اجازه بدهید بدون مقدمه و حاشیه وارد متن بشویم. همواره یکی از مهم‌ترین نکاتی که در ساخت سریال‌های تلویزیونی به آن توجه می‌شود، این است که سریال‌سازی با فیلمسازی به لحاظ اسکلت‌بندی بسیار تفاوت دارد.
کد خبر: ۱۱۳۳۶۴۱
سریالی که نقشه راه می‌داند

باید پذیرفت در همه جای دنیا ساخت سریال فرمولی مجزا از فیلمسازی دارد و الزاما یک فیلم از خوب، سریالساز خوبی نیست و برعکس؛ یک سریالساز خوب فیلمساز خوبی به حساب نمیآید و صد البته اینکه اگر سازنده یک سریال یا فیلم بداند و آگاه باشد که این تفاوت را در اثر خود لحاظ کند، گل را زده و موفق شده است.

در فضای جامعه ما هم بیشک تعریف سریال خوب با یک فیلم خوب مجزا از یکدیگر است و هرکدام منطق و ریتم و شیوه قصهگویی خود را طلب میکند که واکاوی کامل این مهم نیاز به یادداشتی مجزا دارد.

با این پیشفرض میخواهم به یکی از سریالهایی اشاره کنم که شاید به دلیل قرار نگرفتن در باکس زمانی مناسب، کمتر از این منظر به آن نگاه شد.

دیوار به دیوار از آن دست مجموعههایی محسوب میشود که به دلیل استقبال مخاطبان ساخت سری دوم آن در دستور کار قرار گرفت. سامان مقدم را پیشتر به عنوان یک فیلمساز سینما میشناسیم و حتی اگر بهتر بخواهم بگویم، او یک فیلمساز سینمایی موفق است که با نهنگ عنبر خود نشان داد رگ خواب مخاطب را میشناسد. اتفاقا آن فیلم هم در دو سری ساخته و تولید شده بود.

سریال دیوار به دیوار مجموعه بینقصی نیست، اما یک ویژگی بسیار مهم دارد که بهزعم من میتواند آن را از دیگر محصولات متمایز کند و آن چیزی نیست جز این نکته که سازنده آن با هوشمندی در زمان ساخت این مجموعه، به این نکته آگاه بوده که فرمول سریالسازی با فیلمسازی فرق دارد و با فرمول درست رسانه تلویزیون، ساخت مجموعهاش را در دستور کار خود قرار داده است.

دیوار به دیوار به طور کلی با فرمول فیلمهای موفق مقدم فرق دارد و این نشان از هوشمندی سازندهاش دارد که متوجه شده زیرساخت یک سریال از چه فرمولی تبعیت میکند. سری دوم دیوار به دیوار یک طنز موقعیت را در فضایی نهچندان خلوت روایت میکند که با ذائقه تلویزیونی مخاطب همخوانی دارد و طنز تلویزیونی بخوبی در آن رعایت شده است.

شاید اگر بخواهیم موشکافانهتر به این موضوع بپردازیم، باید اشاره مستقیم به ریتم و ضرباهنگ فیلمنامه و زمانبندی بازیگران داشته باشیم که بشدت بر پایه یک اثر تلویزیونی است.

موضوع مهم اینجاست که هرگز ریتم فیلمنامه و بازی و میزانسنهای یک اثر سینمایی نباید با یک اثر تلویزیونی مقایسه شود، چرا که هرکدام استانداردهای خود را دارند و اینجاست که نقد صحیح شکل میگیرد.

این مهم در تولیدات تلویزیونی و سینمایی کشورهای صاحب صنعت تصویرسازی، کاملا مشهود است ؛ اما متاسفانه این قواعد در تلویزیون ما مدتهاست به دست فراموشی سپرده شده و به همین دلیل است که سریالهای ساخته شده بیشتر دفع میکنند تا جذب و درصد بسیار کمی از مجموعهها به این قواعد و فرمولهایی که رعایت آن اتمسفر و روح محصول را ایجاد میکند، توجه دارند.

علت نوشتن این یادداشت، حداقل برای من از این منظر مهم بود و مرا وادار به نوشتن کرد که دیوار به دیوار خصوصا در سری دوم خود بشدت پایبند فرمول درست سریالسازی بود و گرچه بیشک نقاط ضعفی هم داشت، اما یک اثر کاملا استاندارد بود که گروه سازنده هم بشدت به آن واقف بودند و همین یکی از وجوه تمایز مهم مجموعه با سایر محصولات حتی در چند سال اخیر بود.

ایکاش این مجموعه ساعت و زمان پخش بهتری داشت تا بهتر دیده شود و ایکاش سایر سریالسازان هم به این مهم توجه داشته باشند که فرمول سریالسازی در همه جای دنیا استانداردهای خود را دارد و باید آن را فراگرفت.

محمدرضا لطفی

منتقد و کارگردان

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها