کارگردان فیلم هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند:

مخاطب، خانواده من است

پوران درخشنده، نویسنده و کارگردانی است که در فضایی آرام و بی‌هیاهو به نقد اجتماعی و طرح مسائل روز جامعه می‌پردازد. او آنقدر به چالش‌ها و معضلات اجتماعی پرداخته که اغلب مردم و خانواده‌ها، برایش درد دل می‌کنند، از او راهکار می‌خواهند و به عنوان یک کارشناس اجتماعی قبولش دارند.
کد خبر: ۵۳۸۳۰۸
مخاطب، خانواده من است

درخشنده از همان موقع که شرایط سخت یک ناشنوای نوجوان (فیلم رابطه) را به تصویر کشید، تاکنون که به مسائل و مشکلات دختران جوان می‌پردازد، از بیان دغدغه‌های اجتماعی‌اش کوتاه نیامده است. درخشنده با «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» زندگی دختری را به تصویر کشیده است که سکوتش بر دردهایش می‌افزاید.

«هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» فیلمی اجتماعی با نگاهی به شرایط دختران است. از چه زمانی به فکر ساخت این فیلم افتادید؟

سال‌ها بود می‌خواستم در این باره فیلم بسازم که به دلایلی کنارش می‌گذاشتم ولی این موضوع مرا رها نمی‌کرد. حدود سه سال طول کشید تا توانستم همه متریال قصه را فراهم کنم و فیلمنامه‌ای بنویسم که همه آنچه را می‌خواهم به خانواده‌ها و جامعه بگویم داشته باشد.

اغلب فیلم‌های شما نگاه منتقدانه و در عین حال مهربانانه و مادرانه‌ای به مشکلات اجتماعی دارد، اما چرا در «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» نگاه تند و تیز منتقدانه‌تان بیشتر از همیشه است؟

ممکن است یک مادر هم در مواردی مهربانی‌اش را کنار بگذارد و تصمیم بگیرد خیلی تند با موضوع برخورد کند و نتیجه تربیتی مناسب را داشته باشد. در این فیلم هم این نگاه وجود دارد و آیینه‌ای مقابل آدم‌ها قرار می‌دهد تا زشتی‌های خودشان را ببینند. من مخاطب را خانواده خودم می‌دانم و جزوی از آنها هستم. درد این جامعه، درد من است و نمی‌توانم به دردهایشان بی‌توجه باشم. مردم خیلی از مشکلاتشان را با ما در میان می‌گذارند و من نمی‌توانم از کنار این مشکلات عبور کنم. واقعا یک جاهایی هم از نظر روحی آسیب می‌بینم ولی به هر حال باید از یک جایی بحث، هشدار و نگاه به این موضوع شروع می‌شد.

شما در مسیر تحقیقات با چنین سوژه‌هایی روبه‌رو شدید یا برخورد با چنین مواردی برای ساخت این فیلم ترغیب‌تان کرد؟

در تحقیقات به این موضوع رسیدم ولی در طول این سال‌ها با آدم‌هایی برخورد داشتم که این حوادث را گذرانده بودند. در واقع از سال 68 این آدم‌ها در مسیرم قرار می‌گرفتند و مرا به ساخت فیلمی با این موضوع ترغیب می‌کردند. در یک مقطع زمانی آنقدر این آدم‌ها سر راهم قرار گرفتند که دیگر نتوانستم از این موضوع فرار کنم. برای همین تلاش کردم تا هر طور شده این معضل را مطرح کنم. کوشیدم از کنار خط قرمزها به گونه‌ای بگذرم که هم هشداردهنده و هم به اخلاقیات پایبند باشم.

عنوان «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» و مضمونش، نگاهی ضدمرد را به ذهن متبادر می‌کند. تا چه حد قصد طرح چنین نگرشی را داشته‌اید؟

فیلم من به هیچ وجه ضدمرد نیست، چون معتقد به تنهایی زن و مرد نیستم. من فکر می‌کنم زن و مرد در کنار هم هستند تا به نفر سوم نگاه کنند. نفر سوم زن و مرد، فرزندشان است و همه آینده، زندگی، تربیت و کمال او. من با نگاه ضدمرد مخالفم، چون در جامعه ما انسان‌ها زندگی می‌کنند، جنسیت انسان‌ها مهم نیست و مهم نزدیک شدن نگاه انسان‌ها به یکدیگر است. مهم این است که از تفرقه و منیت‌ها دور شویم و به یک نگاه سلامت برسیم. من به نگاه ضد مرد اعتقادی ندارم و به تعادل، انسانیت و عدالت در جامعه فکر می‌کنم.

شما در اغلب فیلم هایتان از ترکیب بازیگران شناخته شده و حرفه‌ای استفاده می‌کنید. در «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» هم چنین ترکیبی دارید، برای انتخاب بازیگر زن اصلی قصه، چطور به «طناز طباطبایی» رسیدید؟

واقعیت این است که ابتدا نمی‌خواستم برای این نقش از بازیگر استفاده کنم و قصد داشتم برای باورپذیری، همذات‌پنداری و نزدیکی با تماشاگر، از یک نابازیگر استفاده کنم. نمی‌خواستم تماشاگر هیچ تصور ذهنی از شخصیت اصلی فیلم داشته باشد. برای انتخاب بازیگر این نقش هم از بیش از 700 نفر تست گرفتم ولی نقش، نقش سختی بود و از عهده هر کسی برنمی‌آمد. ضمن این که فرصتی هم برای کار روی نابازیگر نداشتم و نمی‌خواستم زمان را از دست بدهم به همین دلیل تصمیم گرفتم، سراغ بازیگری بروم که چهره نباشد و هیچ تصور ذهنی برای مخاطب نداشته باشد. سرانجام به طناز طباطبایی رسیدم که خیلی چهره نبود و چندان شناختی راجع به او وجود نداشت. او هم خیلی روی نقش کار کرد و برای رسیدن به آن زحمت کشید.

به چه دلیل عنوان «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» را برای این فیلم انتخاب کردید؟

چون فکر می‌کنم این معضل از نگاه تربیتی شروع می‌شود که می‌خواهیم دخترها کمتر حرف بزنند و مشکلاتشان را نگویند. در این شرایط وقتی دختری از مشکلی که برایش پیش آمده حرف می‌زند، انگشت اتهام به سوی او می‌رود و او متهم شناخته می‌شود. ما در این زمنیه نیاز به فرهنگ‌سازی داریم تا بچه‌ها اعتماد کنند و همه مشکلاتشان را به ما بگویند. نگاه تربیتی نباید در ازای گفتن حقایق، کشیده بزند و سرکوب کند. به همین دلیل اسم فیلم را «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» گذاشتم تا سرمنشأ مشکلات را در ترس از آبرو جستجو کنیم در حالی که ابتدا باید ترس از آبرو را تعریف کنیم سپس نگاه آسیب‌ شناسانه به این مسائل داشته باشیم.

آزاده کریمی - گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها