کارشناس مسائل بین‌الملل و یکی از خبرنگاران پیشکسوتی که سابقه چندین مصاحبه با سران حزب کمونیست پس از فروپاشی شوروی سابق را در کارنامه دارد، به‌نقد سیاست‌های منفعلانه نیکیتا خروشچف از رهبران این کشور پرداخت و گفت: مقامات برجسته این کشور اعتقاد داشتند اگر دولتمردان ما هم مانند مقامات جمهوری اسلامی ایران از مواضع خود در قبال امپریالیسم آمریکا کوتاه نمی‌آمدند، کشور تجزیه نمی شد و آنها نمی توانستند صف های چندمتری مک دونالد در کشورمان ایجاد کرده و در قلب های مردم ما نفوذ پیدا کنند.
کد خبر: ۱۱۶۹۹۳۶
تبعات عقب‌نشینی خروشچف در مقابل زورگویی آمریکا/ روایت گورباچف از نفوذ ساندویچی آمریکا برای تجزیه شوروی سابق

محمد ساجدی در گفت‌وگو با جام جم آنلاین در مورد دلایل برکناری نیکیتا خروشچف رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق و اینکه حضور او چه تأثیری در آینده سیاسی شوروی گذاشت، گفت: در سال 1953 زمانی که استالین در کاخ کرملین در اتاق شخصی خودش دچار ایست قلبی شد و از دنیا رفت، سران حزب کمونیست تصمیم گرفتند فردی را که از قبل روی او برنامه‌ریزی‌شده بود، انتخاب کنند، به امید اینکه عاری از خشونت و تندمزاجی استالین باشد و از طرفی فضای سرکوبی و خفقانی که وی در کشور به وجود آورده بود به‌نوعی آرام گرداند .

وی با اشاره به مشی سیاسی خروشچف افزود: او چندین مانیفست برای اداره کشور را در دستور کار خود قرار داده بود، در گام اول خروشچف سیاست آشتی و تشنج‌زدایی و عبارت دیگر استالین زدایی با غرب و رفتار مسالمت‌آمیز را در پیش گرفت. چون استالین نتوانسته بود با غرب کنار بیاید. همین سیاست‌ها باعث شد مائو رهبر حرب کمونیسم چین به او گفت که شما رژیویزیونیسم(تجدیدنظرطلب) هستید... به خروشچف خطاب کرد شما تربچه هستید! یعنی روی سرخ و داخل سفید دارید روی شما یک‌لایه از کمونیست هست و در درون شما غرب‌گرا هستید. این جمله آن‌قدر در سیاست جا افتاد که در تز دانشگاه‌های روابط بین‌الملل هم درس می‌دادند که در دهه مثلاً 30، 40، 50 چه اتفاقات و مسئله افتاده است. خروشچف این رویه را ادامه داد تا اینکه در میانه راه به دلیل بیش‌ازپیش نزدیک شدن به غرب عملاً بحران موشکی کوبا هم تا یک حدودی تحت شعاع قرارداد.

ساجدی به رویکرد ضدونقیض این سیاستمدار پرداخت و تصریح کرد: خروشچف طی نطقی در مجمع عمومی سازمان ملل در سال 1960 پشت تریبون قرار گرفت، کفش خود را درآورد، بعد روی میز تریبون گفت: «من این پسر را ادب می‌کنم». منظورش از این پسر کندی رئیس‌جمهور آمریکا بود که در جریان جنگ خلیج کوبا مخالف حضور نظامی شوروی بود. این مسئله جنگ سرد بین دو ابرقدرت شرق و غرب را به اوج خود رساند. اما با اولین اخمی که آمریکایی‌ها بر سر عدم‌مداخله در مسئله خلیج خوک‌ها به او کردند، از موضع خود برگشت و دستور داد کشتی‌هایی که عازم جنگ شده بودند، برگردند و عملاً ماجرا را با آمریکایی‌ها به‌طور مسالمت‌آمیز حل‌وفصل کرد. اما تنها صورت‌مسئله را پاک نمود.

وی دراین‌باره افزود: البته به دلیل فشارهای سیاسی آمریکا و تبلیغات گسترده علیه کمونیسم و نیز خالی شدن پشت خروشچف توسط کاخ کرملین عملاً جانشین استالین نتوانست تا پایان مقاومت کند. بنابراین با اولین تهدیدهایی که بین مسکو و واشنگتن ردوبدل شد او مجبور شد کشتی حامل موشک‌ها را از کوبا خارج کند. زیرا کندی تهدید کرده بود که اگر خارج نشوید به کوبا حمله خواهد کرد و طرف مقابل نیز گفته بود اگر به کوبا حمله کنید اقمار شما را در شمال آفریقا اشغال می‌کنم. مجموعه کاخ کرملین معتقد بود که خروشچف با کوتاه آمدن در مقابل آمریکایی‌ها کشورشان را به ذلت کشانده است. این در حالی بود روحیه ناسیونالیستی شوروی سابق خیلی قاطع و خشن بود و توانسته بود به مدت ۷۳ سال کمونیست را برپا نگه دارد و تا حد زیادی هم از کیان سران کشور حمایت می‌کرد.

ساجدی در همین راستا خاطرنشان کرد: سران حزب کمونیست با روی کار آوردن خروشچف دست به اشتباهی راهبردی زدند. چراکه نمی‌دانستند فردی می‌آید که این کیان را زیر سؤال می‌برد. بعدها دریافتند خروشچف لیاقت و حاکمیت کشور را ندارد و اگر اداره کشور به ‌این ‌ترتیب پیش برود کشور رو به انحطاط می‌رود. ازاین‌رو درحالی‌که کرملین هیچ اعتمادی به او نداشت از سمتش برکنار شد.

وی عقب‌گردهای متعدد خروشچف را از مواضع و آرمان‌های حزب خود به‌ویژه در برابر ایالات‌متحده آمریکا، اصلی‌ترین عامل کنار گذاشتن وی دانست و خاطرنشان کرد: در سال ۲۰۰۱ با گرومیکو وزیر خارجه پر سابقه شوروی با ۲۸ سال سابقه وزارت مصاحبه‌ای داشتم، چند ماه طول کشید تا ایشان به من وقت مصاحبه بدهند. به من گفت می‌دانید چرا به شما وقت مصاحبه دادم؟ برای این‌که ما کمونیست هستیم و شما مسلمان شیعه هستید. ما اختلافات زیادی باهم داریم، ولی به دلیل وجه ضد امپریالیستی که شما دارید و از اصول خود عدول نمی‌کنید، به ‌نوعی دوست مشترک همدیگر هستیم و برای همین فرصت مصاحبه دادم. او اعتقاد داشت ما، تحت هیچ شرایطی نمی‌توانیم با نظام‌های امپریالیستی کنار بیاییم، چون ذات آن‌ها جهان خوار است. اگر سران قبلی ما هم چون خروشچف با آمریکا بزرگ‌ترین امپریالیسم جهانی، کنار نمی‌آمدند من تصور می‌کنم آن‌ها به هدفشان یعنی فروپاشی شوروی نمی‌رسیدند.

ساجدی بابیان بخش دیگری از مصاحبه با وزیر خارجه شوروی سابق اظهار کرد: می‌دانید چرا انقلاب اسلامی شما در سال 57 پیروز شد و تا به امروز ادامه دارد؟ چون آیت‌الله خمینی(ره) رهبر این انقلاب دقیقاً بر سر ایدئولوژی اسلامی خود در برابر آمریکا ایستاد. می‌دانم که شما این ایستادگی را ادامه خواهید داد. به‌هرحال ادعای ایشان ازلحاظ سیاسی خیلی برای جمهوری اسلامی ایران ارزشمند است و نشان می‌دهد تا زمانی که رهبران آرمان‌گرا و ناسازگار در رأس حکومت مسکو قرار داشتند، هیچ‌کس نمی‌توانست به کیفیت و کمیت شوروی نگاه چپ کند؛ ولی به‌ مجرد اینکه میخائیل گورباچف سرکار می‌آید و سیاست درهای باز اقتصادی و فضای باز سیاسی را اجرا می‌کند بعد از خروشچف عملاً راه نفوذ آمریکا و غرب را به کشور باز می‌کند و شاهد بودیم در ابتدای دهه 90 میلادی اتحاد جماهیر شوروی از هم فروپاشید.

وی در پایان به گفت‌وگوی خود با آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی یعنی گورباچف پرداخت و افزود: از وی پرسیدم آیا چیزی که شما می‌خواستید این بود؟ گفت نه، از چنگ ما درآورند. نکته جالب این است که گفتم چطور شما متوجه نشدید؟ گفت: آن زمانی که برای برند مواد غذایی مک‌دونالد در خیابان‌های سرد مسکو صف یک و نیم کیلومتری می‌بستند، ما باید متوجه می‌شدیم و نشدیم!

یعنی آسیب‌های بزرگ برای یک انقلاب، برای یک حرکت بزرگ همین دستاوردهای غربی است که می‌تواند سوق کند. در طی صحبت با گورباچف گفتم حال با این پیشینه و تجربه‌ای که شما دارید اگر یک‌بار دیگر مصدر کار قرار بگیرید چه خواهید کرد؟ گفت اولین کاری که می‌کنم نامه ی آیت‌الله خمینی(ره) را می‌خوانم. آن زمان امام(ره) به ما گفته بود من صدای شکستن استخوان‌های مارکسیست را می‌شنوم و به‌زودی پوسیده‌های این استخوان را در موزه‌های تاریخ می‌بینیم. اما ما توجه نکردیم و چنین شد.

محمدرضا شجاعیان/جام جم آنلاین

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها