معمای پلیسی

مرگ در آتش

معمای پلیسی

انتقام در سیاهی

سروان میری در خانه خواب بود که با صدای زنگ تلفن همراهش از خواب بیدار شد.
کد خبر: ۱۰۳۷۴۷۱
انتقام در سیاهی

اپراتور پلیس 110 از آن‌سوی خط، خبر از جنایت در یکی از محله‌های تهران داد. براساس اعلام اپراتور، مردی داخل خودرویش در خیابان شریعتی تهران به قتل رسیده است. سروان آدرس محل قتل را یادداشت کرد و راهی آنجا شد. بعد از 20 دقیقه به محل قتل رسید. جنایت در یک خودروی شاسی‌بلند رخ داده بود و ماموران تشخیص هویت در حال بررسی خودرو بودند.

کارآگاه از خودرو پیاده و وارد محوطه صحنه جرم شد. افسر کلانتری با مشاهده سروان به سمت او آمد و در گزارش خود گفت: مقتول صاحب شرکت واردات و صادرات بود. امروز در مقابل خانه‌اش با شلیک یک گلوله به سرش از پا درآمد. او به تنهایی زندگی می‌کرد و با همکارانش در شرکت ارتباط خوبی داشت.

مرد 37 ساله به نام کیوان و شریکش در این خانه زندگی می‌کردند. جسد را شریک کیوان به نام حمید پیدا کرده و با ما تماس گرفته است.

وقتی به اینجا آمدم چند نفر از همسایه‌ها و حمید در اطراف خودرو ایستاده بودند. همسایه‌ها صدای شلیک یک گلوله را شنیده و وقتی از خانه‌هایشان بیرون آمدند با حمید روبه‌رو شدند که درخواست کمک می‌کرد.

کسی قاتل را ندیده است؟

حمید وقتی از خانه بیرون آمده خودروی پژو 206 مشکی‌رنگی را دیده که با سرعت محل را ترک کرده است، اما به دلیل تاریکی هوا موفق نشده پلاک را یادداشت کند.

سرقت انگیزه قتل بوده؟

بررسی‌های ما در صحنه قتل نشان می‌دهد انگیزه قتل سرقت نبوده است، زیرا کیف کیوان که حاوی پول بود در خودرو پیدا شد. احتمال می‌دهم او قربانی انتقامی کور شده باشد.

پیش از این مقتول تهدید نشده بود؟

ما به این موضوع در تحقیقات نرسیدیم. همان‌طور که گفتم او مرد آرام و خوش‌اخلاقی بوده است.

کارآگاه به بررسی صحنه قتل پرداخت. جسد کیوان پشت فرمان قرار داشت. مرد جوان کت و شلوار طوسی به تن داشت و کراوات زردرنگش با خون قرمز شده بود. روی صندلی جلو هم یک کیف دستی چرم مشکی قرار داشت. دکتر که جسد را معاینه کرده بود، در گزارش خود به کارآگاه گفت: شلیک یک گلوله به شقیقه مرد جوان، مرگ او را رقم زده است.

هیچ آثاری از درگیری روی بدن مقتول دیده نمی‌شود و به نظر می‌رسد غافلگیر شده است. با توجه به شدت آسیب وارد شده به سر مقتول به نظر می‌رسد گلوله از فاصله حدود یک متری شلیک شده است.

کارآگاه به تحقیق از همسایه‌ها پرداخت که آنها مدعی شدند با شنیدن صدای شلیک گلوله سراسیمه از خانه بیرون آمده و حمید را دیده‌اند که درخواست کمک دارد. هیچ کدام از آنها مرد تیرانداز را ندیده بودند. کارآگاه سپس بازجویی از حمید را آغاز کرد. شریک مقتول مضطرب و عصبانی بود و سعی می‌کرد به کارآگاه نگاه نکند.

امشب چه اتفاقی افتاد؟

من در خانه بودم که صدای شلیک گلوله را شنیدم. سراسیمه از خانه خارج شده و با خودروی کیوان روبه‌رو شدم. آن سوی خیابان یک خودروی پژو 206 متوقف بود که راننده با مشاهده من از آنجا گریخت. خیابان تاریک بود و نتوانستم شماره پلاک ماشین دزدان را یادداشت کنم.

مقتول همیشه دیروقت به خانه می‌آمد؟

نه. امشب چند بار به او زنگ زدم. با یکی از دوستان قدیمی‌اش مشغول بازی بولینگ بود. او خیلی خوشگذران بود و بعد از کار اغلب وقت خود را با دوستانش می‌گذراند. قرار بود فردا معامله بزرگی را انجام دهیم. به همین دلیل بیدار ماندم تا او برسد و درباره شرایط معامله با هم صحبت کنیم.

چرا با هم زندگی می‌‌کردید؟

کیوان علاقه‌ای به ازدواج نداشت و آن را مانع موفقیت خود می‌دانست. من هم اعضای خانواده‌ام در شهرستان هستند. به همین دلیل این خانه را اجاره کردیم و با هم زندگی می‌کردیم.

با هم اختلاف نداشتید؟

اختلاف‌نظر در کار داشتیم، اما با هم مثل برادر بودیم. او فقط کمی خوشگذران بود و کار را جدی نمی‌گرفت. احتمال می‌دهم بر سر همین خوشگذرانی‌ها‌ هم جان خود را از دست داده باشد.

چه ارتباطی با این موضوع داشت؟

او در مهمانی و بازی‌هایش به دنبال قمار بود و همیشه برنده می‌شد فکر می‌کنم قربانی بازنده‌ها شده است.

کارآگاه پس از بازجویی به بررسی دوباره صحنه قتل پرداخت و با جمع‌بندی اطلاعاتش، حمید را به عنوان قاتل معرفی و دستور بازداشت او را صادر کرد. مرد جوان وقتی راز خود را فاش‌شده دید، لب به اعتراف گشود و گفت: در شرکت من تلاش می‌کردم اما او مدیرعامل بود. این موضوع آزارم می‌داد. کیوان هیچ تعهدی به کار نداشت. بعد از مرگ او تمام دارایی‌اش را می‌توانستم تصاحب کنم. به همین دلیل وسوسه شده و با تهیه یک سلاح نقشه قتل او را اجرا کردم.

پاسخ معمای قتل برای عتیقه

سروان میری با اشاره به دلیل زیر راز قتل را فاش کرد.

در صورتی که ادعای قاتل درست بود و مقتول در حال حرکت به سمت خودرو هدف گلوله قرار گرفته بود، گلوله باید به سمت چپ شقیقه اصابت می‌کرد نه سمت راست. متهم در این یک بخش اشتباه کرده بود.

در مسابقه شماره گذشته 1377 نفر شرکت کرده بودند که 601 نفر پاسخ صحیح داده و از میان پاسخ‌های صحیح عباس رحیمی از قم و نرگس مامازی از بم به قید قرعه برنده شده‌اند.

وحید شکری

ضمیمه تپش جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها