نگاهی به سریال «دوران سرکشی»

مضمون جسورانه‌ پرداخت قوی‌

کشور ما به لحاظ بافت سنی غالبی که بر جمعیت آن مستولی است، دارای افراد جوان بسیاری است که بسیاری از آنها نیز در آغاز این مرحله یعنی سنین نوجوانی بسر می‌برند. دوران نوجوانی واجد خصایص منحصر به فردی است که متمایزکننده واضحی از سال‌های کودکی است. سنین 12 تا 17 سالگی حد مشترک این دوران است که البته بسته به نظرهای مختلف و فرهنگ‌های متفاوت دامنه‌اش قابل تغییر است. ج. استنلی‌‌هال، موسس انجمن روان‌شناسی آمریکا، این دوران را دوران توفان و تنش شدید نامیده است.
کد خبر: ۱۹۸۹۸۵

علت چنین حساسیتی معطوف به تغییرات جسمانی، جنسی، روانی، معرفتی و به تبع آن تغییر در الزامات اجتماعی است. در واقع درست در دورانی که نوجوان با سرعت زیادی بلوغ جسمانی را طی می‌کند، اجتماع از او می‌خواهد که هم مستقل باشد، هم روابطش را با همسالان و بزرگسالان تغییر دهد، هم سازگاری جنسی و هم آمادگی کسب مهارت‌های نوین داشته باشد و علاوه بر همه اینها نوجوان باید تلاش کند هویتی نیز برای خویش کسب کند.

احساس ناخوشایند درخصوص سرعت رشد اعضای مختلف بدن، تزلزل در اعتماد به نفس، احساس غریبگی با خویش (نمی‌دانند کودکند یا بزرگسال و در هر موقعیت مختلفی چه رفتاری متناسب با هر یک از این دو حوزه نشان دهند)، ناراحتی‌های جسمانی ، تحریک شدید و سریع در مقابل محرکات جنسی، درون‌گرایی، کسب تفکرات انتزاعی، حس، استقلال، گروه‌گرایی در میان همسالان، حس پرخاشگری، فاصله‌گیری با گروه‌های مرجع‌ قدیمی (مثل پدر و مادر) و جذب شدن به گروه‌های مرجع جدیدتر و الگوبرداری از آنها و... از جمله ویژگی‌هایی است که کم و بیش در میان نوجوانان غالب است و همین‌ها واجد بحران‌های بالقوه‌ای هستند که نقش موثری در شکل‌گیری شخصیت نوجوان دارند و رفتارهای متفاوت اطرافیان می‌تواند از آنها شخصیت‌هایی به همان اندازه متفاوت پرورش دهد.

با این توصیفات، گمان می‌رود شمه‌ای از تصویر نوجوان در مفروض این یادداشت تبیین شده باشد. حال با این انگاره، سراغ این پرسش می‌رویم که سهم نسل نوجوان جامعه ما از تلویزیون و سینما چقدر است؟ ظاهر این ماجرا سطحی متراکم و ضخیم را نشان می‌دهد. در تلویزیون که با توجه به وجود گروه کودک و نوجوان و همچنین انواع و اقسام برنامه‌های مربوط  به این قشر، تعداد بسیار انبوهی را شاهد هستیم، در سینما نیز دست‌کم بیش از هشتاد عنوان فیلم سینمایی بلند با محوریت نوجوانان و دغدغه‌های آنان ساخته شده است. اما با این حال کمتر اثری چه در سینما و چه در سیما وجود دارد که در ذهن جمعی بینندگان باقی مانده باشد و مربوط به سنین نوجوانی نیز باشد. در سینما آثاری از قبیل سه‌گانه رسول صدرعاملی مصداق جدی این جریان است و در تلویزیون نیز معدود آثاری به جا مانده که از بین شان می‌توان به قصه‌های مجید اشاره کرد. یکی از این آثار تلویزیونی که به شکل عمیق و جدی، بحث نوجوان را مطرح ساخته است، مجموعه «دوران سرکشی» ساخته کمال تبریزی است.
دوران سرکشی در پاییز سال 1381 از شبکه تهران پخش شد. این سریال که هنوز هم در نزد بسیاری از منتقدان جزو آثار شاخص در امر سریال سازی تلویزیون به حساب می‌آید، درباره خانم دکتری بود که رئیس یکی از خانه‌های ریحانه (پناهگاه دختران و زنان بی‌سرپرست) است. او درگیر ماجرای دختر نوجوان مجهو‌ل‌الهویه‌ای می‌شود که دچار بیماری چند شخصیتی (Multipersonality)  است. در جریان سرگذشت دخترک، مسائل و رویدا‌های تلخی پدیدار می‌شوند که ریشه در موقعیت اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی او دارد، مسائلی که دخترک را به آوارگی در کوچه و خیابان کشانده است و در مواجهه با افراد مختلف به چالش های جدید و پیچیده‌ای سوق می‌دهد. به موازات جریان این دختر نوجوان، مسائل دیگری نیز در ارتباط با شخصیت‌های دیگر (از جمله زندگی خانوادگی خود خانم دکتر) شکل می‌گیرد و مطرح می‌شود که غنای اثر را ارتقاء می‌بخشد. احمد پورنجاتی که خود زمانی از مدیران صداوسیما بود طی یادداشتی با نام «چشم‌ها را باید شست» درباره این سریال گفته بود: «دوران سرکشی از معدود برنامه‌هایی است که به جای فرافکنی، بد و بیراه گویی به این و آن، توطئه‌اندیشی و دشمن تراشی، به توصیف و تحلیل مسائل جامع پرداخته و آینه‌وار  صادق و بی‌فریب  زخم‌ها و عفونت‌های چهره‌مان را پیش روی‌مان گذاشته است... چه بسا اگر حضور برخی هنرمندان سرشناس در این مجموعه نبود بسیاری از بینندگان آن را گزارشی خبری و مستند می‌پنداشتند.»

یکی از ارزشمندترین وجوه این سریال فیلمنامه‌اش بود که جزو نوشته‌های علیرضا طالب‌زاده (نویسنده موفق و توانای آثار مطرح تلویزیونی از جمله در پناه تو، صاحبدلان، رقص پرواز و...) است. این فیلمنامه ساختاری دراماتیک و سنجیده و مضمونی ملموس و جسورانه دارد که با گزینش حساب شده چارچوب داستان‌گویی‌اش توانسته زبانی نافذ برای روایت‌پردازی برگزیند. شخصیت اصلی این درام یک فرد ضدقهرمان است که در معرض شدیدترین آسیب‌های اجتماعی قرار گرفته است و رفتارهای عجیب و غریب و ناهنجار او (روناک) با این که در ابتدای کار، ممکن است مخاطب را به سوی قضاوت‌هایی شتابزده سوق دهد اما هر چه روایت جلوتر می‌رود، این قضاوت جای خود را به احساس عمیقا همدلانه‌ای می‌دهد. قهرمان دیگر داستان، خانم دکتر (حنانه) است که خود نیز زمانی سرراهی بوده است و همین ایده جدا از انگیزه‌سازی برای متقاعد ساختن وجهه پرتلاش و مسوولانه او در قبال روناک و سایر پناه‌جویان، باعث تقویت بیشتر عنصر همراهی تماشاگر می‌شود. در عین حال نویسنده تلاش کرده است به موازات معمای زندگی روناک، زندگی حنانه را نیز توام با چالش‌هایی ترسیم تندی از جمله اختلاف با شوهرش که باز به غنی‌تر شدن هسته درام کمک رسانده است.

سریال دوران سرکشی با این که تمام قابلیت‌ها را برای ورود به عرصه یک ملودرام سطحی و مبتذل در بردارد (از جمله دختر بدبخت و بی‌کس و کار، آدم‌های بدجنس، سرنوشت محتوم و شوم و...) اما از آنها استفاده‌ای غیرکلیشه‌ای به عمل آورده شده است جسارت مضمونی چنان در کنار قدرتمندی بیان قرار داده شده است که بشدت بحث دختران فراری را با تعهد و مسوولیت‌پذیری فراوان مطرح می‌سازد و از این لبه تیغ بخوبی و با موفقیت عبور داده می‌شود.

دوران سرکشی جدا از قابلیت‌های فیلمنامه و کارگردانی، واجد چند عنصر درخشان در امر بازیگری نیز بود. تمام بازیگران این سریال البته بسیار خوب نقش ایفا کردند (از لادن مستوفی در نقش ریحانه گرفته تا مهران رجبی در نقش پلیس) اما در این بین رضا کیانیان (در نقش قاضی دادگاه) و نیز عاطفه نوری (در نقش اصلی داستان یعنی روناک) بازی خیره‌کننده‌ای داشتند. کیانیان در جایی راجع به نقش قاضی در این سریال گفته است: «دوست  نداشتم یک قاضی نمونه‌ ای و تیپیک را به نمایش بگذارم. باید فردیت و واقعیت خود را پیدا می‌کرد. اول عینک به ذهنم رسید، عینکی که به جای درشت‌تر کردن چشم کوچک‌ترش می‌کرد و می‌توانست در القای دقیق بودن و تیزبینی او کمک کند. رفتار درونی‌اش برایم مهم‌تر بود و بعد هم این که چنین درونیاتی را در چه هیبتی می‌توان تصویر کرد. او آدم دقیقی است که ظاهرا به دلیل شلوغ بودن سرش از جلسه‌های قبلی دادرسی چیزی یادش نیست اما بعدا متوجه می‌شوید که حواسش کاملا جمع است.»

عاطفه نوری نیز که اولین نقش هنری‌اش را در این سریال بازی کرد، با این که چهره‌ای بسیار معمولی داشت و فاقد جاذبه‌های متداول نقش اول، لحاظ ظاهر بود، اما حسی بسیار قوی را بر پرسونای شخصیت تحت ایفای نقشش مستولی ساخته بود که بسیار در باورپذیر کردن این کاراکتر عجیب و غریب تاثیر داشت. نوری بعدها در سریال نرگس نیز بازی کرد و در آنجا نیز بارقه‌هایی از استعداد شگرف خویش را  نشان داد، اما از آنجا که کارگردانی نرگس همانند کارگردانی دوران سرکشی وضعیت کنترل شده‌ای نداشت، بازی او نیز در این سریال دوم قابل قیاس با دوران سرکشی نبود. کما این‌که سریال بعدی تبریزی (شهریار) نیز اصلا در قد وقواره دوران سرکشی نمی‌گنجید.

دوران سرکشی از معدود آثار تلویزیونی بوده است که شمایلی منسجم و پرقدرت از ابعاد مختلف ساختاری (فیلمنامه، کارگردانی، بازی، و ...) را در طی یک موضوع بسیار حساس (معضلات سن نوجوانی و بحث دختران فراری) خلق کرده است. از همین رو است که تا سال‌های سال از آن به عنوان یک نقطه عطف و شاخص یاد خواهند کرد.

مهرزاد دانش‌

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها