حاشیه دیدار سپاهان و نفت آبادان

اصفهانی ها برای قلعه نویی کری خواندند

با محمد‌رضا ساکت، مدیرعامل باشگاه فولاد ماهان اصفهان

فوتبال ما از مدیریت جزیره‌ای رنج می‌برد

محمدرضا ساکت، مدیرعامل باشگاه فولادماهان اصفهان بعد از سپری کردن دوران مدیریتی موفق در باشگاه سپاهان و استفاده از همان تجربیات توانسته است این باشگاه را خیلی زودتر از حد تصور در ورزش ایران جا بیندازد. در حال حاضر، فولادماهان در 11 رشته ورزشی تیمداری می‌کند که ساکت، اهداف تیمداری در این باشگاه را فرهنگی و اجتماعی می‌داند و با اشاره به تنگناهای کار در بخش خصوصی ورزش، به مشکلات این بخش می‌پردازد و راهکارهای مناسبی برای برون‌رفت از مسائل و مشکلات جاری در ورزش ایران ارائه می‌دهد. یکی از سرفصل‌های گفت‌و‌گو با مدیرعامل باشگاه فولاد ماهان، مدیریت در فوتبال و بحث راهیابی تیم ملی به رقابت‌های جام جهانی در سال 2014 است که ساکت در فرصت باقیمانده و با توجه به بازی‌های پیش‌رو به اتحاد و وفاق ملی در بازی‌های حساس با رقبا تاکید می‌کند.
کد خبر: ۵۳۸۷۷۶

جدایی شما از سپاهان خیلی غیرمترقبه بود. آیا این احتمال وجود دارد به‌طور غیرمترقبه‌ای به سپاهان برگردید؟

من به سپاهان دیگر فکر نمی‌کنم. ما یک کار فشرده ده ساله را انجام داده بودیم و حجم بالای کار، ما را فرسوده کرده بود. رمز موفقیت ما هیات مدیره مقتدر باشگاه بود که این اواخر هارمونی آن به هم خورده بود.

هر موقع در محافل فوتبال صحبت از ثبات مدیریت می‌شود همه یاد سپاهان می‌افتند که با شما یک دوره ثبات مدیریتی موفق را تجربه کرد. چرا در ورزش ما ثبات، مفهومی که باید داشته باشد ندارد؛ مجموعه‌ای که سال‌ها در جهت رسیدن به آن سعی و تلاش شده و حتی صحبت از الگو بودن آن می‌شود، یکباره از هم می‌پاشد و مجموعه‌ای جدید در آغاز راه دیگر قرار می‌گیرد؟

خود من همواره این پرسش برایم مطرح بوده که چرا با ایده‌های دیگری غیر از ایده‌های سازمانی باید کارها دنبال شده و ایده‌های فردی و سلیقه‌ای جایگزین برنامه‌ها شود. طبیعی است که چنین حالتی می‌تواند هر مسیری را منحرف کند. سپاهان یک کار هدفمند و جمعی را هماهنگ جلو می‌برد و با حمیت عمومی پیش می‌رفت. این حمیت را از هیات مدیره و شرکت فولاد مبارکه با مدیران دلسوز خود می‌گرفت. هیچ‌کس دنبال این نبود که تشکیلات نردبانی باشد برای کارهای دیگر. همه به اصل موضوع می‌پرداختند، این‌که سپاهان محبوبیت اجتماعی خوبی دارد و این محبوبیت اجتماعی سال‌ها در لایه‌های اجتماعی به وجود آمده و مردم اصفهان به دنبال درخشش باشگاه شهرشان بودند. همیشه سپاهان تیم مردمی بوده که با سختی اداره می‌شد. تفکر ما بر این اصل استوار بود که مردم از موفقیت تیم خود لذت ببرند. آنها انتظار داشتند سپاهان بزرگی کند و این اتفاق در فوتبال ما افتاد.

در واقع ساختار فوتبال را عوض کرد.

بله، سال 81 همه دست به دست هم دادند تا استارت اولین قهرمانی زده شد. بعضی‌ها گفتند این قهرمانی یک جرقه است. یادم می‌آید در یک برنامه تلویزیونی، آقای غمخوار ـ مدیرعامل وقت پرسپولیس ـ گفت این قهرمانی یک جرقه است و من جواب دادم یک آذرخش است و حالا حالاها ادامه دارد. این موضوع مهم ایجاد شد و هم مردم، سپاهان را باور کردند و هم بازیکنان، شخصیت تیمی سپاهان را درک کردند. تلاش ما این بود تیم به باشگاه تبدیل شود. استدلال‌مان هم این بود که باشگاه، نظام‌مندی خاص خودش را دارد. وقتی می‌گوییم باشگاهداری یعنی به همه جوانب آن بپردازیم؛ از قبیل نیروهای انسانی، بازار کار و سرمایه، تنوع تیم‌ها، سازماندهی هوادارها، سازماندهی امور فرهنگی ـ اجتماعی و ارتباطات قوی بین‌المللی. اینها وجوهی است که یک باشگاه را شکل می‌دهد. در کنار اینها، بحث استانداردسازی است. ISO9001 را برای اولین بار ما گرفتیم. بعد با رعایت دیگر استانداردها به کیفیت‌های دیگری رسیدیم و سپس وارد تدوین کیفیت‌ها شدیم. همه اینها به ما کمک کرد. استانداردهای ما حرف و نمایش نبود.

آیا امروز که دور از مدیریت سپاهان هستید، جای اما و دریغی برایتان وجود دارد؟

تنها دریغ و غبطه من این است که اگر مجموعه سپاهان، کادر فنی و بازیکنان در سال 90-89 حفظ می‌شدند ما حتما قهرمان آسیا می‌شدیم. هنوز این مساله ذهنم را آزار می‌دهد، خودم هدفم این بود با قهرمانی در آسیا از سپاهان جدا شوم، اما این اتفاق دو سه ماه زودتر افتاد و من سپاهان را ترک کردم. سپاهان با امیر قلعه‌نویی و بازیکنان همان فصل با آن سازماندهی و ثبات تیمی قهرمان آسیا می‌شد، اما اختلاف‌نظرهای شخصی که در باشگاه رسوخ کرد، مانع این امر شد. خروجی، ثبات مدیریت، ثبات برنامه و ثبات استراتژی است.

ذهنیت و افکار عمومی شاید ناظر به این بود که ساکت را بعد از دوران مدیریت موفق در سپاهان، در مدیریت‌های سایر بخش‌ها مانند فدراسیون فوتبال ببینند. آیا خودتان به این فکر نکردید بیایید و مدیریت‌ کلان فوتبال را به عهده بگیرید؟

من الان در جایی قرار گرفتم که بیشتر از این نمی‌خواهم درگیر کار اجرایی شوم. پیشنهادهای زیادی داشتم و خیلی‌ها به من توصیه کردند، اما قبول نکردم. در ده سال مدیریت سپاهان، فشار کار خیلی برایم سنگین بود و حتی خانواده‌ام را اذیت می‌کرد. اقتضای کار ورزش این است که مدیرعامل باید درگیر شود و این خاصیت ورزش است. چون در حوزه ورزش، بحث وحدت فرماندهی بیشتر از هر چیز دیگری به چشم می‌خورد. اگر از من بپرسند یکی از دلایل اصلی موفقیت تیم‌های سپاهان را در چه جستجو می‌کردم، می‌گفتم سرمربی تیم. سرمربی، محور تیم است و هیچ‌کس غیر از سرمربی حق دخالت در کار تیم را ندارد. بحث مالی، هماهنگی‌ها و سیاستگذاری‌ها و... با ما بود، اما اعتقاد به سرمربی نکته اساسی است. ما تشکیلات قوی داشتیم و با همه توانایی‌ها از سرمربی تیم حمایت می‌کردیم. هواداران نیز کمک‌کننده سپاهان بودند.

برای مدیری که دغدغه ورزش دارد، دل کندن از ورزش سخت است. بازگشت شما به فولاد ماهان اصفهان نشان می‌دهد شما نمی‌توانید از ورزش جدا شوید. فولاد ماهان با همه تازگی در ورزش ایران بخوبی جا افتاده و به نظر می‌رسد تجارب مدیریتی شما پشت سر این باشگاه تاثیرگذاری خاصی داشته است؟

من از ده سال قبل در هیات مدیره فولاد ماهان بودم. یکی از ترغیب‌کنندگان فولاد ماهان به‌عنوان بخش خصوصی برای سرمایه‌گذاری در ورزش، خود من بودم که با مسئولان آن صحبت ‌کردم تا وارد ورزش شوند. سردار طلایی و آقای ریخته‌گران از من مشورت می‌گرفتند و من هم که در هیات مدیره بودم. تشکیلات فولاد ماهان کاملا خصوصی است و مسئولان آن از 60، 70 سال قبل در کار ریخته‌گری بودند. این باشگاه ربطی به خط هوایی و شرکت‌هایی با این نام ندارد و کاملا خصوصی است. ماهان، پسر مدیرعامل کارخانه است. گروه صنعتی ماهان در بخش‌های مختلف اقتصادی فعالیت می‌کند. دوستان در این گروه صنعتی، پردازش‌شان صرفا یک پردازش بیلبردینگ و تبلیغاتی نیست و تلاش‌شان این است یک کار معقول و منطقی را دنبال کنند. الان با همین فرآیند جلو می‌رویم و 11 رشته ورزشی را تحت پوشش داریم. رشته‌هایی که بعد اجتماعی ـ‌ انسانی دارند و باشگاه از فعالیت در این رشته‌های ورزشی اهداف ویژه‌ای دنبال می‌کند؛ والیبال نشسته بانوان، تیراندازی جانبازان و معلولان، بسکتبال با ویلچر، ورزش زورخانه‌ای، ووشو، واترپلو، بسکتبال، کشتی آزاد و فرنگی، پینگ‌پنگ خانم‌ها و اسکواش. ورزش‌هایی که بعضا به آنها کمتر توجه شده است و باشگاه فولاد ماهان در این ورزش‌ها فعالیت دارد. ما نخواستیم موازی‌کاری کنیم، بلکه به دنبال راهکارهایی برای برخی ورزش‌ها بودیم. در بسکتبال بعد از انحلال تیم ذوب‌آهن وظیفه خودمان دانستیم با هدف کمک به بسکتبال وارد گود شویم. هدف‌مان این نیست فقط تیم بدهیم، بلکه با هدف پشتوانه‌سازی برای ورزش اصفهان حرکت می‌کنیم. الگویی که در سپاهان داشتیم و جواب داده بود حالا در سطح تیم‌های فولاد ماهان اجرا می‌کنیم. در این مدت، صحبت‌هایی هم شد که مثلا تیم‌های بزرگ بعضی از شهرها را بخریم، اما بعد گفتیم برای چه باید این کارها را بکنیم؟ روشی که الان داریم کار فرهنگی ـ ورزشی و اجتماعی است و با همین سبک و سیاق پیش می‌رویم.

در بسکتبال بر اساس سقوط ذوب‌آهن وارد شدید در حالی که خبرهایی شنیده می‌شد که قصد تیمداری در والیبال را هم دارید؟

مردم انتظار داشتند بعد از انحلال ذوب‌آهن، بسکتبال اصفهان از هم نپاشد، بنابراین فولاد ماهان وظیفه خود دید در این حیطه وارد شود. داشتیم والیبال را تشکیل می‌دادیم، اما دیدیم گیتی‌پسند اصفهان وارد والیبال شد، بنابراین نیازی ندیدیم وارد لیگ برتر والیبال شویم. مگر اصفهان چقدر ظرفیت والیبال دارد؟ کشتی در 15 سال گذشته در اصفهان تیم نداشته، اما ما با تشکیل تیم‌های کشتی در لیگ‌های آزاد و فرنگی شرکت کردیم. کشتی‌گیر زیاد نداریم و تازه داریم با جشنواره‌های استانی استعدادها را شناسایی می‌کنیم. در همه ورزش‌ها دیدگاه پایه‌ای داریم تا استعدادهای ناب را معرفی کنیم. این‌که می‌گویید همان ظرفیت‌های مدیریتی را وارد فولادماهان کردید تائید می‌کنم، اما با رویکرد اقتصادی‌تر. چراکه در حوزه بخش خصوصی نگاه خاص خودمان نیز وجود دارد. در این بخش باید نیروهای خودمان را عرضه کنیم و درآمدزایی داشته باشیم. اولین فروشگاهی که تاسیس شد و هنوز هم حفظ شده فروشگاه سپاهان است. در ارگ جهان‌نمای اصفهان، فروشگاه سپاهان تاسیس شده و من گله‌ای که از باشگاه‌ها دارم، این است که چرا فروشگاه اختصاصی ندارند؟ شما فکر می‌کنید اگر تراکتورسازی فروشگاه بزند استقبال نمی‌شود؟ یا استقلال و پرسپولیس؟

حضور بخش خصوصی در ورزش همیشه هزینه‌بر بوده است. با این مولفه‌هایی که شما بیان کردید آیا می‌توانید به بخش درآمدزایی برسید و فعالیت‌تان را ثبات بدهید؟

من یکی از کسانی هستم که بیشتر کار نظری انجام می‌دهم و تحقیق می‌کنم و مقاله می‌نویسم. افقی که هزینه‌ها را در بخش خصوصی به سطح متعارف برساند، در ده سال آینده نمی‌بینم. یکی از مسائل نظام، قانون خصوصی‌سازی ورزش است که الان در مجلس درباره آن بحث می‌شود.

ما زمینه‌های باشگاهداری را برای هیچ‌کدام از باشگاه‌های‌مان تعریف نکرده‌ایم و به هیچ‌وجه نمی‌توانیم متصور شویم درآمد ریالی هزینه و درآمد یک باشگاه سر به سر باشد حداقل در افق ده ساله، اما اگر شما اعتبار ملی و اثرگذاری‌های فرهنگی ـ اجتماعی را هم تبدیل به عدد و رقم بکنید پیش خودتان دور از هزینه‌هایی که باشگاه‌ها می‌کنند و آنها را هم بر پایه ریالی حساب کنید، بعضی وقت‌ها به یک تعادلی می‌رسید. ما در مدارس می‌رویم پکیج هدیه می‌کنیم. این درآمدی برای باشگاه ندارد، اما از بعد ارزش معنوی این حرکت خودش درآمد معنوی تلقی می‌شود. از حیث اقتصاد در ورزش شما الان بگویید کسی که در ورزش هزینه می‌کند، می‌تواند به سوددهی برسد؟ در حال حاضر محال است، ولی اگر در کنار آن، اهداف انسانی و فرهنگی و حتی بیلبردینگ نباشد معنایی نخواهد داشت که کسی بیاید در ورزش و دست به سرمایه‌گذاری بزند.

چند سالی است بحث خصوصی‌سازی در ورزش مطرح است و حتی طرح جامع آن به کمیسیون مجلس فرستاده شده، با این حال حرکت خاصی دیده نمی‌شود.

ما در اتحادیه فوتبال بشدت پیگیر این مساله هستیم. تحلیل‌مان را ارائه دادیم و برنامه‌هایمان را نوشتیم. ما یکسری پارامتر را در این چند ساله ارزیابی کرده و با تلاش مدیران باشگاه‌ها از جمله آقای فتح‌الله‌زاده آن را تهیه کردیم. تلاش ما این است اقتصاد ورزش تعریف شود و باشگاه‌ها به یک درآمد پایدار برسند که این درآمد پایدار باعث شود باشگاه‌ها استمرار و حیات داشته باشند.

باید به باشگاه‌ها وام تعلق بگیرد، باید زمین بگیرند، باید در مصرف آب، برق و گاز فرهنگی با آنهاحساب شود همان‌گونه که با مدارس حساب می‌کنند. باید هزینه در حوزه باشگاهداری به‌عنوان هزینه قابل‌قبول توسط اداره دارایی و مالی تلقی شود. بحث حق پخش تلویزیونی نیز از دیگر مسائل مورد توجه است. حق کپی‌رایت و انحصار مارک و برند هم همین‌طور؛ این‌که اگر باشگاهی، قهرمانانی را پرورش می‌دهد از سوی دولت امتیازهای ویژه‌ای به آن باشگاه تعلق بگیرد. خوشحالم بعد از چند سال که این حرف‌ها را زدیم حالا به صورت یک برنامه در حال تبدیل شدن به یک قانون است که در مجلس می‌خواهند روی آن بررسی کنند تا افق روشنی را برای ورزش به وجود بیاورند. من از کمیسیون ورزش مجلس می‌خواهم این برنامه‌ها را دقیق‌تر و همه‌جانبه‌ مورد توجه قرار داده و مصوب کند.

ما هنوز در ورزش شاهد فعالیت‌های تیم‌های دولتی هستیم که معمولا هزینه کردن آنها مصداق جیب به جیب است؛ یعنی از یک جیب که دولت است، می‌گیرند و در جیب دیگر که تیم‌های دولتی هستند، می‌گذارند. آیا این روند، عامل بازدارنده‌ای برای بقای بخش خصوصی نیست؟

این مسائل اقتصادی باشگاه‌ها باید ابتدا تعریف شود. ما باید به یکنواختی در هزینه‌کردها برسیم. چون الان یک باشگاه به دولت چسبیده، دولت به آن کمک می‌کند و باشگاهی این شرایط را ندارد و مورد حمایت دولت قرار نمی‌گیرد. بخش خصوصی نه حمایت دولت را دارد، نه انحصار مارک و برند، نه حق صداوسیما را دارد و نه معافیتی را در شهرداری‌ها و ساخت و ساز‌ها دارد، حالا شما بگویید این بخش چه انگیزه‌ای برای سرمایه‌گذاری دارد؟ جز آن‌که نگاه، نگاه اجتماعی و فرهنگی باشد موضوع دیگری باقی می‌ماند؛ هرچند البته آن هم تا یک جایی است و اگر مشکلات مرتفع نشود، ممکن است به جدایی بخش خصوصی از بدنه ورزش بینجامد. این برنامه با همه مسائل بالادستی و پایین‌دستی باید دیده شود و یک ضمانت اجرایی قوی برایش به وجود بیاید تا بحث خصوصی‌سازی ورزش به‌طور جدی مورد توجه قرار گرفته و بعد از یک مدت به سمت دولتی‌سازی دوباره نرویم. چون من فرازهایی از آن قانون را مطالعه کردم، دیدم دوباره به مصوبات دولتی می‌چسبد که مغایر با اصل خصوصی‌سازی باشگاه‌هاست.

به هر حال مجموعه‌ای همپوشانی‌ها باید در زمینه‌های مختلف ورزش وجود داشته باشد تا بخش خصوصی انگیزه‌های حضور خود را تحلیل رفته نبیند.

بله، من با این نظر شما موافقم. وقتی می‌گوییم صداوسیما پول بدهد، باید بدانیم که صداوسیما بودجه‌اش تعریف شده است و بنا بر همان تعریفی که دارد باید حق پخش تیم‌ها را بدهد. من خودم فکر می‌کردم صداوسیما باید پول حق پخش تیم‌ها را پرداخت کند، اما بعدها فهمیدم بودجه صداوسیما توسط دولت تامین می‌شود و در برنامه بودجه دولت باید حق پخش تیم‌ها به صداوسیما در نظر گرفته شود تا این سازمان قدرت پرداخت این مبلغ را به لحاظ قانونی داشته باشد.

می‌خواهیم بپردازیم به بحث فوتبال. واقعا مشکلات فوتبال ما چیست و آیا نمی‌توان گره کور مشکلات فوتبال را بازکرد؟ روش‌های آزمون و خطا تا کی باید ادامه داشته باشد و ثبات در برنامه‌ریزی را چگونه باید در فوتبال ایران مشاهده کرد؟

یکی از معضلات فوتبال این است که ما یک تفکیک قوی اجرایی بین مسائل روزمره‌مان در فوتبال و مسائل کلان و استراتژیک‌مان برای برنامه‌ریزی در آینده نداریم. عملا مدیران فدراسیون هم درگیر مسائل سخت و پیچیده روزانه می‌شوند و هم این‌که می‌خواهند مسائل کلان و بلند‌مدت را حل کنند. نقطه چالش‌برانگیز فوتبال همین جاست. در همه دنیا این کار را به یک تفکیکی رساندند. در دنیا لیگ‌ها را چه کسی برگزار می‌کند. آیا فدراسیون‌ها اینقدر که فدراسیون ما در فکر برنامه، تغییر برنامه، آب و هوا، انتخاب داور، اعتراض به داور، پول‌های داده نشده است، اینقدر آنها هم درگیرند؟

نه، دنیا نهادهای متولی را تعیین کرده و مسئولیت‌ها را واگذار کرده است. در واقع با این کار بستری فراهم می‌شود تا فدراسیون به‌عنوان یک مغز متفکر و متولی به کارهای اساسی‌تر و زیربنایی‌تر برسد. نکته دوم که فکر می‌کنم فلسفه تاریخی در کشورمان دارد، این است که هماهنگی بین سازمانی ما معمولا هماهنگی‌های قوی نیست. به محض این‌که نهاد‌ها متولی‌کاری می‌شوند تفکر جدیدی پیدا می‌شود که این خیلی سخت است. شاید بیشترین انرژی یک مدیر را می‌گیرد که بیشترین وقت خود را صرف هماهنگی‌ بین جزیره‌های به وجود آمده در هرکدام از حیطه‌های مدیریتی کند. البته یک مدیر پیش از هر کاری باید این جزیره‌ها را بین نیروهای خودی تقسیم کرده و بعد هماهنگی بین آنها را به وجود بیاورد. الان یک بخشی را آقای کفاشیان استارت زد تا فوتبال را از بودجه‌های دولتی مستقل کند، اما من می‌خواهم بگویم همکاران کفاشیان در شکست‌ها پاسخگو نبودند.

هر ورزشی اقتضایش برد و باخت است، اما در فوتبال هر وقت تیم می‌برد کسانی دیگر سینه جلو می‌دادند و هر وقت هم که می‌باخت آقای کفاشیان باید جوابگو می‌شد. دو بار کفاشیان را وسط میدان تنها گذاشتند. در حالی که مسئول سازمان تیم‌های ملی باید پاسخگو می‌شد، چون قبول مسئولیت کرده بود یا مسئول کمیته جوانان که باید کارش را به خوبی انجام می‌داد. در چارت فدراسیون این کارها شده، اما شما به من نشان بدهید کجا کارها عملیاتی شده‌اند. آدم‌هایی که در بدنه فدراسیون فوتبال هستند، باید بتوانند همسان با کفاشیان جلو بیایند.

شما در حقیقت به نوعی به دنبال احساس مسئولیت و هماهنگی در بخش‌های مختلف فدراسیون فوتبال هستید که به اعتقادتان این هارمونی در شرایط فعلی وجود ندارد.

ببینید نگاهی که آقای کفاشیان دارد و کاری که می‌خواهد انجام بدهد در واگذاری بخش‌های اجرایی است و می‌خواهد متولی‌گری‌های اجرایی را کم کند و به متولی‌گری‌های کلان بپردازد. این بخش به فرهنگ آدم‌ها مرتبط است و باید با شرایط فرهنگی همسو باشد. بحث کلان فدراسیون ارتقا، آموزش و تیم ملی است. بخش دیگری که اکنون فوتبال از آن رنج می‌برد بحث اقتصاد فوتبال است. یکی از معضلات فدراسیون مسائل و مشکلات اقتصادی است. نه فقط فدراسیون فوتبال، بلکه تمام فدراسیون‌ها. یعنی خروجی مالی که باید داشته باشند دچار مشکل است؛ نیامدن اسپانسرهای قوی یا جذب نکردن‌ها نمی‌دانم کدامش را باید گفت.

البته کمیسیون اقتصادی در فدراسیون فوتبال تشکیل شد که خروجی آن معلوم نشد.

آقای درخشان در این کمیسیون فردی قوی بودند، اما نمی‌دانم چرا موفق نشدند. ما هنوز در مسیر بین ورزش قهرمانی و حرفه‌ای و همگانی و آماتور دست و پا می‌زنیم، یعنی نه قوانین مربوط را تدوین کرده‌ایم و نه باید و نبایدهای این دوره انتقال را طی کرده‌ایم. الان در ورزش ما همه این مولفه‌ها درهم و قاطی است. ما در کار نرم‌افزاری کار کمتری کرده‌ایم. مجلس می‌گوید هنوز کسی یک طرح انتقالی ورزش برای برون‌رفت از مشکلات ارائه نداده است. ما ده سال است لیگ حرفه‌ای ایجاد کرده‌ایم، اما ضرورت‌ها و باید‌ها و نبایدهای آن را به درستی نشناخته‌ایم.

کارآمدی مجامع فدراسیون‌ها و پرسشگری اعضای آن از ارکان شکل دهی مدیریت‌های ورزشی است که مدیران را وادار به ارائه کار مطلوب می‌کند. متاسفانه مجامع عاری از این افرادی است که بخواهند مدیریت‌ها را به چالش بکشند و همواره دیده شده که در قبال بسیاری از کارها مغفول واقع شدند. به نظر شما این پرسشگری‌ها تا چه حد می‌تواند به اوضاع فعلی فوتبال رسیدگی کند؟

مطالباتی که مجامع می‌توانند در همه رشته‌ها نه فقط فوتبال داشته باشند از مهم‌ترین مسائل ورزش ما به شمار می‌آید. به هر دلیل ما در این بخش ضعیف عمل می‌کنیم. رودربایستی‌ها، تعارف‌ها و محدویت‌های زمانی وجود دارد که روی آن وقت گذاشته نمی‌شود و مجامع بیشتر شکلی دنبال می‌شود. من آنچه از ورزش‌مان برداشت کردم بحث و پردازش برنامه‌ریزی و نرم‌افزاری بسیار کم است. همایش برنامه‌ریزی خصوصی‌سازی در ورزش تشکیل می‌شود، اما فقط یک مدیرعامل حضور دارد. موضوعی که آنجا مطرح می‌شد این بود که درآمدهای پایدار باشگاه‌ها را چگونه باید عملیاتی کرد. استراتژیک‌ترین موضوعی که یک مدیرعامل باشگاه با آن رودررو است همین درآمد پایدار است، اما متاسفانه می‌بینیم مدیران علاقه‌ای به ورود در حیطه‌های نظری کار را ندارند.

فوتبال ما به نوعی درگیر عوام‌زدگی و فرصت‌سوزی است. الان در راه جام جهانی مشکلات به یکباره سردرمی‌آورد، در حالی که راه آسان‌تری برای صعود به جام جهانی داشتیم. به نظر می‌رسد خودمان کار را سخت می‌کنیم. شما تبعات نرفتن به جام جهانی را چگونه می‌بینید؟

نرفتن تیم ملی به جام جهانی می‌تواند فاجعه‌آمیز باشد. البته ما هنوز امید داریم و باید از تیم ملی حمایت کنیم. الان خیلی‌ها به دنبال تسویه حساب هستند. رفتن به جام جهانی در حکم سرعت گرفتن فوتبال است، بنابراین صعود به این رقابت‌ها در جهت یک برنامه‌ریزی ملی است. بعد از المپیک 2012 که نوشاد عالمیان در پینگ‌پنگ درخشش کم‌نظیری داشت سطح علاقه‌مندی نوجوانان و جوانان به گرایش در پینگ‌پنگ افزایش پیدا کرد. رهبر معظم انقلاب هم فرمودند توجه به قله باعث می‌شود سطح همگانی ورزش برای رسیدن به بالاترین سطح گسترش پیدا کند.

بنابراین نباید از قله و قهرمانی در ورزش بی‌تفاوت عبور کرد. ورزش قهرمانی جذبه ورزش همگانی را بیشتر می‌کند. ما هم اگر به جام جهانی نرویم خسارت‌های مادی و معنوی و ورزشی می‌بینیم، بنابراین همه باید کمک کنیم. همه بیایند پشت تیم ملی. همان‌گونه که پشت هم ایستادیم و کره جنوبی را بردیم. من نمی‌گویم بحث رسانه‌ای نکنیم، AFC هم به رسانه‌ها توجه خاصی دارد اما این‌که همه کارهایمان را رسانه‌ای کنیم با این حرف مخالف هستم. در این صورت آسیب‌های اساسی خواهیم دید.

مدعی جدید در بسکتبال هستیم

محمدرضا ساکت مدیرعامل باشگاه فولادماهان اصفهان روی تیم بسکتبال این باشگاه حساسیت بالایی دارد. او می‌گوید برخی از اهداف قهرمانی باشگاه را با همه نوپا بودنش در بخش حرفه‌ای می‌تواند تیم بسکتبال فولادماهان تحقق ببخشد. ساکت در بسکتبال به دنبال ساختارشکنی است درست مانند فوتبال. او می‌گوید: سال 81 فوتبال ایران دو قطب بیشتر نداشت، اما با سپاهان این قطب‌ها را شکستیم و از مدعی جدیدی در فوتبال ایران رونمایی کردیم. این اتفاق بعد از ده سال اکنون در بسکتبال افتاده و می‌خواهیم بسکتبال را از یک قطبی بودن خارج کنیم. امسال تیم‌های خوبی آمده‌اند. همیاری زنجان و فولاد ماهان قطب‌های جدید بسکتبال هستند. پتروشیمی بندر امام نیز هزینه کرده و از مدعیان است، بنابراین امسال شرایط با قبل فرق کرده است.

مدیرعامل فولاد ماهان برای رسیدن به قهرمانی در بسکتبال مانع سختی به نام مهرام دارد. این تیم قهرمان پنج فصل پی‌ در پی بسکتبال باشگاه‌های ایران است و عبور از آن بسادگی ممکن نیست. ساکت می‌گوید: مهرام از تیم‌های خوب بسکتبال ایران و آسیاست، اما تیم‌های دیگر با سرمایه‌گذاری جدید باید به خوبی دیده شوند. نباید فقط به برخی تیم‌ها و بازیکنان خاص در بسکتبال توجه شود.

ساکت به دلیل تجارب مدیریتی خود در سپاهان و در حال حاضر در باشگاه فولاد ماهان گاهی اوقات در بسکتبال به مسائل مختلف معترض می‌شود، از جمله مسائل داوری. او درباره فدراسیون بسکتبال نیز نظراتش را این‌گونه ارائه می‌دهد: شخصیت آقای مشحون رئیس فدراسیون بسکتبال کاریزماتیک است. او باانگیزه و باتجربه است و بخوبی کارش را انجام می‌دهد. فدراسیون بسکتبال دو نکته قابل طرح دارد؛ اول سازمان تیم ملی این فدراسیون است که بخوبی اداره می‌شود. بتازگی سازمان کشتی نیز این روند را پیدا کرده و یک نفر مثل رسول خادم آمده و برنامه‌اش را تا سال آینده ارائه کرده است که واقعا من با دید این پلان لذت بردم. فدراسیون بسکتبال هیات رئیسه خیلی جنتلمنی دارد. من این لغت‌ها را خیلی فکر کردم و الان دارم آنها را به کار می‌گیرم.

مدیرعامل باشگاه فولاد ماهان نیاز فدراسیون بسکتبال را در تجدید نظر در برخی از بخش‌ها می‌داند: اول فدراسیون، چون متولی بسکتبال است، من قبول ندارم خیلی از تصمیم‌گیری‌ها توسط باشگاه‌ها و صاحبان تیم‌ها انجام شود. فدراسیون خیلی از سیاست‌ها را به رای و نظر باشگاه‌ها منوط می‌کند، مثلا تعداد سهمیه بازیکنان ملی‌پوش. چه کسانی در فهرست «الف» باشند و چه بازیکنانی در فهرست تیم «ب» قرار بگیرند. شکل مسابقه چطوری باشد. چه زمانی بازی‌ها آغاز و چه زمانی بازی‌ها به پایان برسد. این‌که خود باشگاه‌ها بر سر این موارد توافق بکنند من این روش را قبول ندارم، چون صلاح و مصلحت بسکتبال را براساس برنامه‌های استراتژیک خود فدراسیون‌ها به عهده دارند، بنابراین باید این برنامه‌ریزی‌ها و تصمیم‌گیری‌ها را انجام بدهند. این که مربیان و مدیران در برنامه‌های فدراسیون وارد شوند، از این منظر که خودمان را راحت کنیم خیلی خوب است، اما این مغایر نگاه استراتژیکی است. خاستگاه نظرها نباید براساس مدیریت موقعیت باشد، نگاه منطقه‌ای است. من نگاه خاص خودم را دارم و شما نگاه خاص خودتان را و در آن به برنامه‌های دوردست توجه نمی‌شود.

انتقاد بعدی ساکت به سازمان لیگ است. او می‌گوید: فدراسیون بسکتبال به دلیل جمع و جور بودنش می‌توانست یک الگوی خوب از سازمان لیگ ارائه بدهد. خوشبختانه در دستور کار آقای مشحون هم هست. پیچیدگی‌های لیگ به گونه‌ای است که سازمان لیگ قوی و مقتدر می‌خواهد. سازمان لیگ باید همه مسائل برگزاری لیگ را متمرکز در خودش داشته باشد. در حال حاضر از لیگ‌های منظم است. در دسته‌های دیگر هم همین‌طور. فولاد ماهان در لیگ یک و دو هم تیم دارد، اما بسکتبال ما باید بپذیرد قطب‌های جدیدی به وجود آمده است و اقتضائات این مقطع را نیز باید در نظر بگیرد. هم فدراسیون و هم تیم‌هایی که یکه‌تاز بودند و هم مدعیانی که تازه وارد این صف قدرت شدند همه ما باید ظرفیت‌های این مقطع را رعایت کنیم.

مدیرعامل باشگاه فولاد ماهان تیم بسکتبال این باشگاه را با دورانی که با فوتبال سپاهان در لیگ برتر حضور داشت قیاس می‌کند و می‌گوید: در همان سال اول که تیم فوتبال سپاهان وارد لیگ برتر شده بود، ما با هجمه رسانه‌ها درگیر بودیم. موضع‌گیری‌های شدیدی از برخی رسانه‌ها و حتی باشگاه‌ها نسبت به سپاهان صورت گرفت. آنها این حرکت جدید را بر‌نمی‌تابیدند. من الان دوباره همان احساس را دارم. امسال قطب‌های جدیدی آمدند، بالندگی لیگ بیشتر شده، همه باید برابر قانون و مقررات سر تعظیم فرود آورند. ممکن است طرز فکر قبلی این بوده که قدرت‌های قبلی بخواهند از برخی امکانات و شرایط استفاده کنند، اما امسال این رویه تغییر کرده است. شاید هم در بعضی جاها این افراد فکر می‌کنند حریم‌هایی برایشان وجود داشته که الان چون تعدد چهره‌های بزرگ و تیم‌های بزرگ را داریم همه باید اقتضائات زمانی فعلی را گردن بگیریم.

ساکت حرکات فرهنگی این باشگاه در برابر داوری‌های بسکتبال را پیشرو می‌داند: ما از هفته اول چه در لیگ برتر باختیم و چه بردیم نامه فرستادیم به فدراسیون و نکات داوری مثبت و منفی را در آن نوشتیم. از این به بعد هم این کار را می‌کنیم، چون اعتقاد داریم فصل‌الخطاب بسکتبال فدراسیون است. ما هم حق داریم که نقطه نظرات‌مان را اعلام کنیم و خوشبختانه فدراسیون از این کار استقبال کرد و از تیم‌ها خواست چنین کارهایی انجام بدهند.

مدیرعامل فولاد ماهان با بیان این‌که اهل هوچیگری و شلوغ بازی در فضای ورزش نیست، می‌گوید: تیم فولاد ماهان در حضور 6000 تماشاگر در زنجان به همیاری باخت، اما هیچ تماشاگری در آنجا به تیم ما توهین نکرد. اگر همه در فوتبال تماشاگران گهر را مثال می‌زنند به اعتقاد من رفتار تماشاگران زنجانی در لیگ برتر بسکتبال قابل تقدیر است.

حجت‌اله اکبرآبادی ـ محمد رضاپور / گروه ورزش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها