پیامبران نوظهور دموکراسی
کد خبر: ۲۴۳۳
1-جناب آقای بهزاد نبوی ، نماینده محترم مجلس شورای اسلامی در نطق پیش از دستور خود، رد صلاحیت تعدادی از دوستان هم جناح خود را معادل "برچیده شدن بساط جمهوریت " دانسته و از همگان خواسته اند که به قواعد مردم سالاری )دموکراسی ( تن در نهند. از آن جالب تر این که ایشان در صورت عدم تنازل شورای نگهبان ، پیامبرانه ارشاداتی انقلابی به مجلس ، دولت و ملت ایران نموده اند: "مردم نسبت به اصل نظام و اصلاح پذیری آن با سازگارهای قانونی دچار تردیدهای جدی خواهند شد"؛ "چنانچه این تلاش ها به ثمر نرسد، مردم ، گروه های اصلاح طلب و مجلس ناچار خواهند بود در قبال این تضییع آشکار حقوق بایستند"؛ "در صورت حل نشدن مشکل از طرق فوق ، طرح همه پرسی نظارت استصوابی و عدم تایید اعتبارنامه ... محتمل خواهد بود" و موارد دیگر از این قبیل. 2-این که صلاحیت واقعی کاندیداها لحاظ شده یا نه و ارزیابی عمل شورای نگهبان چیست ؛ موضوع بحث من در این نوشته نمی باشد. بلکه می خواهم گونه رفتاری جناح سیاسی حاکم را در وضعیت تماشا کنم!چگونه ؛ آیا باید فرض کنم که دوستان ما بر اساس یک مبنای نظری که در مورد ماهیت جمهوریت و دموکراسی پیدا کرده اند چنین برآشفته اند؛ به عبارت دیگر آیا مبنای این همه عصبانیت دفاع از یک موضع "مرامی " است یا این که مبنای بازسازی ما باید محاسبه نفع و ضرر سیاسی باشد؛ از آنجا که آقای بهزاد نبوی و غالب دوستان هم جناح ایشان در دو دهه اخیر سابقه ای نظری و یا عملی از تعهد آتشین به اصول دموکراسی از خود به جای نگذاشته اند و به عکس ، قرائن موجود همه خلاف آن را نشان می دهد، لذا معقول ترین فرض این است که دوستان از زیان سیاسی رنجیده اند. 3-حال از دیدگاه نفع و ضرر سیاسی به کارنامه شورای نگهبان و نظارت استصوابی نگاه می کنیم : در شش دوره مجلس شورای اسلامی ، دوستان جناح چپ ما، با همین شورای نگهبان و همین نظارت استصوابی در سه یا چهار دوره اکثریت داشته اند و در بیست و دو سال حکومت اسلامی ، حداقل شانزده سال آن را با داشتن دولت سپری کرده اند و در هشت سال دولت جناب آقای هاشمی رفسنجانی هم منزوی نبودند بلکه پست های کلیدی متعددی را در اختیار داشتند. بنابراین در ارزیابی کلان ، نفع سیاسی دوستان با همین منش شورای نگهبان و نظارت استصوابی قابل توجه بوده است . لذا باید بپرسیم : پس دلیل عصبانیت چیست ؛ یک پاسخ محتمل این است که دوستان ، همه چیز را در همه وقت می خواهند! قطع نظر از درستی یا نادرستی اخلاقی این خواسته ، آنچه مسلما می توان گفت عدم سازگاری چنین آرایش ذهنی با مواضع شاعرانه درباره دموکراسی است 4-همانطور که اشاره کردم ، نه تنها سابقه ، بلکه نفس نحوه برخورد دوستان اکثریت ما با شورای نگهبان حکایت از عدم انس کافی با روش دموکراتیک دارد، در گذشته ، دوستان چپ ، مدعی "ذوب کاریزماتیک در شخصیت حضرت امام )قده ( بودند" و لذا هر کس یا هر سخنی را که نمی پسندیدند به مخالفت با امام و خط امام متهم می کردند. این امر در سیاست خارجی مشهودتر بود: فریادهای انقلابی دوستان چپ در ستیز بی امان با استکبار جهانی گوش فلک را کر می کرد؛ رابطه با ملت ها به جای رابطه با دولت ها تشویق می شد و بالاخره اگر کسی پیشنهاد تعامل حساب شده و استفاده از ابزار "گفتگو" را مطرح می نمود کمترین دریافت او "اتهام نوکری اجانب " بود. هیچ یک از این نحوه های عمل با مزاج دموکراسی تلائم ندارد. امروز هم ، دوستان اگر علاقه نوظهوری به دموکراسی پیدا کرده اند باید بدانند تا زمانی که بدان کاملا خو کنند وقت لازم است و از همه مهمتر حزم و خویشتنداری!مسلما عزیزان دوم خردادی ما در مجلس می دانند که قبل از هر تعهد دیگر، باید به تعهد قانونی خویش دائر بر اجرای قانون اساسی پایبند باشند. قانون اساسی نظامی را معرفی می کند که در آن اسلام ، پایه و فضای حاکم بر همه شوون تجمع مدنی آن است و در نحوه حکمرانی روشی را معرفی می کند که تا حد زیادی به "دموکراسی نماینده ای " در تلقی "لاک " و "میل " شباهت دارد . این را می توانیم "دموکراسی اسلامی " بنامیم . لیکن مهم این است که قواعد این دموکراسی )مردم سالاری ( هم از دل عقلانیت اسلامی در آمده یا از آن متاثر است . دوستان باید قانونا نگران حفظ این بنای تاریخی که توسط حضرت امام طراحی و با جانفشانی ملت غیور و فداکار ایران به بار نشست باشند. اگر چه "تمرد" و یا "دعوت به تمرد" در مقابل قانون نه در مدل دموکراسی لیبرال مقبول است و جزء قواعد بازی به حساب می آید و نه در دموکراسی اسلامی ! بد نبود که دوستان ما داستان انتخابات ریاست جمهوری اخیر امریکا را مرور می کردند: علی رغم این که نامزد حزب دموکرات بیش از سیصد هزار رای اضافه داشت و قرائن جدی در بازشماری آراء فلوریدا به نفع او بود، تصمیم دیوان عالی کشور را پذیرفت و نمایندگان دو جناح اصلی در آن کشور، گرد هم آمدند تا منافع ملی خود را صیانت کنند.دوستان ما نباید تردید کنند که دموکراسی اسلامی مسلما فرصت های بیشتری برای بروز این گونه پختگی ها و از خود گذشتگی ها در بر دارد. مبادا فرصت ها را از دست بدهیم.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها