گفت‌وگوی «جام‌جم» با نصرا... پورجوادی در سالروز ۸۰‌سالگی

جوهر اسلام، مکارم اخلاق است

نصرا... پورجوادی نامی آشنا برای اهل ادب و فرهنگ و از چهره‌های سرشناس و فرهیخته است که در عرصه فلسفه، عرفان و ادب فارسی با خلق آثاری ماندگار، خود را در مجامع علمی جاودانه کرد. او افزون بر نیم سده فعالیت مستمر در حوزه‌های مختلف مرتبط با معرفت‌‌شناسی و عرفان اسلامی تحقیق و تفحص، چندین کتاب در زمینه وجوه مختلف اندیشه‌های ایرانی - اسلامی و اندیشه‌‌های غربی نوشته و سال‌ها استاد دانشگاه‌‌های مختلف بوده است.
نصرا... پورجوادی نامی آشنا برای اهل ادب و فرهنگ و از چهره‌های سرشناس و فرهیخته است که در عرصه فلسفه، عرفان و ادب فارسی با خلق آثاری ماندگار، خود را در مجامع علمی جاودانه کرد. او افزون بر نیم سده فعالیت مستمر در حوزه‌های مختلف مرتبط با معرفت‌‌شناسی و عرفان اسلامی تحقیق و تفحص، چندین کتاب در زمینه وجوه مختلف اندیشه‌های ایرانی - اسلامی و اندیشه‌‌های غربی نوشته و سال‌ها استاد دانشگاه‌‌های مختلف بوده است.
کد خبر: ۱۴۱۶۶۲۵
نویسنده علی مظاهری - گروه فرهنگ و هنر
نصرا... پورجوادی متولد ۲۷ تیر۱۳۲۲ تهران در محله قنات‌آباد خیابان مولوی است و امروز سا‌لروز آغاز دهه نهم زندگی نویسنده کتاب‌های دریای معرفت، روضه‌المریدین، باده عشق، اشراق و عرفان، دو مجدد و... است. این استاد پرکار که مقالات فراوانی در شناسایی فرهنگ و ادب ایرانی دارد سال‌ها در سمت‌های اجرایی ‌مختلفی نیز به خدمت پرداخته که می‌توان به  سرپرست کمیته ترجمه و تألیف در ستاد انقلاب فرهنگی و ریاست مرکز نشر دانشگاهی وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره کرد. از دیگر فعالیت‌های اجرایی وی می‌توان به عضویت وی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تأسیس و سردبیری مجله نشر دانش، تأسیس و مدیریت مجله معارف، عضویت در هیات‌امنای بنیاد دایره‌المعارف اسلامی، عضویت در هیات علمی دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، عضویت در شورای مسئولیت اجرایی ستاد انقلاب فرهنگی و عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی در ایران اشاره کرد. پورجوادی هم‌اکنون عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی است و همچنان پژوهشگر و نویسنده پُرکاری محسوب می‌شود و نوشته‌های وی را ناشران معتبر منتشر می‌کنند و مقاله‌های او در مجله‌های معتبر به چاپ می‌رسد‌. این استاد دانشگاه به‌واسطه خدمات علمی و اجتماعی درخشان، مفتخر به دریافت نشان و تقدیرنامه‌های متعدد شده که از آن میان می‌توان به دریافت تقدیرنامه دومین هفته کتاب به‌عنوان نویسنده و منتقد شایسته، تقدیر از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تشویق به‌واسطه تألیف کتاب رؤیت ماه در آسمان، برنده جایزه کتاب سال به خاطر تألیف کتاب دو مجدد، لوح تقدیر پنج عنوان کتاب برگزیده شورای انتشارات دانشگاه تهران اشاره کرد. به بهانه سالروز تولد ۸۰سالگی این استاد عرفان اسلامی گفت‌وگویی با او داشته‌ایم این که در ادامه می‌خوانید.
 
عرفان اسلامی در این دوران که مشهور است به عصر ایمان، بازار داغی دارد. پیشینه غنی ما درباره خداشناسی و انسان‌شناسی با آن بزرگان جاودان مانند مولوی و سنایی تا عرفای شیعی، برای امروز که می‌خواهیم تمدن نوین ایرانی-اسلامی را برپا کنیم چگونه باید بازشناسی و کاربردی شود؟
اگر این مطالب اندیشه را عمومی کنیم، مثلا بخواهیم در مدارس این مسائل را طرح کنیم و درس بدهیم به نظر چنین کاری بایسته نیست زیرا همه مردم که دنبال فلسفه نیستند، مگر همه دنبال شیمی و فیزیک‌ و حتی پزشکی می‌روند که همه باید به نوعی از عرفان اسلامی آگاهی داشته باشند. این موضوع برای طیف خاصی است. معتقدم که به طور کلی فرهنگ ایران ادبیات و شعر و برخی نظریات عرفانی را می‌توان از مدارس تا دانشگاه به فراخور طرح کرد تا نسل‌ها بدانند چه پیشینه و گذشته‌ای دارد چنان که در غرب مثلا هر دانشجویی باید سه واحد ادبیات انگلیسی را بگذراند تا شاعران بزرگ را بشناسد ما نیز برای آشنایی با گذشته فرهنگی در همین حد بایستی به این مهم بپردازیم اما بحث‌های عرفانی را همگانی کردن، لزومی ندارد.
 
اما بخش‌هایی که می‌شود کاربردی شود چه آنهایی که می‌تواند بر جوان ایرانی تاثیر داشته باشد؟
بله نمونه‌اش بخش‌های اخلاقی، اساس عرفان ایرانی را جوانمردی گفته‌اند یعنی از راه خدمت و کمک به دیگران می‌توانید به انسانیت نزدیک شوید و خودتان را بشناسید. این موضوع خلاصه عرفان ایرانی است که شما از راه خدمت به دیگران می‌توانید به انسانیت خودتان و شناخت خودتان دست پیداکنید. شما با خدمت به خودتان و من یا ایگو خودتان نمی‌توانید به جایی برسید و باید دیگران را دوست بدارید و به دیگران خدمت ارزانی کنید. باید دست افتاده‌ها را بگیرید و جوانمردی و ایثار داشته باشید. اینها آموزه‌ها و تعلیماتی است که به ما داده‌اند چنانچه اگر به ابوالحسن خرقانی نگاه کنید یک خط در میان درباره جوانمردی سخن می‌گوید. اصلا تمام عرفان این مرد در همین یک کلمه خلاصه می‌شود: جوانمردی! این دیگر امروز و دیروز ندارد و در همه اعصار و زمان‌ها انسان نیاز به این مهم دارد. 
 
تاریخ تصوف ایران با شگفتی‌ها آمیخته است این سخن شماست چگونه در این نحله کسانی مانند بایزید و... که موحدان راستین بودند با وجود ناهماهنگی طریقت با شریعت و طرد شماری فقها درخشیدند؟
به طور کلی اخلاق را عرفا آموزش می‌دادند. از سویی حتی می‌گفتند خود پیامبر اکرم‌(ص) فرموده برای کمال مکارم اخلاقی مبعوث شدم. اخلاق فقط روی خوش داشتن با دیگران نیست، بلکه عمل و کنشگری است. با عمل و رفتار خودت باید اخلاقیات را مراعات کنی و کمال اخلاقی خود را نشان بدهی. پیامبر نیز همین گونه بود حتی جوهر اسلام همین مکارم اخلاق است. اگر پیامبر اسوه حسنه ماست به این خاطر است که رفتارشان با دیگران با انسان‌ها چگونگی و چیستی آن همچنین شناخت آن شیوه رفتاری و چند وچون آن برای ما باید سرمشق باشد.
 
شناخت و بازگشت به خویشتن آیا دشوار نیست؟
مساله برگشت نیست، بلکه آگاهی از خویشتن و خودمان است که مساله است. همین مساله اخلاق و جوانمردی که بخشی از تعالیم ماست در دی‌ان‌ای و وجود تک‌‌تک ما هست. درست است که ما به این گذشته و تعالیم وفادار نیستیم یا نمی‌مانیم و فراموش‌شان می‌کنیم اما قضیه مهم همین است که بتوانیم با تمام وجودمان یادآوری کنیم. این یادآوری را تجدید عهد با هویت اصلی خودمان می‌دانم.
 
این همه کوشش برای برپایی تمدن ایرانی اسلامی برای ما مهم است با توجه به داشته‌ها و واقعیت‌های جاری جامعه، تا چه اندازه به این مهم نزدیکیم یا از آن فاصله داریم به‌ویژه که چند سده است در حاشیه جهان متمدنیم و تاثیری خلاقه نداشته‌ایم؟
بخشی به این خاطر است که واقعا از هویت اصلی خودمان دور شدیم و اگر به آن هویت اصلی خودمان برگردیم و با آن خود ایرانی‌مان و تعالیم اخلاقی و معنوی‌مان دوباره تجدید عهد کنیم مسلما وضع‌مان از این که هست خیلی بهتر خواهد شد.
 
چنا‌نچه بتوانیم به خودمان برگردیم در فرآیند این بازشناسی، مسلما پاره‌های جداشده از دامنه تاریخی «ایران فرهنگی» آیا باز به اصل‌شان برمی‌گردند و باز همه همگرا با یکدیگر می‌توانیم تمدن نوینی را ورای مرزهای سیاسی برپا کنیم؟
بله، سال‌ها پیش یکی از روشنفکران هراتی به من همین حرف‌ها را می‌زد. او خودش را یک ایرانی می‌دانست و تاکید داشت که می‌توانیم دوباره دست به هم بدهیم و فرهنگ‌مان را یکپارچه سرپا و احیا کنیم. همراه با کشورهایی که در حوزه ایران فرهنگی با تعلقات مشترک زیست می‌کنند، این همه افتراق کمرنگ می‌شود.
 
سفارش شما به علاقه‌مندان فرهنگ ایران؟
یک نگاه و فکری به ما تحمیل شده که ایران را به پیش و پس از اسلام بخش کرده با تاکید بر این که ایران پیش از اسلام هیچ اهمیتی ندارد و آنچه هست همه و همه ایران پس از اسلام است این خط‌کشی پیش و پس را وقتی به تاریخ و معنویت و فرهنگ ایران نگاه می‌کنیم باید پاک کنیم و برداریم و به عنوان یک تمامیت کامل به ایران بنگریم. دوران تاریخی ایران مانند ساسانی، عباسی، پارتی، هخامنشی، مغولان و... همه و همه چون مربوط به ایران است برای ما فرهنگ و شعر و ادب و میراثش برای ماست و باید این خط فاصله را برداریم و تحقیرآمیز برخورد نکنیم. نگوییم چون این یا آن گذشته و تمام شده یا چون مسلمان نبودیم باید فراموش شود. ما باید ایران را با تمام داشته‌هایش دوست داشته باشیم و در نظر بگیریم یک زردشتی همان قدر باید به اسلام و دوره اسلامی و ادبیات اسلامی اهمیت بدهد که من مسلمان برای ادبیات زردشتی و دوران اشوزردشت اهمیت قائلم. نباید بگذاریم دین‌های مختلفی که در ایران بوده به نوعی خط فاصله و جدایی میان ایرانی‌ها بکشد، این کار نباید بر علایق ما تاثیر بگذارد.
 

تاریخ عزاداری محرم و شعار یا لثارات‌الحسین

علمای شیعه و بزرگان و مسئولان دولت‌های شیعه، همواره مراسم محرم را از اول محرم بر پا می‌کردند. حرکت دستجات عزاداری و سینه‌زنی و حمل پرچم توسط دسته‌ها به وسیله دولت‌های شیعی در گذشته بخصوص دولت دیلمیان در بغداد مرسوم شده است. در منابع تاریخی نقل شده که عضدا... دستور می‌داد بازارهای بغداد را به رسم عزا می‌بستند و حصیر و بوریا در میان بازار می‌گستردند، غذای فراوان در آن عرضه می‌کردند و از مردم دعوت می‌کردند تا از آن غذا استفاده کنند. در دوره عباسیان هم خود را سیاه جامه کرده بودند و شعار یا لثارات‌الحسین سر می‌دادند و به عبارتی خود را خونخواه حضرت اباعبدا...‌الحسین(ع) می‌دانستند. 
 
 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها