حریم خصوصی به مقولات و اطلاعاتی اطلاق می‌شود که یک فرد حاضر نیست با دیگران شریک شود و هر نوع دسترسی به آن را غیرقانونی و بی‌اخلاقی می‌پندارد. این اطلاعات فقط مخصوص اوست و دنیای محرمانه‌اش را تشکیل می‌دهد. البته حریم خصوصی هر فرد با توجه به جهان‌بینی ایدئولوژی‌ و خاستگاه اجتماعی‌اش متفاوت است و انسان با توجه به این پارامترها می‌تواند تعریف مشخص و منحصر به‌فردی از حریم‌های خود ارائه دهد و چارچوب‌هایش را مشخص کند. به تعبیر بهتر، حریم خصوصی و ابعادش را هر فرد خود تعیین می‌کند و اگر اشراف و خودآگاهی از خویش داشته باشد، می‌تواند بر‌اساس آن یک حریم خصوصی برای خود تعریف کرده و سپس سراغ فضای مجازی برود.
کد خبر: ۸۸۰۲۱۹

اصولا حریم شخصی یک بحث شخصی است. مشکل اینجاست که وسایل ارتباط جمعی بدون کوچک‌ترین شناختی و بر‌اساس منافع اقتصادی و تجاری وارد کشور شد و هیچ‌گونه پیوست فرهنگی و آموزشی با آنها همراه نبود. نباید بدون آگاهی و شناخت کامل به این فضای مجازی ورود کرد. متاسفانه این معضل به بدفهمی ما از مفهوم فناوری بازمی‌گردد. فناوری یعنی تولید، مدیریت، توزیع، مصرف و فرهنگسازی برای ابزار و تکنیک‌های جدید.

در هر جامعه‌ای افراد قانون‌شکن حضور دارند و فضای مجازی هم از این قاعده مستثنا نیست. این قانون‌شکنان گاه می‌خواهند ثروت‌های مادی دیگران را به سرقت ببرند و گاه به داشته‌های معنوی آنان چشم طمع دارند. در فضای مجازی، اطلاعات یک نوع ثروت است و قدرت می‌آورد. باید استفاده از فضای مجازی را مدیریت کرد. وسایل ارتباط جمعی هم در این‌باره غفلت کرده و به وظایف خود عمل نمی‌کنند. آموزش را باید از سطوح مقدماتی آغاز کرد. فرهنگسازی استفاده از فضای مجازی باید از سطوح مقدماتی آغاز شده و همه نهادهای آموزشی در آن مشارکت کنند. متاسفانه در مقاطع آموزشی هیچ‌گونه برنامه‌ای برای مواجهه با فضای مجازی نداریم. حتی در دانشگاه‌ها هم برخورد درستی با این فضا نمی‌شود. در اثر این غفلت همگانی، ابزارهای جدید وسیله‌ای می‌شوند برای از هم پاشیدن خانواده‌‌ها، ترویج بی‌اخلاقی، هنجارشکنی‌ها و عبور از خطوط قرمز.

بشخصه اعتقادی به همذات‌پنداری برای ابزارهای تکنولوژیک ندارم. همه این وسایل در یک بستر اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تولید می‌شود. البته در کشورهای غربی در یک سیر و تحول طبیعی وارد جامعه شده و مورد استفاده قرار می‌گیرند و شاید به همین دلیل باشد که به اندازه کشور ما حاشیه‌ساز نیستند. ما این ابزارها را وارد کشور کرده و بدون آن‌که فرهنگ استفاده از آنها را فراگرفته باشیم مورد بهره‌برداری قرار ‌داده‌ایم. همه چیز به آگاهی مخاطبان از این ابزار جدید بازمی‌گردد. باید به کاربران فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی این هشدار را داد که اطلاعاتی که در این فضا نگهداری می‌کنند هر لحظه در خطر سرقت و سوء‌استفاده است.

مشکل، ندانستن تهدیدها و فرصت‌های فضای مجازی و نبود مدیریت صحیح بر این فضا و در یک کلام، کم‌سوادی رسانه‌ای ماست. قطعا باید مراکزی این آموزش‌ها را تهیه، تدوین و تنظیم کنند و در اختیار جامعه قرار دهند. زمانی که سطح سواد رسانه‌‌ای خانواده‌ها بالاتر برود بسیاری از تهدیدات هم از بین خواهد رفت. باید یک پیوست فرهنگی و آموزشی همراه این ابزارهای جدید کرد.

جذابیت حریم خصوصی زندگی دیگران برای ما ایرانیان عموما به مبانی تربیتی و آموزشی جامعه و نظام اخلاقی آن بازمی‌گردد. متاسفانه جامعه ایرانی بدون آگاهی و استراتژی با این ابزارهای جدید مواجه شده است و در آن خصوص، راهبرد و سیاستگذاری مشخصی وجود ندارد. نهادهای متولی هم عموما سیاست سلبی را در این‌باره اتخاذ کرده و فرصت را به دیگران سپرده‌اند تا در این خصوص نقش‌آفرینی کنند. یک بار برای همیشه باید این مشکل را حل کرد و با نگاه مثبت به فضای مجازی، به سمت سیاستگذاری عاقلانه مبتنی بر ارزش‌های دینی، تجربه‌های تاریخی، مطالعه، نظریه‌پردازان و تفکر سیستمی برویم. اگر آموزش‌های سیستمی را در جامعه نهادینه و حتی اجباری کنیم، مردم واکسینه شده و خود‌به‌خود در مقابل بی‌اخلاقی‌های فضای مجازی خواهند ایستاد.

دکتر اسماعیل قدیمی

مدرس ارتباطات

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها