از دیرباز معمولا حساسیت‌هایی در روابط عروس و مادر شوهر وجود داشته که به نظر می‌رسد منشأ این حساسیت‌ها وجود داماد است! تعجب نکنید؛ حلقه ارتباط این دو آن است که او برای عروس، شوهر و شریک زندگی، و برای مادر پاره تن است. اما مهم‌تر از آن این نکته است که چطور باید روابط میان عروس و مادرشوهر مدیریت شود که به ایجاد کدورت و تیرگی و تاری ارتباطات نینجامد.
کد خبر: ۶۹۴۷۱۴
روش‌های ایجاد رابطه‌ای خوب بین عروس و مادرشوهر

جام جم سرا: مادر، فرزند خویش را دوست دارد و او را جگر گوشه خود می‌داند. مادر پسر را برای خود می‌خواهد و همچنان که ایثار گرانه همه مهر و محبت خویش را نثار رشد و کمال فرزندش کرده، خود نیز به مهر و محبت او در هر شرایطی نیاز دارد و این نیاز به هنگام جدایی و تنهایی، ایام پریشانی و بیماری به ویژه در دوران پیری بیشتر می‌شود. مادر دلواپس رابطه عروسش با دست پرورده‌اش است. بعضی از مادر‌ها حتی بعد از سال‌ها نمی‌توانند نگرانیشان را از وضعیت فرزندشان پنهان کنند. حتی گاهی نگران غذای او هستند و فکر می‌کنند عروسشان نمی‌تواند غذای دلخواه پسرشان را درست کند. این حمایت‌های افراطی زمینه ساز مشکلاتی می‌شود. مادر خود را تنها حامی و دلسوز پسر می‌داند و با ازدواج پسر، خود را در کنار پسر نمی‌بیند.

از سوی دیگر عروس هم با دنیایی از آرزو‌ها پای به زندگی جدیدی گذاشته و می‌خواهد به دور از دخالت کسی زندگی‌اش را اداره کند. او همه توجه، محبت و فکر همسرش را برای خود می‌خواهد و نمی‌تواند جایگاه اول این محبت همسرش را به جای خود به مادر شوهرش بدهد. او مایل نیست کس دیگری جز او به شوهرش چیزی بگوید، از او چیزی بخواهد و یا فکر و اندیشه او را حتی برای زمان کوتاهی در اختیار داشته باشد حتی اگر آن شخص مادر او باشد.

در برخی خانواده ها، دخالت مستمر مادرشوهر در برنامه زندگی زوج‌های جوان و احضار پی در پی پسر و در اختیار گرفتن بخش قابل توجهی از اوقات او زمینه بدبینی و پیش فرض‌های نادرستی را در ذهن عروس ایجاد می‌کند.

به نقل از تبیان، این مشکلات زمانی پیش می‌آید که عروس یا مادرشوهر، خواسته یا ناخواسته غرق در خود بینی، خود خواهی و وابستگی‌های نامعقول عاطفی می‌شوند و فقط به تأمین خواسته‌های خود فکر می‌کنند. ریشه نگرش‌های منفی به عروس یا مادرشوهر در خودپرستی‌ها و خودخواهی‌ها، ضعف شخصیت، تعصبات غیر معقول و محدودیت‌های فکری، بدآموزی‌ها و بی‌بهره بودن از شیوه‌های مطلوب تربیتی و روش‌های برقراری یک ارتباط مۆثر است. برای آن که مشکلی در این زمینه پدید نیاید، سه طرف مسئله باید مسائلی را در خود بازنگری کنند:

انتظارات معقول از مادرشوهر:

** فکر و تلاش و رفتارش در جهت تحکیم روابط میان عروس و پسرش باشد و زمینه دوستی، مودت و محبت میان آن‌ها را بیشتر کند. در واقع عروس برای مادرشوهر همچون دختری عزیز و دوست داشتنی باید باشدو آرامش و راحت او را آرزوی قلبی خود بداند.

** به استقلال فکری و سلیقه شخصی عروس احترام بگذارد، که این تأثیر مستقیم بر آرامش زندگی زوج جوان دارد. گرمی زندگی مشترک آن‌ها در دور بودن از دخالت‌ها و اظهار نظرهای غیر لازم است.

** به جای زبان انتقاد و رفتار دخالتگرانه باید رفتار حمایتی همراه با تکریم شخصیت زوج جوان داشته باشد.

** گفتارو رفتارش به گونه‌ای باشد که بقیه فرزندانش (خواهر و برادر شوهر) تایید و تکریم را از او بیاموزند.

** پسرش را به حمایت همه جانبه از همسرش تشویق کند و از او بخواهد که همسرش را همراز خود بداند.


انتظارات معقول از عروس:

** مادر شوهر را مثل مادر خود بداند.

** بداند که برخلاف بسیاری از باورهای نادرست و ذهنیت‌های غلط، مادرشوهر از شخصیتی والا برخوردار است و وجودش منبع خیر و برکت است. سعی کند نگرش‌های منفی نسبت به مادرشوهر را از ذهن دور کند.

** از هیچ کوششی برای تکریم منزلت مادرشوهر دریغ نکند. احترام به مادر و پدر همسر از اصول مهم زندگی مشترک است.

** هر قدر در برابر مادرِ همسر خود مهربان و صبور باشد، محبت را در دلِ همسر خود بیشتر می‌کند.


انتظارات معقول از داماد:

** بیشترین مسئولیت را در تلطیف قلب مادر شوهر و عروس بر عهده دارد.

** باید بعد از ازدواج رابطه عاطفی را با مادر خود بیشتر کند و از تکریم شخصیت او غافل نماند.

** هرگز ذره‌ای از کاستی‌های زندگی مشترک و ضعف‌ها و کوتاهی‌های احتمالی همسرش را به مادرش انتقال ندهد، بلکه همیشه از مهر و محبت و گرمی و صمیمیت همسر خود بگوید.

** همین طور هرگز گله‌های احتمالی مادر و خواهر خود را به همسرش انتقال ندهد.

** اجازه ندهد که فرصتی فراهم شود تا شخصیت همسرش را مورد نقد قرار دهند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
نیكو
Netherlands
۰۱:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۴/۲۲
۰
۱
مادرشوهرم تو همه كارام دخالت میكنه اشپزی خانه داری دكوراسیون خونه خرید لباس رنگ مو ارایش خواب غذا مسافرت وهزاران چیز دیگه روزی 60بار فقط زنگ میزنه متاسفانه شوهرم تك فرزند ومن تنها عروس خانوادم خسته شدم رودربایستی هم نمیزاره كه بگم بسه دیگه ......حرفهای شوهرم هم بهش فایده نداره زندگی خوب و همسر خوبی دارم تنها مشكل بزرگم اونه نمیدونین چقدر سخت و زجراوره یكی با ذره بین توی زندگیتون موشكافی كنه كاراش باعث شده از زندگیم لذتی نبرم و همش اعصابم خرد باشه باید چیكار كنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟توروخدا راهنماییم كنین دارم دیوونه میشم

نیازمندی ها