ثابتی در صدای آمریکا

تریبونی برای یک شکنجه‌گر

بینندگان شبکه صدای آمریکا(VOA) بیست و یکم بهمن 1390 ناگهان شاهد پخش مصاحبه‌ای غیرمنتظره و غیرمتعارف از این شبکه بودند، ارگان رسمی دولت آمریکا به پرویز ثابتی ، مرد امنیتی رژیم پهلوی، بعد از 33 سال سکوت تریبون داد تا او در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به دفاع از شاه و ساواک و بیان خاطرات خود بپردازد.
کد خبر: ۴۵۷۸۰۷

قالب غیرحرفه‌ای و غیرچالشی این مصاحبه از نکات مهمی بود که نمی‌توان به آسانی از آن گذشت، مجری صدای آمریکا عملا با یک صدای ضبط شده که همراه تصاویر قدیمی پخش می‌شد، مصاحبه می‌کرد نه با خود ثابتی و البته به دلایلی که قابل حدس زدن است صدای آمریکا هیچ سوال چالشی درباره فجایع ساواک و شکنجه‌های قرون وسطایی آن از ثابتی نپرسید.

پرویز ثابتی که مشاور امنیتی رضا پهلوی، فرزند شاه مخلوع نیز محسوب می‌شود، در مورد نوشتن خاطراتش گفت: خاطراتم را از همان اول انقلاب نوشته‌ام ولی تا حالا منتشر نکرده‌ام، مسائل منفی را نگفته بودم که مورد سوءاستفاده جمهوری اسلامی قرار نگیرد و تنش نیروهای مخالف رژیم را زیاد نکند!

ثابتی در مورد ارتباط ساواک و شخص خودش با موساد و سیا گفت: باسیا و موساد در تماس بودیم و ارتباط حرفه‌ای داشتیم، مبادله اطلاعاتی داشتیم و سفر به اسرائیل هم می‌کردم، ولی رابطه خارج از مسائل اداری با موساد نداشتم!

او در تحلیلی درباره علل سقوط رژیم شاه گفت: تا سال 55 همه نیروهای مسلح ضد رژیم شاه سرکوب شده بودند اما افرادی که زندان رفته بودند و بیرون آمده بودند دارای تجربه شده بودند.

پرویز ثابتی درباره مقاله اهانت‌آمیز روزنامه اطلاعات به قلم احمد رشیدی مطلق علیه امام خمینی(ره) گفت: مقاله 17 دی به سفارش شخص شاه نوشته شد و این به خاطر عصبانیت شاه از ختم‌های پی‌در‌پی مصطفی خمینی در ایران بود و این چهلم‌ها را موتلفه و فداییان اسلام به راه انداختند.

وی در ادامه با اشاره به تدابیر رژیم شاه برای مقابله با جریان انقلاب اسلامی گفت: وقتی لیست دستگیری‌ها را پیش شاه بردیم، شاه گفت نهضت آزادی و جبهه ملی چون کمیته حقوق بشر راه انداخته‌اند و با آمریکایی‌ها مرتبط هستند، نمی‌خواهد اینها را بگیرید، با دستگیری طلاب فیضیه قم هم مخالفت کرد، اما با دستگیری وعاظ افراطی موافقت کرد.

ثابتی که به شکنجه‌های غیرانسانی شهرت دارد، گفت: من همیشه با شکنجه مخالف بودم، نه شکنجه کردم و نه بازجویی کرده‌ام!

وی افزود: در زمان مصدق که الان می‌گویند سمبل دموکراسی است، شکنجه بشدت برقرار بود!

یکی از گفته‌های بسیار شایع درمورد ثابتی این است که راننده پرویز ثابتی، در برابر چشمان مردم، مردی را که به همسر ثابتی نگاه کرده بود با شلیک گلوله کشت، این قتل در زمان قدرت ثابتی و سال‌های پایانی حکومت شاه، در کفاشی «شارل ژوردن» در خیابان وزرای تهران اتفاق افتاد.

این مصاحبه جنجالی حتی در میان چهره‌های مخالف جمهوری اسلامی هم ـ که قبلا در زندان‌های شاه از نزدیک با ثابتی آشنا بودند ـ بازتاب‌هایی را برانگیخت و سبب واکنش‌های بعضاً تند آنها شد.

یدالله بلدی از چهره‌های هوادار سازمان‌های چپ مارکسیستی در مقاله‌ای در این خــــــصـوص نوشت: «مصاحبه‌کننده با پرویز ثابتی، که از سوی صدای آمریکا به مصاحبه با مهم‌ترین مقام امنیت داخلی در سیاه‌ترین سال‌های دیکتاتوری شاه نشسته است، زحمت این را به خود نداده است که به اسناد عفو بین‌الملل و صلیب سرخ در دهه ۱۹۷۰ میلادی که در دسترس همه است مراجعه کند تا دریابد داوری ناظران بی‌طرف بین‌المللی درباره دستگاه تحت مسوولیت آقای ثابتی چه بود. صدها قربانی و شاهد زنده شکنجه شده توسط زیردستان ثابتی در اروپا و آمریکای شمالی در دسترس‌اند و یک روزنامه‌نگار زبده حتی اگر به اظهارات تک‌تک افراد اعتماد نکند، می‌تواند با مقایسه اطلاعات منابع مختلف، به حقیقت امر راه یابد.

این چهره اپوزیسیون تاکید کرده است: آقای ثابتی باید پاسخگو باشند که آیا روئیدن حلبی‌آبادها، حصیرآبادها و زاغه‌ها در اطراف شهرها و زندگی رقت‌بار مردم فقیر بلوچستان، بشاگرد و دیگر نقاط محروم، سانسور کتاب، مجله و روزنامه و خاموش کردن صدای روشنفکران و پایمال کردن حقوق اقلیت‌های قومی و دخالت ندادن مردم در اداره امور کشور و اجبار به عضویت در حزب رستاخیز و رفتار شکنجه‌گران اداره زیر دست ایشان در شأن ملت بزرگ ایران بود؟ آقای ثابتی به یاد می‌آورید کفاش زحمت‌کشی را که به علت احترام قائل نشدن برای همسر شما توسط محافظ و راننده ایشان به قتل رسید و هیچ‌گاه محاکمه نشد؟ آیا جنایت‌هایی اینچنین در شأن ملت بزرگ ایران بود؟

سهراب مبشری از زندانیان سیاسی قبل از انقلاب که به گروه چریک‌های فدایی خلق وابستگی دارد هم در مطلبی نوشت:لازم است همه کسانی که شهادت یا مدرکی در مورد جنایات اداره امنیت داخلی (حوزه مسوولیت پرویز ثابتی) دارند، از یاری حقوقدانان، گروه‌های مدافع حقوق بشر و همه آزادیخواهان بهره‌مند شوند تا بتوانند علیه آقای پرویز ثابتی، مقیم محلی که آقای سیامک دهقانپور کارمند صدای آمریکا می‌داند، اقامه دعوای حقوقی کنند و شرم بر هر یک از ما باد اگر در فرصت بعدی که برای گفت‌وگو با آقای رضا پهلوی پیش آمد، نظر او را درباره چنین دعوایی جویا نشویم.

پیشنهاد من به بازماندگان جانباختگان در شکنجه‌گاه‌های ساواک، به قربانیان شکنجه که امروز بین مایند این است: می‌دانم که هر کنکاشی در آن رنج‌ها، به نوعی دوباره از سرگذراندن آنهاست. اما یکی از مسوولان اصلی آن فجایع، در محیطی دوباره سر برآورده است که دستگاه قضایی دارد... در آمریکا نیز شاید بتوان دعاوی جنایی یا جنحه (سیویل) در مورد قتل و شکنجه را، آن هم در موردی که محل اختفای متهم پس از 30 سال روشن شده باشد، پیگیری کرد.

مبشری افزود : با تأسف شاهد آنیم که آقای ثابتی می‌تواند بدون آن که هیچ واکنشی از سوی خبرنگار برانگیزد، بگوید «بنده همیشه به سهم خودم با شکنجه که یک چیز غیرقانونی بود مخالفت کرده‌ام و چون حقوق خوانده بودم به سهم خودم همیشه با هرچیزی که منجر به شکنجه شود مخالفت کرده‌ام و هیچ وقت هم خودم نه شکنجه دیده‌ام (منظور این است که شاهد شکنجه نبوده است ـ س. م.) و نه بازجویی کرده‌ام».

خبرنگار، آنقدر نادان و فاقد آمادگی است که نمی‌گوید آقای ثابتی، شما مسوولیت اعمال کل دستگاه امنیت داخلی رژیم شاه را به گردن دارید. گیرم که ادعای شما در مورد عدم دخالت شخصی در شکنجه را بپذیریم (که البته این نیز قطعا قابل پیگیری و به احتمال زیاد رد کردن است)، با انبوه مدارک درباره جنایات دستگاه تحت مسوولیت خود چه می‌کنید؟ مگر آدولف آیشمن صرفا با اثبات نقش او به عنوان جنایتکار پشت میز نشین محکوم نشد؟

وی افزوده است: در سال‌های قدر قدرتی ساواک، ده‌ها نفر در زیر شکنجه جان باختند. افزون بر آن، گزارش‌های سازمان صلیب سرخ جهانی در سال‌های ۱٣۵۵ و ۱٣۵۶ به هنگام بازدید از زندان‌ها نشانگر وجود شکنجه بوده است. آقای ثابتی، اکثریت مردم ایران اعترافات شکنجه‌گرانی مانند تهرانی، آرش کمالی و شاهین را از تلویزیون مشاهده کردند و انکار شما نمی‌تواند واقعیات را کتمان کند.

گفتنی است ثابتی در اول آبان 1357 و هنگامی که دریافت رژیم شاه رفتنی است، به آمریکا رفت و در فلوریدا ساکن شد.

در آمریکا، پرویز ثابتی، نــــام کوچک خود را به «پیتر» تغییر داد و همچنان فعالیت‌های خود را در زمینه خرید و فروش زمین و ساختمان سازی در آمریکا و فرانسه ادامه داد.

اغلب معاملاتی که ثابتی انجام می‌دهد به نام همسر و دو دخترش می‌باشد و در محضر یکی از بستگانش در آمریکا، به نام هوشنگ ثابتی، به ثبت می‌رسد. ثابتی، مالک چند شرکت ساختمانی در آمریکا و اروپاست.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها