گزارشی از چالش‌های آمریکا بعد از عملیات طوفان‌الاقصی

آمریکا بازنده بزرگ جنگ غزه

گفت‌وگو با فواد ایزدی کارشناس مسائل آمریکا

غرب آسیای جدید به نفع مقاومت به ضررآمریکا

رهبر انقلاب در دیدار بسیجیان با اشاره به شکست سیاست «خاورمیانه‌ جدید» آمریکا و تغییر نقشه‌ جغرافیای سیاسی‌ غرب آسیا به نفع مقاومت تأکید کردند: «نقشه‌ جدیدی که بر این منطقه دارد به‌تدریج حاکمیت پیدا می‌کند، چند خصوصیت دارد. خصوصیت اولش آمریکازدایی است. «آمریکازدایی» یعنی چه؟
کد خبر: ۱۴۳۳۸۵۳
 
یعنی نفی سلطه‌ آمریکا بر منطقه. معنایش قطع رابطه‌ سیاسی با آمریکا نیست؛ نه این‌که حالا ما توقع داشته باشیم یا تصور کنیم که دولت‌های منطقه [با آمریکا] قطع رابطه‌ سیاسی کنند؛ نه، رابطه‌ سیاسی و اقتصادی با همه دارند، با آمریکا هم دارند، داشته باشند اما دیگر سلطه‌ آمریکا روزبه‌روز رو به ضعف است؛ آنچه آمریکا در فلان کشور می‌خواست تحقق پیدا کند ــ در نفت، در سلاح، در ارتباطات گوناگون ــ دیگر به‌تدریج دارد زایل می‌شود؛ مقدار زیادی زایل شده، بیشتر از این هم زایل خواهد شد. 
یک سیاستی را آمریکا از سال‌ها پیش دنبال می‌کرد که همان سیاست سلطه‌ بر منطقه بود، وسیله‌ عمده‌ این سیاست هم حمایت از رژیم صهیونیستی بود؛ هرچه بتواند او را قوی کند، دست‌وبال او را باز کند، دیگران را تشویق کند به این‌که با او ارتباط برقرار کنند. البته این سیاست قدیمی است، مال ده‌ها سال پیش است؛ از یکی دو دهه پیش، این سیاست را تشدید کردند، رفتند سراغ افغانستان، رفتند سراغ عراق و با اشغال اینها می‌خواستند تسلط پیدا کنند،[اما] نتوانستند. امروز سیاست و جهت‌گیری در این منطقه آمریکازدایی است. یکی از نشانه‌های واضح و بارزی که امروزجلوی چشم‌هاست،همین طوفان‌الاقصی‌است. بله، این طوفان‌الاقصی علیه رژیم صهیونیستی است اما آمریکازدایی است؛ این حادثه‌ تاریخ‌ساز. به معنای واقعی کلمه، حادثه‌ طوفان‌الاقصی یک حادثه‌ تاریخ‌ساز بود؛ توانست جدول سیاست‌های آمریکا در این منطقه را به هم بریزد و ان‌شاءا...[اگر] این طوفان ادامه پیدا بکند، جدول سیاست آمریکا در منطقه را محو خواهد کرد.» ۱۴۰۲.۰۹.۰۸
به همین مناسبت فؤاد ایزدی، کارشناس مسائل آمریکا در گفت‌وگویی به بررسی نشانه‌ها و تأثیرات آمریکازدایی از منطقه غرب آسیا پرداخته است.

کلیدواژه آمریکازدایی که از سوی رهبر انقلاب طرح شد به بروز چه تحولی در منطقه غرب آسیا اشاره دارد و چه تغییراتی در سیاست‌ها و رفتار دولت‌های منطقه درباره سیاست‌های آمریکا بروز یافته است؟
اصطلاح آمریکازدایی شاید پیش از این استفاده نشده بود و نکته‌ای که واقعیت دارد و البته رهبر انقلاب هم پیشتر به آن اشاره کرده بودند، پایان سلطه‌ آمریکا در منطقه غرب آسیاست. کشورهای منطقه می‌توانند با سایر کشورهای دیگر درسراسر دنیا روابط دیپلماتیک داشته باشند یا مثلا روابط اقتصادی همه‌جا مرسوم هست و با آمریکا هم می‌شود روابط اقتصادی برقرار کرد اما آن چیزی که نسبت به گذشته تغییر کرده، این است که یک زمانی آمریکایی‌ها سلطه کاملی در این منطقه داشتند. قبل از فروپاشی شوروی تعداد قابل‌توجهی از کشورهای منطقه بدون اجازه آمریکا کاری نمی‌کردند و سلطه آمریکا در این کشورها کامل بود. بعد از فروپاشی شوروی آن کشورهایی که کم‌و‌بیش دراین منطقه همراه و همسوبا شوروی بودند، آنها هم غالبا با آمریکا همراه شدند. یک نمونه آن یمن است که این اتفاق برایش رخ داد.اصطلاح زدودن یک بار معنایی دارد. این اصطلاح درواقع همان شیطان‌زدایی است که در بیانات حضرت امام خمینی رحمه‌ا... هم بود که آمریکا شیطان بزرگ است. وقتی در یک منطقه‌ای نفوذ آمریکا کاهش پیدا می‌کند، افولش تسریع خواهد شد و آن منطقه به سمت آمریکازدایی حرکت می‌کند.آمریکازدایی به این معنی است که حرف آمریکایی‌ها دیگر در این منطقه تعیین کننده نیست و قدرت آمریکایی‌ها در این منطقه از کسی، دولتی یا کشوری نمی‌تواند حفاظت کند. اگر حمایت آمریکا برای حفاظت از جایی کافی بود، رژیم صهیونیستی در وضعیتی که الان هست، قرار نمی‌گرفت و این‌طور ضربه‌ نمی‌خورد.
 
در مقایسه با دهه‌های قبل نفوذ و سلطه آمریکا در غرب آسیا چه وضعیتی دارد و عملیات طوفان الاقصی چه تاثیری بر این موضوع گذاشته است؟
در‌حال حاضر نکته‌ مهم این است که سلطه گذشته آمریکا در منطقه دیگر وجود ندارد و در برخی کشورها هم به سبک سابق دیگر خبری از آن سلطه نیست. خیلی از این کشورهای منطقه، متوجه شدند که اولا وابستگی صددرصدی و تسلیم آمریکا بودن کار عاقلانه‌ای نیست، دوما تمام تلاش و هم‌و‌غم آمریکایی‌ها این است که سلطه خودشان را حفظ کنند منتها آن روند افول آمریکا که رهبر انقلاب هم به دفعات مورد تأکید قرار داده بودند در حال رخ‌دادن است و عملیات طوفان الاقصی این روند افول را تسریع کرده است.به عبارت بهتر، عملیات طوفان‌الاقصی نه‌فقط ضعف‌های ریشه‌ای و گسترده رژیم صهیونیستی را آشکار کرد، بلکه ضعف‌های آمریکا را نیز عیان کرد. به دلیل این‌که در این موضوع، رژیم صهیونیستی با آمریکا قابل تفکیک نیست. نه در حوزه نظامی تفکیکی بین نظامیان اسرائیلی و آمریکایی وجود دارد و نه در حوزه اطلاعاتی و در حوزه سیاسی و فرهنگی نیز همین مصداق وجود دارد. بنابراین افول آمریکا دارد تسریع می‌شود و این افول منجر به کاهش سلطه آمریکا شده، یعنی حرف و اقدام آمریکا دیگر در این منطقه تعیین کننده نیست و کشورها مسیرهای دیگری را برای خودشان پیدا می‌کنند. گرچه ممکن است روابط اقتصادی و سیاسی‌شان با آمریکا ادامه پیدا کند اما آن تمکینی که کشورهای منطقه قبلا نسبت به دستورات آمریکا داشتند یا دیگر نیست یا خیلی کم شده است.
 
تشکیل خاورمیانه جدید، یکی از اصلی‌ترین سیاست‌های آمریکا در این منطقه بود و در سال ۲۰۰۶ آن‌را اعلام کردند. جریان مقاومت چه نقشی در شکست این نقشه آمریکا ایفا کرده است؟
 همان‌طور که اشاره کردم، شرایط به‌گونه‌ای تغییر کرده که برای آمریکایی‌ها بسیار سخت است بتوانند نظرشان را در منطقه جا بیندازند و این تغییر به برکت مقاومت است. در بیانات رهبر انقلاب نیز به قدرت گرفتن مقاومت و تغییر نقشه سیاسی غرب آسیا اشاره شد و یک غرب آسیای دیگری را ما شاهدیم. هما‌نطور که در جنگ ۳۳ روزه با حزب‌ا... در سال ۲۰۰۶، تصور آمریکایی‌ها این بود که در مقابله با حزب‌ا... به پیروزی می‌رسند و خاورمیانه جدیدی را می‌توانند رقم بزنند. در عملیات اخیر حماس هم چنین تصوری وجود داشت اما در عمل اتفاقی که افتاده این است که غرب آسیای جدیدی شکل گرفته منتها به ضرر آمریکا و به نفع مقاومت.این نکته مهمی است که اتفاق افتاده و اصطلاح آمریکازدایی که امروز استفاده شد، اصطلاح جدید و مناسبی است برای توضیح اتفاقاتی که این روزها رخ می‌دهد. آمریکایی‌ها هرقدر هم تلاش کنند به جایگاه قبلی برنمی‌گردند و یکی از منافعی که شکست اخیر آمریکایی‌ها برای منطقه دارد، منجر به این می‌شود که برخی دولت‌های منطقه هم متوجه جدی و حتمی بودن موضوع افول آمریکا شوند و با عملیات طوفان الاقصی؛ آن وابستگی و تسلیم که به‌تدریج ایجاد می‌شد و روند عادی‌سازی روابط با اسرائیل که در اذهان برخی دولت‌ها شکل گرفته بود، ضربه سنگینی خورد.
 
آمریکازدایی چه نسبتی با اخراج آمریکا از منطقه دارد که پیش از این از سوی رهبر انقلاب بیان شده بود؟
 با همه کمک‌هایی که رژیم جعلی صهیونیستی از ابتدای اشغالگری‌اش تا به امروز از آمریکا گرفته، با همه تعهدی که مقام‌های آمریکایی ازجمله رئیس‌جمهور فعلی و رئیس جمهور سابق و همه رؤسای جمهورشان نسبت به اسرائیل دارند که مخاطب احساس می‌کند این تعهد را شاید کمتر به کشور خودشان داشته باشند، چون یکی از کارهایی آمریکازدایی به این معنی است که حرف آمریکایی‌ها دیگر در این منطقه تعیین‌کننده نیست و قدرت آمریکایی‌ها در این منطقه از کسی، دولتی یا کشوری نمی‌تواند حفاظت کند. اگر حمایت آمریکا برای حفاظت از جایی کافی بود، رژیم‌صهیونیستی در وضعیتی که الان دارد قرار نمی‌گرفت و این‌طور ضربه‌ نمی‌خورد.
 
در مقایسه با دهه‌های قبل نفوذ و سلطه آمریکا در غرب‌آسیا چه وضعیتی دارد و عملیات طوفان‌الاقصی چه تاثیری بر این موضوع گذاشته است؟
در‌حال‌حاضر نکته‌ قابل توجه این است که سلطه گذشته آمریکا در منطقه دیگر وجود ندارد و در برخی از کشورها هم به سبک سابق دیگر خبری از آن سلطه نیست. خیلی از این کشورهایی که در منطقه ما هستند متوجه شدند که اولا وابستگی صددرصدی و تسلیم آمریکا بودن کار عاقلانه‌ای نیست. دوما تمام تلاش و هم‌و‌غم آمریکایی‌ها این است که سلطه خودشان را حفظ کنند؛ منتها آن روند افول آمریکا که رهبر انقلاب هم به دفعات مورد تأکید قرار داده بودند، در حال رخ‌دادن است و عملیات طوفان‌الاقصی این روند افول را تسریع کرده است.به عبارت بهتر، عملیات طوفان‌الاقصی نه‌تنها ضعف‌های ریشه‌ای و گسترده رژیم‌صهیونیستی را برملا کرد که ضعف‌های آمریکا را نیز عیان کرد. به‌دلیل این‌که در این موضوع، رژیم‌صهیونیستی با آمریکا قابل تفکیک نیستند. نه در حوزه نظامی تفکیکی بین نظامیان اسرائیلی و آمریکایی وجود دارد و نه در حوزه اطلاعاتی، در حوزه سیاسی و فرهنگی نیز همین مصداق وجود دارد. بنابراین افول آمریکا دارد تسریع می‌شود و این افول به کاهش سلطه آمریکا منجر شده؛ یعنی حرف و اقدام آمریکا دیگر در این منطقه تعیین‌کننده نیست و کشورها دارند مسیرهای دیگری را برای خودشان پیدا می‌کنند. اگرچه ممکن است روابط اقتصادی و سیاسی‌شان با آمریکا ادامه پیدا کند، اما آن تمکینی که کشورهای منطقه قبلا نسبت به دستورات آمریکا داشتند یا دیگر نیست یا خیلی کم شده است.
 
تشکیل خاورمیانه جدید یکی از اصلی‌ترین سیاست‌های آمریکا در این منطقه بود و در سال ۲۰۰۶ آن‌را اعلام هم کردند. جریان مقاومت چه نقشی در شکست این نقشه آمریکا ایفا کرده است؟
 همان‌طور که اشاره کردم شرایط به گونه‌ای تغییر کرده که برای آمریکایی‌ها بسیار سخت است بتوانند نظر خودشان را در منطقه جا بیندازند و این تغییر به برکت مقاومت است. در بیانات رهبر انقلاب نیز به قدرت گرفتن مقاومت و تغییر نقشه سیاسی غرب‌آسیا اشاره شد و یک غرب‌آسیای دیگری را ماشاهد هستیم. همان‌طور که درجنگ۳۳روزه با حزب‌ا...درسال۲۰۰۶، تصور آمریکایی‌ها این بود که در مقابله با حزب‌ا... به پیروزی می‌رسند و خاورمیانه جدیدی را می‌توانند رقم بزنند، در عملیات اخیر حماس هم چنین تصوری وجود داشت اما در عمل اتفاقی که افتاده این است که غرب‌آسیای جدیدی شکل گرفته منتها به ضرر آمریکا و به نفع مقاومت. این نکته مهمی است که اتفاق افتاده و اصطلاح آمریکازدایی که امروز استفاده شد، اصطلاح جدید و مناسبی هست برای توضیح اتفاقاتی که این روزها دارد رخ می‌دهد. آمریکایی‌ها هرچقدر هم تلاش کنند به جایگاه قبلی برنمی‌گردند و یکی از منافعی که شکست اخیر آمریکایی‌ها برای منطقه دارد، به این منجر می‌شود که برخی از دولت‌های منطقه هم متوجه جدی و حتمی بودن موضوع افول آمریکا شوند و با عملیات طوفان‌الاقصی آن وابستگی و تسلیم که به‌تدریج داشت ایجاد می‌شد و روند عادی‌سازی روابط با اسرائیل که در اذهان برخی دولت‌ها شکل گرفته بود، ضربه سنگینی خورد.

آمریکازدایی چه نسبتی با اخراج آمریکا از منطقه دارد که پیش از این از سوی رهبر انقلاب بیان شده بود؟
باهمه کمک‌هایی که رژیم جعلی صهیونیستی از ابتدای اشغالگری‌اش تا به امروز از آمریکا گرفته، با همه تعهدی که مقام‌های آمریکایی ازجمله رئیس‌جمهور فعلی و رئیس‌جمهور سابق و همه رؤسای‌جمهورشان نسبت به اسرائیل دارند مخاطب احساس می‌کند این تعهد را شاید کمتر به کشور خودشان داشته باشند، چون یک کارهایی در حوزه نظامی، اطلاعاتی، سیاسی و اقتصادی ضعف آمریکا کاملا مشهود است. در حوزه تبلیغاتی واقعا رسانه‌های آمریکایی و رسانه‌های دیگر کشورهای غربی خیلی سعی کردند به رژیم صهیونیستی کمک کنند تا چهره جنایتکارش را تطهیر کنند اما ناموفق بودند. هرهفته تظاهرات گسترده‌ای در کشورهای غربی و هم در جاهای دیگر دنیا برگزار می‌شود که یک شکست تبلیغاتی بزرگ برای آمریکایی‌ها و صهیونیست‌هاست و با ابزارهای مختلفی هم که داشتند، نتوانستند این شکست را ترمیم کنند.از این جهت هیمنه تبلیغاتی و رسانه‌ای‌شان، دچار چالش شده و الان نه تنها دولت بایدن و دولت فعلی انگلیس و دیگر کشورهای غربی زیر سؤال رفتند، بلکه تمدن غرب همان‌طور که رهبر انقلاب اشاره کردند بی‌آبرو شده است. آن فرهنگی که نه تنها اجازه یک چنین جنایتی را می‌دهد و با حمایت همه جانبه صحنه را مدیریت می‌کند؛ یعنی زیر سؤال رفتن تمدن وفرهنگ غربی. بعد ازفروپاشی شوروی عده‌ای درغرب گفتند که این ایدئولوژی کمونیستی دیگر کارکرد ندارد. ایدئولوژی لیبرال دموکراسی تا پایان تاریخ، بشر را مدیریت خواهد کرد. الان کمتر فردی دردنیا می‌تواند بپذیرد تمدنی که به‌راحتی در چند هفته بیش از ۵۰۰۰کودک را می‌کشد، برای آینده بشر بتواند حرفی برای گفتن داشته باشد. گذشت ۵۰روز ازعملیات طوفان‌الاقصی یعنی یک دوره غرب‌شناسی و یک دوره آمریکاشناسی. غرب واقعی وآمریکای واقعی بدون روتوش، یعنی فرهنگ غربی و فرهنگ آمریکایی؛ همین چیزی که در غزه مشاهده می‌شود. صهیونیست‌ها باپشتیبانی آمریکا بیش از۱۵هزار زن و کودک و انسان بیگناه را درغزه کشتند واین ممکن است برای افراد جنایتکار خوشایند باشد، ولی هرچه بیشتر جنایت می‌کنند بیشتر آبروی‌شان در دنیا می‌رود وماهیت غرب بیشتر شناخته می‌شود وآینده لیبرال دموکراسی غربی بیشتر زیر سؤال می‌رود.
 
تحقق آمریکازدایی چه تاثیری در آینده منطقه غرب آسیا خواهد داشت؟
اثرات موضوع آمریکازدایی تا قبل از عملیات طوفان‌الاقصی هم مشهود بود و بخشی از روند اخراج آمریکا محقق شده بود. چه در ایران و چه سایر محورهای مقاومت از جمله عراق، سوریه، یمن، لبنان و... این اتفاق افتاده بود اما بعد از عملیات طوفان‌الاقصی این روند تسریع شده است و این روند آمریکازدایی باید تکمیل شود تا مردم منطقه بتوانند فضای تنفس پیدا کنند. غرب آسیا منطقه بسیار ثروتمندی است که در ۸۰-۷۰سال گذشته با دو مشکل اساسی مواجه بوده است. یک وجود آمریکا درمنطقه و دوم جریان‌های آمریکاگرا وغرب‌گرا که دربعضی ازاین کشورهای مسلمان باکمک آمریکا سلطه پیدا کردند. افول آمریکا و آمریکازدایی از این منطقه درنهایت منطقه را به یک محیط قابل زیست تبدیل خواهد کرد که با استفاده از منابع غنی انسانی و نیز منابع غنی طبیعی و زیرزمینی، آینده‌ای شکوفاتر و آرام‌تر را ان‌شاءا...شاهد خواهد بود.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها