چگونه سوءظن و بدبینی را از زندگی مشترک دور کنیم؛

مضطرب و پریشان منتظر بود خانم منشی صدایش کند و او بتواند با دکتر روان شناس ملاقات کند هرازگاهی در طول اتاق انتظار قدم می زد و بعد روی صندلی می نشست
کد خبر: ۵۷۱۴
در حالی که سعی می کرد لرزش دستانش را مخفی کند، به ساعتش نگاه کرد به نظر می رسید مدت زیادی از ازدواجش نمی گذرد در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، نگاهم کرد؛ گویی منتظر یک تلنگر بود. با تکان دادن سر، شروع به صحبت کرد: ماههای اول زندگی همه چیز خوب و زیبا بود؛ اما چندی نگذشت که سوءظن و بدبینی چون موریانه ای بنیان زندگی ام را ویران کرد. از کار بیرون از خانه منع شدم ، مکالمه های تلفنی ام همواره کنترل می شد و حتی رفت و آمد به منزل پدری قدغن شد با کمی سکوت پرسید: آیا زندگی ای را که مجبور باشی برای اثبات شرافت و وفاداری به شریک زندگی ات مرتبا قسم بخوری و سعی در اقناع او داشته باشی، قابل تحمل است؛ازدواج در واقع نوعی ایجاد اتصال و پیوند میان دو دنیای متفاوت و دو زندگی با ویژگی های گوناگون است و حاصل آن باید به گونه ای باشد که زن و شوهر در سایه آن بتوانند زیبایی ها و اهداف زندگی مشترک را ببینند و در کنار هم آرامش یابند و بنای این زندگی مشترک نیز باید متکی به عقل و خرد و زینت بخش آن ، محبت و خوشبینی و اعتماد دو طرف باشد.یکی از مسائل و مشکلاتی که در زندگی خانوادگی کم و بیش با آن مواجه هستیم ، سوءظن ها و بدبینی هاست که حیات مسالمت آمیز زوجین را به مخاطره می اندازد و خطر و زیان آن به حدی است که توافق و تفاهم را در میان طرفین از بین می برد و در مواردی بهانه جویی و بعد درگیری ایجاد می کند. گاهی این امر ممکن است موجب از میان رفتن آبروی یکی از دو طرف شود که در آن صورت تلاش برای اثبات شرافت ، بسیار سخت خواهد بود این زمان است که مصاحبت ها کسل کننده و احساس ها از یکدیگر توام با رنج و حقارت و دیدها نسبت به زندگی تاریک و نومیدانه و دردها به نظر غیرقابل درمان خواهد بود.دکتر مسعود غفاری ، روان شناس و عضوهیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی سوءظن را این چنین تعریف می کند:سوءظن عبارت است از یک اختلال روانی و آنانی که به آن دچار هستند، با نگاهی بسیار منفی و توهین آمیز به دیگران می نگرند. تجربیات بالینی نشان دهنده این است که زندگی کردن و کنار آمدن با چنین افرادی بسیار دشوار و یا شاید بتوان گفت ناممکن است ؛ زیرا آنان در ارتباطات با دیگران به گونه ای رفتار می کنند که طرف مقابل احساس توهین و اجحاف و ناامنی و تحقیر می کند. در واقع پیوسته عیب جو و منفی نگر هستند و همواره قسمت خالی لیوان را می بینند و همیشه این احساس در آنها وجود دارد که دیگران قصد فریب دادن آنها را دارند بدگمانی هایی که موجب پیدایش درگیری هایی در زندگی می شوند، به صورت ها و علل گوناگونی نمود می یابند. گاهی این بدگمانی ها به خاطر زمینه های مالی و مادی زندگی است و در این امر طرفین مقصرند؛ زیرا مسائل مربوط به درآمد و هزینه زندگی را از هم مخفی نگه می دارند. زن گمان می کند که همسرش حقوق و درآمد را در جایی پس انداز کرده و یا در راهی خرج می کند که او خبر ندارد و یا درآمد را برای کسانی غیر از زن و فرزندانش هزینه می کند و شوهر نیز گمان می کند پولی که بابت برخی از هزینه های زندگی به او می پردازد، بی حساب و کتاب خرج می شود و یا در راههای نادرستی مصرف می شود. گاهی نیز بدگمانی ها در زمینه های مربوط به عفت و پاکی است که از غیرتها و حسادت ها نشات می گیرد؛ در حالی که اگر نیک بنگرند، دامن طرفین از این گناه مبراست و فقط سوءظن موجب پیدایش این امر شده است گاهی نیز بدگمانی ناشی از احساس توطئه ای درخصوص زندگی و حیثیت طرف است و هر دو گمان می کنند که طرف مقابل راضی به مرگ و فنای اوست؛ در حالی که این دو در درون خود یکدیگر را دوست دارند و مشکل آنها این است که علاقه خود را نسبت به هم ابراز نمی کنند.گاهی سوءظن ها به خاطر احساس وجود مخفی کاری هایی است که زن و شوهر بیش یا کم در کار و برنامه هم سراغ دارند. رفتار و حالاتی را از هم خبر دارند که از نظرها پنهان و مشکوک است این امر تا روزی که از دید هم مخفی است ، مساله ای نیست ؛ ولی آن گاه که روزنه ای درباره آن پیدا کنند؛ نسبت به آن حساس شده و سعی خواهند کرد بالاخره از آن سر در آورند.چه بسیار مردانی که مثلا برای روز تولد همسرشان برنامه هایی تدارک می بینند، اما برای این که برایش هیجان انگیز و غیرمترقبه باشد، همه چیز را تا روز موعود مخفی می کنند و مثلا تلفنهای پنهانی به اقوام می زنند و یا اگر در جمعی مشغول صحبت درباره مراسم میهمانی باشند، به محض ورود همسر، صحبت را عوض می کنند و تمامی این مسائل باعث ایجاد سوءظن و بدبینی نسبت به طرف مقابل می شود؛ در حالی که واقعا این سوءظن است که باعث ایجاد سوءتفاهم می شود.گاهی بدبینی ها ناشی از عقده های روانی و محرومیت های مربوط به دوران گذشته است که زندگی زوجین را تیره و تار می کند. در اثر وجود عقده ها، این وضع پدید می آید که افراد درباره عیوبی که نمونه اش در خودشان وجود دارد و از نظرها مخفی است ، حساس شده و در آن باره نسبت به همسر خود بدبین می شوند. ناسازگاری ها بر آن اساس آغاز شده و با ایرادهای بیجا، در پیبر هم زدن آشیانه خود می افتند.دکتر مسعود غفاری درباره این افراد و تاثیری که زندگی خانوادگی پیش از ازدواجشان می تواند بر ایجاد این بدبینی و یا تشدید آن داشته باشد، می گوید: به طور کلی می توان گفت افرادی که سوءظن دارند، عموما محصول خانواده های مشکل دار با اختلافات شدید بوده و پدر و مادر نگاهی منفی و همراه با تردید و بدگمانی و سوءظن به هم داشته اند و ارزشها و نیازهای هم را جدی نگرفته و نسبت به آن بی تفاوت بوده اند و احترامی برای هم قائل نیستند.در مواردی ممکن است لغزش و خطا از خود شما باشد و یا خود احساس کنید و دیگران نیز تایید کنند که شما فردی بدگمان و بدبین هستید و حتی اگر به این مساله هم نرسیده باشید، مصلحت زندگی ایجاب می کند که خود را کامل ندانید و تصور کنید گاهی ممکن است اشتباه کنید. در این صورت است که چنین تصوری شما را وادار می کند تا به دنبال شناخت حقیقت بروید و یادرصدد درمان بیماری خود برآیید. دکتر غفاری درباره چگونگی درمان بیماری سوءظن و بدبینی در افراد می گوید: درمان چنین افرادی بسیار دشوار است ، ولی در نهایت روان درمانی های ژرف می تواند در ایجاد رفتار سازگارانه آنها نقش داشته باشد. تنها نکته ای که لازم به گفتن است ، وجود افراد حسن ظنی است که نقطه مقابل چنین افرادی را تشکیل می دهند. افراد حسن ظنی کسانی هستند که در رابطه با دیگران ، پیوسته به حسن جویی از آنها می پردازند و جنبه های مثبت رفتاری دیگران را تمجید می کنند و به آنها بها می دهند می توان با معاشرت با این گونه افراد، سوءظن را از خود دور کرد در زندگی مشترک همواره باید سهم عقل را بر سهم دل فزونی داد و در مواردی بسیار با در میان گذاشتن واقعیت ها، از پدید آمدن کدورت ها جلوگیری کرد هیچ مساله ای نیست که با تدبیر حل نشود و هیچ گره و مشکلی نیست که به نوعی گشوده و حل نگردد آنچه مهم است ، چیرگی براحساس و به کار بردن عقل است بد دلی و سوءظن پیش از تحقیق و تصمیم گیری بیش از جستجوی حقیقت ، خطایی بزرگ است این کار جاهلانه ای است که در قضاوت شتابزدگی کنیم نباید فراموش کنیم که چرا پیوند ازدواج بسته ایم آیا هدفمان این بوده که به چنین وضعی گرفتار شویم ؛ از سویی ، آیا این سوءظن ها و بدبینی ها چنان در فکر ما نسبت به همدیگر ریشه دوانده که انتظار آشتی و صلح را نباید بین خود داشته باشیم ؛ خودخواهی ها را کنار بگذاریم ؛ به دنبال یافتن راه حل برای سوءظن ها و بدبینی ها باشیم و بپذیریم که زندگی با اعتماد کردن به یکدیگر و کمی خوشبین بودن، زیباتر و قابل تحمل تر خواهد بود.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها