گفت‌وگو با سعید جلالی، فیلمنامه‌نویس

حمایت از کالای ایرانی هنر و ظرافت می‌خواهد

سال‌هاست در تلویزیون فعال است و فیلمنامه بسیاری از سریال‌های پر بیننده تلویزیون را به نام خود ثبت کرده که از میان آنها می‌توان به سریال «آوای باران» اشاره داشت که حسین سهیلی‌زاده آن را کارگردانی کرد و داستانش درباره کودکان کار و تکدی‌گری بود.
کد خبر: ۱۱۳۲۸۳۸
حمایت از کالای ایرانی هنر و ظرافت می‌خواهد

فیلمنامه سریال «زمانه» را نیز نوشته که حسن فتحی آن را مقابل دوربین برد و موضوعش درباره یک کارخانه‌دار و حواشی زندگی‌اش بود.

«دردسرهای عظیم» نیز از کارهای اوست که سوژه‌های اجتماعی و خانوادگی را در قالب طنز روایت می‌کرد.

سعید جلالی که این روزها مشغول نوشتن فیلمنامه «بی‌همگان» است، آنقدر فیلمنامه نوشته که حالا در سالی که به نام حمایت از کالای ایرانی نامگذاری شده، دقیقا می‌داند تلویزیون چگونه می‌تواند از این شعار حمایت کند و باید چه اما و اگرهایی را در تولید آثارش لحاظ کند. با وی هم‌صحبت شدیم تا نظراتش را در این زمینه برایمان بازگو کند.

بعد از ساخت سریال «زمانه» که به نوعی به موضوع تولید ملی و کالای ایرانی می‌پرداخت، آیا باز هم به شما سفارش نوشتن فیلمنامه‌هایی را با این موضوع دادند؟

درست است که امسال به نام سال حمایت از کالای ایرانی نامگذاری شده، اما سال‌های قبل نیز تلویزیون سریال‌هایی با این موضوع تولید کرده است. در بیشتر آثاری که در تلویزیون تولید می‌شود، اولویت توجه به تولیدات و کارآفرین‌های ایرانی است. بستگی به سوژه‌ای دارد که به ما سفارش می‌دادند و به این موضوعات توجه می‌کردیم. اما معتقدم این‌که امسال به نام حمایت از کالای ایرانی نامگذاری شده، اتفاق خیلی خوبی است؛ اما اگر قرار باشد این شعار به صورت گل‌درشت وارد آثار نمایشی شود را نمی‌پسندم. از سوی دیگر ما باید از کالاهایی حمایت کنیم که کیفیت خوبی داشته باشند‌! نمی‌توان گفت چون سال حمایت از کالای ایرانی است از هر تولیدی باید حمایت و آنها را تبلیغ کرد. به نظرم امسال فرصت خوبی است تا کالاهای خوب و استاندارد در قالب داستان‌های جذاب و گیرا حمایت شود. بشدت با شعاری شدن داستان سریال‌ها مخالفم. تلویزیون، رسانه سرگرمی‌ساز است. اول باید بیننده را پای اثر نشاند، او را سرگرم و بعد پیام و شعار مورد نظر را خیلی غیر مستقیم به او ارائه کرد.بیننده، پیام‌های ظریف را که لابه‌لای قصه گنجانده شده باشد، می‌پذیرد اما شعارهای گل درشت را رد می‌کند. به همین دلیل ما باید جوری کار کنیم که شعار سال به ضد خودش تبدیل نشود. مدیران و تهیه‌کنندگان امسال باید بشدت مراقب باشند به ورطه تولید آثار شعاری و گل‌درشت نیفتند.

چطور می‌توان چنین آثاری تولید کرد؟

به نظرم مثلا باید شخصیتی جذاب طراحی کرد که مردم به او علاقه‌مند ‌شوند و این شخصیت کالاهای ایرانی مصرف می‌کند. بدترین شکل ممکن این است مثلا شخصیتی داشته باشیم که به والدین‌اش بگوید جهیزیه مرا از کالاهای ایرانی تهیه کنید‌! البته یک مشکل اساسی دیگر هم ما در تلویزیون داریم که نمی‌توانیم در قصه‌هایمان به هیچ کالای ایرانی اشاره کنیم مگر این‌که سازنده آن کالا هزینه تبلیغات آن را به بخش بازرگانی پرداخت کرده باشد. برای همین است که کارخانه‌ها و کارگاه‌های تولیدی که در آثار نمایشی دیده می‌شوند بی‌نام و نشان هستند و معلوم نیست چه چیزی را تولید می‌کنند‌! امسال بهترین زمان است که کالاهای خوب ایرانی در دل داستان‌ها تبلیغ شوند حتی غیرمستقیم و بدون این‌که نامی از آنها برده شود. امسال باید کاملا حواسمان باشد که حمایت از شعار سال چگونه باشد.معمولا هر سال با مشخص شدن شعار سال، تعداد زیادی تهیه‌کننده با سوژه‌های نخ‌نما شده و شدیدا شعاری به بخش تولید شبکه‌های تلویزیون می‌آیند و به گمان خود می‌خواهند با استفاده از موقعیت به وجود آمده ساخت سریالی را به عهده بگیرند. اگر در بر همان پاشنه سابق بچرخد باز هم شاهد آثاری شعاری خواهیم بود که هیچ تاثیری بر مخاطب نخواهند داشت، اما با استفاده از سازندگان هوشمند و کاربلد می‌توان چند اثر تاثیرگذار در این زمینه تولید کرد.

بیکاری با تولید کالا و کارآفرین ایرانی ارتباط مستقیم دارد. در زمانه‌ای که بیکاری به معضل اجتماعی تبدیل شده چگونه می‌توان این موضوع را در آثار تلویزیونی نشان داد که تاثیرگذار باشد؟

چند سالی است که بیکاری سوژه بیشتر سریال‌هاست. معمولا در یک اثر نمایشی چند بیکار هم وجود دارد که ما به مشکلات او می‌پردازیم، ازجمله این که بیکار است و دنبال کار می‌گردد و نیز این نکته که بیکاری باعث چه آسیب‌هایی می‌شود از فروپاشی خانواده بگیر تا اعتیاد و... اما می‌توانیم از این زاویه به موضوع بیکاری نگاه کنیم که اگر تولیدات ایرانی کیفیت خوبی داشته باشند، کارگاه‌ها و کارخانه‌ها به حیات خودشان ادامه خواهند داد و بیکاری کمتر خواهد شد. به نظرم حمایت از کارآفرین ایرانی باید در اولویت قرار گیرد با این رویکرد که دغدغه اصلی او تولید کالاهایی با کیفیت مرغوب است. باز هم تاکید می‌کنم برای این‌کار اول باید داستانی جذاب بنویسیم که بیننده را جذب کند و بعد پیام‌های خود را به مخاطب ارائه کنیم. باید آثاری مانند سریال پایتخت که اکنون به یک برند تبدیل شده و فارغ از همه نقاط قوت و ضعفش میلیون‌ها بیننده دارد، تولید کنیم و بعد در لابه‌لای آن پیام‌های مورد نظر را به مخاطب ارائه کنیم. نمی‌توان پیام‌ها را در هر اثر ضعیف و کم‌بیننده‌ای ارائه کرد چون به ضد خودش تبدیل می‌شود.این را اضافه کنم که شخصیت‌پردازی باید بسیار دقیق باشد تا با استفاده از آنها بتوان کالای ایرانی را تبلیغ و حمایت کرد، نمی‌توان با هر شخصیت و نقشی روی این موضوع کار کرد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها