علماء و تغذیه {بخش اول}:

اهمیت توجه به غذا در اسلام

انسان برای زندگی به غذا نیازمند است. امروزه اهمیت غذا و ضرورت توجه به آن بسیار مورد توجه قرار گرفته است. اما این تنها یک بعد قضیه است، یعنی صرفا توجه به سالم بودن غذا از جهت مادی و بدون توجه به جنبه و تاثیرات معنوی آن. اما هیچ چیز نیست مگر اینکه در راه سعادت انسان تاثیرگذار است. غذا نیز از این جمله است. لذا خداوند تبارک و تعالی در قرآن می فرماید: «فلینظر الانسان الی طعامه»؛ یعنی انسان باید به غذای خود بنگرد. این نگریستن از چند جهت می تواند باشد. به هر صورت، در اینجا نظر برخی از علما و اندیشمندان شیعه را در مورد توجه به غذا و اهمیت آن در زندگی مادی و معنوی می خوانیم.
کد خبر: ۱۱۷۰۹۴۷
اهمیت توجه به غذا در اسلام

1-آیت الله جوادی آملی پیرامون تاثیر غذای حلال می¬فرمایند: ممکن نیست کسی هر غذایی وارد دهانش بشود را بپذیرد و بتواند به جایی برسد. این غذاست که اندیشه می شود و این غذاست که انگیزه می شود ... مال حرام نه تنها در خود آدم اثر سوء میگذارد در نوه های انسان نیز اثر سوء میگذارد.

2-آیت الله جاودان درباره پاسخ به سوالی درباره ی تقاضای توصیه های غذایی برای بازنماندن از واجبات می¬گویند:
کیفیت و کمیت غذا می تواند در خواب تأثیر بگذارد. باصطلاح طب سنتی، غذاها و مزاج سرد و رطوبتی خواب را زیاد و سنگین می کند و در مقابل، غذاها و مزاج گرم و خشک خواب را کمتر و سبکتر می نماید. بنابراین فعلاً هم مقدار غذا را کمتر بکنید و هم از سردی ها مثل ماست و دوغ پرهیز کنید. بویژه شب، نصفِ گذشته غذا بخورید و هم چیزهای سرد مثل ماست را ترک کنید. عبارت مرحوم آیت الله ملکی یعنی برای کیف کردن و برای حظ و لذت نخور این دستور به هیچ وجه خوردن بخاطر ناراحتی پدر و مادر و خوردن بخاطر ناراحتی میزبان منافات و برخورد ندارد. اگر شما برای ناراحت نشدن پدر و مادر غذا بخوری و در این رضای خدا در نظر داشته باشی عبادت کرده ای. اما باز این برخوردی با کمتر خوردن ندارد. پس به هیچ وجه لازم نیست غذای سنگین خورده نشود که باعث دوری باشد. شما بخاطر رضایت خاطر پدر و مادر یا صاحب خانه غذا می خوری و سعی می کنی غذای سنگین نخوری و اگر لازم شد مقداری با غذا بازی بازی کن که هر دو جهت مراعات شده باشد.
3-یکی از توصیه های مرحوم آیت الله العظمی بهجت برای تندرستی این است که در غذا، اعتدال داشته باشیم و از افراط و تفریط بپرهیزیم. ایشان در این باره می گویند: «اعتدال در غذا برای سلامتی مزاج خیلی مفید است. اگر انسان همیشه به نان خوردن عادت داشته باشد، بهتر است گاهی برنج بخورد؛ و اگر همیشه برنج می خورد، بهتر است گاهی نان و یا آش بخورد و تنوع در غذا داشته باشد. شخصی دندانش درد می کرد، نزد طبیب رفت که آن را بکشد؛ طبیب گفت: «اگر سر درد گرفتی، سرت را هم می کشی؟! اعتدال معده، دندان درد را هم برطرف می کند.» و بالاخره آن آقا دندانش را نکشید.». با توجّه به این که علم الهی معصومین علیهم السلام، محدود به امور معنوی نیست؛ قطعا اگر درباره مسائل طبّی و امور مربوط به تندرستی، توصیه ای داشته باشند، بهترین توصیه است. اگر روایتی از معصوم (علیه السلام) صادر شده باشد، شکی در صحّت آن نیست. هرچند بسیاری از معارف اهل بیت به دست ما نرسیده است، اما در میان همین مقداری که در دسترس ماست گنجینه های گران بهایی یافت می شود که عمل به آن نجات بخش است. از توصیه های برخی از بزرگان، عمل به دستورات طبّی است که از ایشان (علیهم السلام) به دست ما رسیده است.
آیت الله العظمی بهجت در این باره می فرمایند:
«مرحوم مجلسی در یکی از مؤلَّفاتش نوشته است: «اگر انسان به طبّ مأثور از ائمّه اطهار علیهم السلام عمل کند، به بیماری مبتلا نمی شود؛ زیرا آن ها عالِم به خواصّ مأکولات و سبزی ها و چیزهای دیگر هستند.» بنده هم فی الجمله دیده ام شخصی به طبّ مأثور عمل کرد، حدود هشتاد سال داشت و مریض نشده بود. زمانی که ما در نجف بودیم و وبا زیاد شیوع داشت، ایشان به عیادت بیماران می رفت، با این حال به بیماری دچار نشد و فقط در اواخر عمر مرضش این بود که به نماز جماعت نمی آمد و به استراحت می پرداخت. البته برای کارهای دیگر بیرون می آمد و نمی دانم که آیا در وقت وفات مریض شد و یا خیر.» و درجایی دیگر می فرمایند: «انسان می تواند با رعایت آداب شرعی و دستورهای دینی، از اطبّاء مستغنی شود. آقایی به فرزندانش تذکّر می داد: سفارش در فلان دفتر نوشته ام و آن این است که هر روز صبح، یک عدد سیب میل کنید، و کاری به دکترها نداشته باشید. آقایی که نود الی صد سال سن داشت، می گفت: هر صبح یک سیب رنده می کنند و من می خورم و می توانم از جا بلند شوم و در طول سال، در خانه سیب نگه می داریم.»
در تأیید کلام بالای آیت الله العظمی بهجت(ره)، مطلبی را از شیخ محمدتقی بهلول (ره) نقل می کنیم:
«نسبت به بقیه مردم خیلی کمترمریض می شوم... به دود محتاج نیستم، خوراکم را از روی طب الرضا می خورم...
بگذارید تاریخش را برایتان خلاصه کنم؛ خلاصه اش این است که خلفای عباسیه از بس که به حیات خود پابند بودند که صحیح و سالم باشند، هر کدام در پایتخت خود یک دکتر اروپایی دائمی داشتند که هر وقت محتاج شدند به او مراجعه کنند. مأمون هم یک دکتر داشت. وقتی که امام رضا(علیه السلام) را ولیعهد خود کرد، یک روز در مجلس مأمون، امام رضا (علیه السلام) با آن دکتر روبه رو شدند. آن دکتر از ایشان پرسید: «جدّ شما با این‌که تصدیق طبابت کرده و گفته: «العلم علمان علم الابدان و علم الادیان» (1) پس چرا در طب کتابی ندارد؟ و خدایتان در قرآن چرا در باره طب چیزی نگفته؟ (2)
امام رضا (علیه السلام) جواب دادند: «خدای ما همه طب را در قرآن در یک کلمه گفته: کلوا و اشربوا و لا تسرفوا. اگر کسی به این کلمه عمل کند، بیمار نمی شود و به طبیب هم احتیاج پیدا نمی کند. و جدم فرموده: المعدة بیت کل داع و الحِمیَة رأسُ کل دواء؛ (3) شکم مایه درد است و پرهیز مایه دوا. مأمون گفت: «خیلی خوب است که شما این را یک کمی بسط بیشتری بدهید.» امام رضا (علیه السلام) قبول کردند و رساله ای در طبابت نوشتند و به مأمون دادند و او منتشر کرد. این رساله به «رساله ی ذهبیّه» مشهور شد و شاید الآن هم در بعضی از کتاب فروشی های مشهد پیدا شود. من «رساله ی ذهبیه» امام رضا (علیه السلام) را از بر دارم و یک عمر است که به دستورات آن عمل می کنم، مخصوصاً دستوری را که حضرت درباره وعده های غذایی به مأمون دادند و از این بابت خیلی کم گرفتار مرض می شوم و حالم خوب است.»
آیت الله العظمی بهجت سه غذا را به عنوان موادّی که هم جنبه غذائیت دارند و هم دوا هستند، معرفی می کنند و در این باره می گویند: «خرما، شیر، ماست، زیت، جامع بین غذا و دواست؛ در بسیاری از موارد انسان به غذایی میل دارد، ولی مظنون است که مضرّ و موجب مرض و یا مُبطِئ است.»


پی نوشت ها:
1 : بحار الانوار، ج1، ص220
2 : شیعه آنلاین

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها