یوسف حاتمی‌كیا از «شب طلایی» و همكاری با ابراهیم حاتمی‌كیا در این فیلم می‌گوید

از رانت پدرم استفاده نكردم

میان فیلم ‌اولی‌‌های حاضر در جشنواره كه تعدادشان هم زیاد است، دشوارترین مأموریت را كارگردان «شب‌طلایی» بر عهده دارد.
کد خبر: ۱۳۵۴۲۱۳
كارنامه سپید فیلم اولی‌‌ها، تماشاگر را بدون پیش‌زمینه راهی سینما می‌كند، به شرطی كه كارگردان، فرزند فیلمسازی سرشناس نباشد و حالا یوسف حاتمی‌كیا ابتدا باید از زیر سایه نام پدر خارج شود كه برای اولین بار تهیه‌كنندگی یك فیلم را هم بر عهده گرفته است. داستان پسران زیر سایه پدران و در روایتی كنایی و گزنده، ماجرای آقازاده‌‌ها كه حالا جشنواره فجر امسال هم به این صفت شهره شده، بیشتر از هر فیلم و فیلمسازی روی شانه‌‌های «شب طلایی» و یوسف حاتمی‌كیا سنگینی می‌كند. همه اینها البته تا لحظه ورود به سالن و آغاز نمایش فیلم دوام می‌آورد تا این كه درام خانوادگی پرتنش در فضایی سنگین و پر از سوءتفاهم شكل بگیرد و مشخص شود پسر روی صندلی متمایزی از پدر نشسته است. همه سنگینی حماسه‌‌های پدر از «مهاجر» و «آژانس شیشه‌ای» گرفته تا «ارتفاع پست» و «به رنگ‌ ارغوان» با شروع «شب طلایی» رنگ می‌بازد تا مشخص شود پسر می‌تواند راه مستقل خود را در پیش بگیرد، حتی اگر آن پدر، مهم‌ترین فیلمساز نسل انقلاب باشد و این مهم‌ترین حسن یوسف است.
از رانت پدرم استفاده نكردمچه شد كه تصمیم گرفتید شما هم به عرصه سینما وارد شوید؟
سعی كردم آكادمیك و پله‌پله این روند را طی كنم. هنرستان و بعدتر در دانشگاه سینما خواندم. دستیاری كارگردان، تدوین و ... انجام دادم. تعدادی فیلم كوتاه داستانی، مستند كوتاه و بلند ساختم و در واقع هركاری كه فكر می‌‌كردم می‌تواند به من در حوزه ساخت فیلم و روایت یك داستان كمك كند، انجام دادم. فیلم شب طلایی پنجمین فیلمنامه بلند سینمایی من است كه چند سال تلاش كردم‌ آن را بسازم، اما پیش از این، هر بار كار به دلایلی متوقف می‌شد و به سرانجام ‌نمی‌رسید.
نقش پدرتان در علاقه شما برای انتخاب سینما تا چه اندازه بود؟ آیا به این فكر كردید که ادامه فیلمسازی برای شما از سوی دیگران شاید اینطور تصور شود كه بالاخره پسر ابراهیم حاتمی‌كیا است و می‌تواند شرایط بهتری برای كار در آینده داشته باشد؟
بدون شك شكل‌گیری این علاقه در من بی‌ربط با حرفه پدرم نیست، اما اعتقاد دارم آنقدر راه ورود به سینما سخت و پرفراز و نشیب است كه اگر عمیقا به این مسیر اعتقاد نداشته باشید، آن را ترك می‌‌كنید. می‌توانم درك كنم كه برای بعضی عزیزان ذهنیتی وجود دارد كه شرایط سهل‌تری برای فیلمسازی من، در مقایسه با دیگران وجود دارد. شاید اگر تنها دغدغه‌ام ساخت یك فیلم سینمایی به هر شكل ممكن بود، این راه برای من كمی ‌آسا‌ن‌تر از دیگران طی می‌شد، اما من فیلمساز سفارشی نیستم. بلدِ این كار نیستم. اگر چیزی كه می‌خواهم بسازم حرفم نباشد توان به تصویر كشیدن آن را ندارم. نوشتن برای من بسیار پروسه جانكاهی است و در این راه بارها اقدام به همكاری با عزیزان نویسنده مختلفی برای نوشتن ایده‌‌هایم كرده‌ام، اما متأسفانه دیدم تنها راه این است كه خودم دست به قلم شوم و بهای سنگینی هم برای آن داده‌ام. پیشینه‌ای در مورد من وجود دارد و با كمی‌كاویدن در آن می‌توان راهی را كه پیموده‌ام تا فیلم اولم را بسازم به‌راحتی رصد كرد اما چندین سال است كه تصمیم گرفته‌ام كاری به حواشی اطرافم نداشته باشم و كار خودم را انجام دهم. سینما آنقدر بی‌رحم است كه اگر شما فرد اشتباهی در این راه باشید، به‌ راحتی حذف‌تان می‌كند.
برسیم به شب طلایی كه به نوعی اثر مشتركی با پدرتان در جایگاه تهیه‌كننده است. كار كردن با ایشان فارغ از رابطه پدر و پسری چگونه بود؟ و اساسا چه مسائلی در فیلمسازی برای‌شان مهم است؟
همیشه به یاد دارم كه سینما برای پدرم امری بسیار جدی محسوب می‌شد، آنقدر كه حاضر بود از سلامتی‌اش گذر كند اما حرفش را به‌درستی به تصویر بكشد و برای آن بجنگد. سینما را از او آموختم و بدون در نظر گرفتن رابطه خونی بین‌مان، از كارگردانان محبوبم به حساب می‌آید اما او بسیار انسان سختگیر و صریح‌الكلامی ‌است. اگر از كارتان خوشش نیاید، به‌صراحت حسش را منتقل می‌كند و این موضوع در زمانی كه من در آن‌سوی میز باشم، چندین برابر می‌شود. تا جایی كه یکسری از طرح‌هایم را هیچ‌وقت جرأت نكرده‌ام به او بدهم تا نظرش را جویا شوم. یك حرف همیشه ورد زبان پدرم است كه ملكه ذهن من نیز شده؛ «حرفت چیست؟ و اگر حرفی برای گفتن نداری، وارد عرصه فیلمسازی نشو». در مورد فیلم شب طلایی با این‌كه نزدیكی با سینمای ایشان نداشت، طرح و فیلمنامه كار را پسندیدند و نكات خوبی را در مورد آن گوشزد كردند. در فیلم‌های قبلی كه قرار بود با فیلمنامه‌‌های دیگری ساخته شوند، با تهیه‌كنندگان دیگری كار را پیش برده بودم اما در این فیلم، مجریان طرح، بهراد مهرجو و اویس طوفانی، كارت تهیه‌كنندگی نداشتند، به همین دلیل از پدر خواهش كردیم كه ما را همراهی كنند كه با مهربانی پذیرفتند. از ایشان ممنونم كه به من اعتماد كردند و توانستم استقلالم را حفظ كنم. نتیجه این اتفاق، سر زدن كوتاه ایشان تنها در دو روز از فیلمبرداری بود و برای من شد چند عكس یادگاری.
چه شد تصمیم گرفتید برای نخستین فیلم بلند خود سراغ فیلمی‌ در ژانر اجتماعی بروید؟
ژانر اجتماعی یك غلط مصطلح است كه در سینمای ایران جا افتاده و در اصل چیزی به اسم ژانر اجتماعی وجود ندارد. فیلم شب طلایی یك فیلم در ژانر معمایی، آمیخته با ملودرام است كه در بستر یك خانواده روایت می‌شود. به نظرم ژانر معمایی برای مخاطبین سینما، ژانر محبوبی است و به نوعی با ذات سینما نزدیكی مفهومی‌ دارد.
بیان مسائل اجتماعی و روابط درون خانوادگی، آن هم در دوران كرونا از ویژگی‌‌های فیلم شماست. خودتان به عنوان فیلمساز چقدر دغدغه بیان این موضوعات را به‌خصوص در این برهه زمانی داشتید؟
ایده اولیه فیلمنامه از یك دغدغه شكل گرفت. بهتر است بگویم یك نگرانی. احساس می‌‌كردم درد مشتركی است كه شاید من باید در این زمان فریادش بزنم. از طرف دیگر كرونا به لحاظ مفهومی، با مضمون داستان فیلم همخوانی داشت و به همین دلیل یكی از ستون‌های جدایی‌ناپذیر فیلم شب‌طلایی شد.
تحقیقات و پژوهش‌‌های میدانی هم برای شكل دادن به فیلمنامه داشتید؟
تحقیق و پژوهش این فیلمنامه مستلزم زیست شما در میان آدم‌هاست. بنابراین ذخیره اطلاعاتی من نیز به اندازه زیست و مطالعاتم در این حوزه شكل گرفت. البته جا دارد از مشاور فیلمنامه، جناب طالب‌آبادی تشكر كنم كه نكات‌شان در این مسیر بسیار راهگشا بود.
شب طلایی ریتم خوبی دارد و با فراز و فرودهای داستانی‌اش مخاطب را مجاب می‌كند به چیزی جز دیدن فیلم فكر نكند؛ به نظر می‌رسد چه در حین نوشتن فیلمنامه و چه كارگردانی و تدوین، به این جزئیات فكر كرده بودید؟
بسیار برایم مهم بود كه فیلم از ریتم نیفتد، برای همین بازنویسی‌های متعددی روی فیلمنامه صورت گرفت. سعی كردم خرده‌پیرنگ‌هایی به فیلمنامه اضافه كنم تا مخاطب با داستان فیلم همراه شود. این رویكرد در زمان فیلمبرداری هم برقرار ماند و تلاش كردم آن را در دكوپاژ رعایت كنم تا خستگی بصری برای تماشاگر ایجاد نشود. تدوین هم آخرین مرحله در این پازل بود كه ضرباهنگ فیلم را حفظ كند. ممنونم از عماد خدابخش، تدوینگر فیلم كه بسیار در حفظ این روند تاثیرگذار بود.
تركیب بازیگران فیلم چگونه شكل گرفت؟
قبل از شروع پیش‌تولید، به دلیل آن‌كه به تعداد زیادی بازیگر احتیاج داشتیم و نیاز به تمرین فراوان بود. هدف اول انتخاب همه گروه بازیگری از میان بازیگران تئاتر بود. البته كه بودجه محدود فیلم هم بی‌تاثیر در این نگرش نبود، اما در زمان پیش‌تولید كمی‌ رویكردمان تغییر كرد و در نهایت، تلفیقی از بازیگران چهره سینما و تئاتر را انتخاب كردیم. پیش‌تولید فیلم هم زمانی شروع شد كه كشته‌های كرونا به تعداد بالایی رسیده و از طرف دیگری ساخت سریال‌های نمایش خانگی رونق پیدا كرده بود. ما نزدیك به ۱۸بازیگر احتیاج داشتیم كه در بیشتر سكانس‌های فیلم حضور داشتند و این نیازمند زمان آزاد آنها بود. بسیار روند سختی را طی كردیم تا به بازیگران مورد نظر برسیم. ممنونم از سیدعلی‌هاشمی، مدیر برنامه‌ریزی و دستیار كارگردان كه با درایت این مراحل را پیش برد تا من به بهترین گزینه‌ها برای نقش‌های فیلم برسم.
به نظر خودتان اجرای خوب فیلم، چقدر مدیون فیلمنامه و چقدر مدیون اجراست؟
هر دو این عناصر به یك اندازه مهم هستند. اگر فیلمنامه خوبی در دست نداشته باشید، مطمئنا هر چقدر در اجرا تلاش كنید كه كار خوبی ارائه دهید، به دنبال فقدان یك بستر مناسب در نهایت خروجی مطلوبی نخواهید داشت.
نظرتان را درباره حضور فیلمسازان اول در جشنواره‌‌ها بگویید. خودتان چقدر به حضور بین‌المللی و داشتن زبان جهانی در سینما فكر می‌كنید؟
به نظرم چند سالی است كه سینما در حال پوست‌اندازی است و حضور مقتدرانه فیلمسازان تازه‌نفس، نوید روزهای خوشی را برای سینمای ایران می‌دهد. كمااین‌كه در چند سال اخیر از همین فیلمسازان اول، جریان‌های سینمایی نویی شكل گرفت و همین امر باعث شد نگاه‌ها و البته توقعات افزایش پیدا كند. امسال هم به وضوح حضور پر‌رنگ هفت فیلم اولی را می‌‌توان ادامه‌‌دهنده همین مسیر در نظر گرفت و یك حرف همیشه در ذهنم ماندگار بوده‌ كه اگر اشتباه نكنم از زنده‌یاد عباس كیارستمی‌است، این‌كه شما هرچقدر بیشتر به خودتان و ویژگی‌های بومی‌ سرزمین‌تان نزدیك شوید، آن زمان جایگاه بین‌المللی بیشتری نیز كسب خواهید كرد. من هم مانند هر فیلمسازی علاقه دارم كه گستره مخاطبانم در سطح جهانی باشد، اما هدف اولم تماشاگران كشورم هستند.
فكر می‌كنید استقبال از این فیلم در جشنواره فیلم فجر چطور خواهد بود و آیا اولین تجربه كارگردانی شما برای‌تان سیمرغی به همراه می‌آورد؟
اول از همه امیدوارم كرونا زودتر رخت بسته و از سر كشورم و جهان دور شود، اما در جواب سوال‌تان باید بگویم كه من هم نمی‌‌دانم. تمام تلاشم را كرده‌ام كه فیلمی‌بسازم تا مخاطب از زمان و هزینه‌ای كه صرف كرده ‌است، پشیمان نشود. ولی این‌كه در این كار موفق بوده‌ام یا نه را باید بعد از اكران در جشنواره متوجه شد. مهم‌ترین اتفاق برایم ورود به جشنواره و دیده شدن فیلم شب طلایی در نگاه مخاطبان بود. طبیعتا در مورد این‌كه سیمرغی بر شانه‌ام بنشیند، نمی‌توانم نظر بدهم، چرا كه آثار دیگر عزیزان را ندیده‌ام.
 
ساناز قنبری - سینما / روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها