‌مان به زمین می‌خورد. با هرانفجار به خودم می‎گفتم؛ زنده می‌مانم و ایرانه را می‌‎بینم.»
«بشکوچ» سعی دارد رشادت و غیرت تکاوران نیروی دریایی و مردم را در قالب داستان در زمان جنگ تحمیلی برای مخاطب امروز تعریف کند. پیش از این کم‌تر داستانی از نیروهای دریایی در دوران جنگ تحمیلی خوانده‎‌‌ایم.‌این کتاب ادای دینی است به شجاعت‎های نیروی دریایی گردان بوشهر. علاوه بر کیارش نام‎های دیگری را مدام در میان رزمنده‎‌‌ها می‎خوانیم. رزمنده‎هایی که کمتر از شخصیت‎های اصلی داستان تلاش نکردند بلکه پا به پای هم و هماهنگ با هم قدم برداشتند. در این میان ایرانه عشقی نافرجام می‎شود برای کیارش. ایرانه و کیارش نماد جوانان غیوری می‌‎شوند که تنهایی و نرسیدن زخم عمیق روزهای بعد از جنگ شده است. ایرانه و سلدا نشانه از زنانی هستند که برای دفاع از خاک کشور لحظه‌‎ای دریغ نکردند و خود را به میدان جنگ رساندند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها