از اعدام هوشنگ پلنگ تا رهایی از قصاص زن کارتن‌ خواب

سرنوشت متفاوت متهمان 4 پرونده جنایی

مردی که 9 سال پیش با همدستی دامادش، پسردایی خود را به قتل رسانده بود با رضایت اولیای دم از طناب دار نجات یافت.
کد خبر: ۱۰۶۵۴۹۹
محاکمه همدست ژان والژان پس از نجات از قصاص +عکس

به گزارش جام‌جم، 14 خرداد 86، جسد سوخته مردی 25 ساله توسط ماموران کلانتری چهارباغ در زباله‌های شهرداری کرج پیدا شد.

تعیین هویت مقتول به دلیل سوختگی شدید دشوار شده بود تا این که مردی با مراجعه به پلیس گفت: «پسرم احمد چند روز پیش همراه پسر عمه اش کامران و یکی از دوستانش به نام داوود از خانه خارج شد. آنها برای تفریح دنبالش آمده بودند، اما دیگر هیچ خبری از احمد نشد. هرچه به گوشی‌اش زنگ زدم جوابم را نداد و کامران و داوود هم مدعی هستند اطلاعی از سرنوشت او ندارند. خیلی نگران پسرم بودم تا این که امروز از زبان اهالی شنیدم، کامران از قتل و سوزاندن جسد پسرم در زباله های شهرداری کرج حرف زده است.»

با کشف این سرنخ، هویت مقتول شناسایی و کامران دستگیر شد. او در بازجویی‌ها پرده از راز جنایت برداشت و گفت: «مدتی قبل شوهر خواهرم داوود به من گفت احمد به همسرش چشم دارد. مدام می‌گفت تو مگر غیرت نداری؟ روز حادثه به بهانه تفریح، احمد را سوار ماشین کردیم. او دوست نداشت با ما بیاید و می‌خواست سر کار برود. به این بهانه که پول کارگری امروز را به تو می‌دهیم، راضی‌اش کردیم. ابتدا به باغ یکی از دوستانمان رفتیم و غذا خوردیم. داوود می‌خواست همانجا احمد را بکشد، اما صاحب باغ آمد و نشد. دوباره سوار ماشین شدیم و به محل انباشت زباله‌های شهرداری کرج رفتیم. داوود با تهدید چاقو احمد را از ماشین پیاده کرد و کشت. من هم سه ضربه قمه زدم. سپس داوود با بنزین، جسد احمد را آتش زد.»

با ثبت این اعترافات، داوود تحت تعقیب قرار گرفت و سرانجام هنگام رانندگی در آزادراه قزوین ـ تهران شناسایی شد. او با انجام حرکات مارپیچ قصد فرار از دست ماموران را داشت، اما در تصادف با چند دستگاه خودرو متوقف و دستگیر شد. او در بازجویی‌های ابتدایی انگیزه قتل را تعرض مقتول به همسرش اعلام کرد، اما بعدها گفت: «از زبان خود مقتول شنیده بودم دو کودک را مورد آزار قرار داده است. با فهمیدن این موضوع خیلی عصبانی شدم و فکر کردم ژان والژان شده‌ام. نقشه قتل را کشیدم و با همدستی کامران عملی‌اش کردم.»

با تکمیل تحقیقات، کیفرخواست پرونده صادر شد و برای رسیدگی در اختیار دادگاه کیفری استان تهران قرار گفت. هر دو متهم با درخواست قصاص اولیای دم روبه‌رو شدند و برخلاف اعترافاتشان در بازجویی‌ها، قتل را انکار کردند. با این حال حکم قصاص برای هر دویشان صادر و در دیوان عالی کشور تائید شد. 9 سال پس از حادثه، داوود در یک درگیری در زندان، چشم راست خود را از دست داد و مدتی بعد هم خودکشی کرد. کامران اما موفق شد با جلب رضایت اولیای دم از طناب دار نجات یابد. او صبح دیروز از زندان به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محسن زالی منتقل شد و گفت: «داوود مدعی تعرض مقتول به خواهرم شده بود. او چند وقت پیش در زندان خودش را دار زد. من از جرمی که مرتکب شده‌ام پشیمانم و می‌خواهم جبران کنم. از اولیای دم به خاطر بخشش شان ممنونم و از قضات نیز تقاضای تخفیف دارم.» رای دادگاه بزودی صادر می‌شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها