برای آن که بدانیم چه تحولات مهمی اطراف ما می‌گذرد اول باید شناخت عمیق و کافی نسبت به این تحولات داشته باشیم.
کد خبر: ۹۵۶۵۰۶
سوریه، پیچیده‌ترین بحران قرن

برخی تحولات بسیار پیچیده و چندضلعی است. ازجمله تحولات سوریه که شاید بتوان از آن به عنوان پیچیده‌ترین بحران قرن یاد کرد. ریشه جوهری و اساسی این بحران مربوط به بسته امنیتی منطقه می‌شود و این که چگونه و به دست چه جریانی باید مدیریت شود. آیا باید بلوک غرب و رژیم صهیونیستی و آل‌سعود بدون حضور ایران و مقاومت یکه‌تاز آن باشند یا آسیای غربی باید بدون شرارت‌های رژیم صهیونیستی و آل‌سعود و بدون دخالت غربی‌ها بخصوص آمریکایی‌ها در امور منطقه باشد. آیا ضلع سومی را در این پیچیده‌ترین معادله قرن می‌توان مشاهده کرد.

اساس این بحران عظیم در دو ایستگاه اصلی کلید خورده است.

ایستگاه نخست: بهار عربی عملا نظام قدیمی را که بیش از نیم قرن بر خاورمیانه حکمرانی می‌کرد فرو ریخت و حفره بزرگی را در ساختار قدرت ایجاد کرد. طبیعی است تحولات سیاسی ـ اجتماعی که در بستر جامعه عربی به وجود آمد و بغض فروخفته نیم‌قرن توهین و تحقیر، آنان را به ناگهان به صحنه کارزار آورد و در شتاب دادن به این توفان موثر بود. منطقه در حال تحولات پرشتاب سیاسی ـ اجتماعی است که اصطلاحا به آن دوران گذار می‌گویند.

ایستگاه دوم: شکست مفتضحانه‌ رژیم صهیونیستی در جنگ‌های 33 و 22 و 55روزه از محور مقاومت بود. این سه جنگ تبعات گسترده منفی برای رژیم صهیونیستی در پی داشت. مرحوم حسنین هیکل پس از جنگ 33 روزه جمله مهمی گفت که امروزه ابعاد عمیق آن کلام خودش را نشان می‌دهد. او گفت از همین امروز مراکز مهم مطالعاتی و تصمیم‌گیر آمریکایی و اسرائیلی به بررسی و آسیب‌شناسی این حادثه بزرگ خواهند پرداخت و برای آن راه‌حل‌هایی را پیش‌بینی خواهند کرد. امروزه مشخص شده تئوری امنیتی اسرائیل که تمام حیثیت خود را بر شکست‌ناپذیری آن رژیم گذاشته بود تا حد زیادی آسیب دیده است و امنیت خود را بشدت آسیب‌پذیر می‌بیند. از این رو باید اسرائیل کاری می‌کرد که در حاشیه امن قرار گیرد و از این مهلکه خانمان‌برانداز به طور موقت فرار کند و متاسفانه با همراهی و هماهنگی سعودی‌ها آتشی برافروخت که تا به‌حال ادامه دارد و آن کلید خوردن بحران در سوریه است.

البته اساسی‌ترین ریشه بحران را می‌توان در تعیین تکلیف امنیت خاورمیانه با حضور اسرائییل یا بدون حضور آن جست. این اصلا نه شعار است و نه آرمانگرایی و نه‌خیالپردازی، بلکه واقعیتی است انکارناپذیر.

اصل درگیری بزرگ برای اخذ ضمانت‌های لازم برای امنیت اسرائیل است. خاورمیانه در حال گذار است و بی‌تردید نظام جدیدی شکل می‌گیرد. تشکیل کانتون‌های علوی، سنی، کردی و شیعی در خیال و تصور آمریکا و اسرائیل است که سعودی‌ها را آلت دست خودبرای اجرای این پروژه کرده‌اند. تصور این که با تصرف حلب و موصل ماجرا پایان می‌یابد، خیال باطلی است. می‌خواهند دولت‌ها را تضعیف کنند و سپس از هم بپاشند. بالکانیزه شدن خاورمیانه از رویاهای اسرائیل بوده و هست و بحران خاورمیانه نشات گرفته از همین استراتژی است، اما راه حل و برون‌رفت از این بحران از سه حالت ذیل نمی‌تواند خارج باشد:

1 ـ به هم خوردن توازن نسبی موجود بین طرفین و پیروزی یکی بر دیگری که عملا امکانپذیر نیست. چون دو قدرت بزرگ دنیا به طور مستقیم در این موضوع دخیل هستند و امکان به هم ریختن این توازن از شبه محالات است. حتی تهدیدهای لفظی طرفین دنیا را تکان می دهد تا چه برسد بخواهند از سلاح‌های بسیار پیشرفته و مرگبار استفاده کنند.

2 ـ ادامه وضعیت فعلی و جنگ فرسایشی با حفظ توازن نسبی موجود که ظاهرا بشدت مطلوب آمریکا و اسرائیل است و عملا مشاهده می‌کنیم هر وقت وضع تروریست‌ها در حلب وخیم می‌شود آمریکا تمام قد به میدان آمده و اقدام به خرید وقت می‌کند.

3 ـ در یک معامله بزرگ طرفین روسی و آمریکایی به تفاهم می‌رسند که این احتمال به بعد از آمدن رئیس جدید در کاخ سفید موکول خواهد شد. در صورت تحقق این فرض، جمهوری اسلامی و محور مقاومت باید بسیار هوشمندانه و با تدبیر حرکت کنند.

البته در اینجا باید این نکته را هم در نظر گرفت که اوباما در رابطه با بحران سوریه و عراق باید با دست پر از کاخ سفید خارج شود و روسیه هم باید قبل از انتخابات آمریکا به نتیجه ملموسی برسد این تقارب مصالح می‌تواند به تقارب تفاهم بینجامد. در ضمن روسیه می‌خواهد با یک شوی سیاسی مواضع خود را تقویت کند، اما خطر وقتی شروع می‌شود که دو بازیگر اصلی به طور جدی بخواهند به مذاکره و تفاهم برسند. شرکت یا عدم شرکت ایران در جلسه دیروز مهم نبوده و نیست، اما حضور نداشتن ایران در مذاکرات نهایی فاجعه بار است. به نظر می‌رسد با روس‌ها باید بیش از این مذاکره و تفاهم و تعامل باشد و همزمان با اروپا بخصوص فرانسه و آلمان. باید از فرصت شکاف اروپا و روسیه به نحو احسن استفاده کرد در شرایط خطیر فعلی سیاست خارجی ما باید بیش از این پویا و ابتکاری عمل کند. اجلاس لوزان که با ابتکار ایران و با حضور وزرای خارجه عراق و مصر در آن تثبیت شد نشان می‌دهد ایران نقش برتر وموثر و سازنده‌ای دارد که می‌تواند سیاست‌های مخرب و آشوب طلبانه سعودی‌ها را به چالش بکشاند و آنها را در بن‌بست قرار دهد. سعودی‌ها بزودی متوجه این واقعیت تلخ خواهند شد که تمام پل‌های پشت‌سرخود را خراب کرده‌اند و این نتیجه محتوم ظالمان است.

احمد دستمالچیان

کارشناس مسائل غرب آسیا

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها