دست نشانده وفادار

برخی کشورهای منطقه از سرمشق صدام پیروی کردند و به گونه ای جدایی ناپذیر با اندیشه های ضدایرانی او پیوند خوردند.

کد خبر: ۱۲۱۳۳۴

صدام در زمان جنگ با ایران شهرتی افسانه ای در میان عربها به دست آورد و این شهرت را بیش از همه مدیون بذر کینه ای است که علیه ایرانیان در کشتزار فکری عربها کاشته بود. او حتی نام جنگ با ایران را قادسیه گذاشت تا یک بار دیگر رسالت تاریخی آنان را درباره ایران به یادشان بیاورد! بذر این کینه توزی پیش از این توسط استعمار انگلیس که صدام را از همان جوانی برای رهبری عراق برگزیده بود، در دل او پاشیده شد؛ همان گونه که رضاشاه پهلوی را از دوره قزاقی اش نامزدی شایسته برای پادشاهی ایران دیده بود. گرچه آثار و منابع فراوانی از زندگی صدام وجود دارد، اما هیچ یک به سالهایی که صدام زیر نفوذ و تربیت عوامل اطلاعاتی و سیاسی لندن بود اشاره جدی نکرده اند. حقیقت این است که صدام 4سال در سایه سازمان اطلاعاتی انگلیسی ها آموزش دید و تربیت شد تا روزی که آنان تصمیم بگیرند این جوان ولگرد و بی خانمان را پشت سر احمد حسن البکر قرار دهند و او را به قدرت برسانند.
مربیان انگلیسی صدام از همان ابتدا به او گفته بودند که وجود البکر بعد از کودتای هفدهم ژوئیه 1968لازم است و او باید پایه های حکومت بعثی ها را تثبیت کند ولی قدرت واقعی در عراق تو هستی! صدام مانند یک گماشته وفادار به آنچه که انگلیسی ها با واسطه میشل عفلق یا امریکایی ها برای او برنامه ریزی کرده بودند در دوران حکومت خود رفتار کرد.
او توانست بسیاری از آمال و آرزوهای استعماری انگلیس ها را برآورده کند. در راس این برنامه ها کینه ورزی نسبت به ایرانیان بود. نهایت جنگ عراق با ایران نیز برای تضعیف یا محو اسلام و بویژه شیعه بود که انگلیس ها کینه ای قدیمی از آن دارند. درست است که در چند روز گذشته آخرین برگ زندگی صدام ورق خورد، اما اندیشه های ضد ایرانی و ضددینی او در پاره ای از کشورهای عربی زنده است.
این مجال همیشه برای انگلیسی ها و امریکایی ها وجود داشته که حاکمان آینده خود را در منطقه از میان کسانی انتخاب و تربیت کنند که مانند صدام بیندیشند، رفتار کنند و بالطبع سرنوشتی مانند او را نیز بپذیرند. امروز هم چنین حاکمانی کم نیستند.