شعری از احمد مطر برای مظلومیت مردم یمن

توفان جنایت

«احمد مطر» شاعر دردمند و شوریده عرب، در قطعه‌ای از زبان یمن مظلوم و زخمی به محاوره با توفان برخاسته است، تا شرافت شعر را در چشم شیوخ شهوتران و شکمبارة عرب فریاد کند.
کد خبر: ۸۰۹۵۹۰
توفان جنایت

مهاجمان به یمن، یورش ددمنشانه خویش را «عاصفه الحَزم» (توفان قاطعیت) خواندهاند، اما
احمد مطر شاعر دردمند و شوریده عرب، با نظر به باطن ماجرا و جناس «حَزم» و «جُرم» آن را «عاصفة الجُرم» (توفان جنایت) خوانده و در قطعهای موزون و مقفی بیان کرده است.

جالب آنکه در پی این شعر و چند سروده یمنی دیگر، شایعه مرگ احمد مطر اوج میگیرد. زرسالارانِِ جنونزده، شاعران را مرده میخواهند، اما شاعر راستین هرگز نمیمیرد؛ آن هم شاعری که حنجرهای از جنس کربلا دارد.

آی توفان جنایت، با من بگو

براستی آیا بمباران تو مایه رهایی من است؟

و آیا نابودی سپاهم، فرودگاهم، سلاحم، سرزمینم و فرزندانم به دست تو؟

دسته به دسته پیوستید

فاجعهای را دامن زدید که روزگارم را سیاه میکند

و نابخردانه گمان بردید

همین فردا اشکها و نالههایم را به تماشا خواهید نشست!

آی توفان جنایت!

کنجکاوانه میپرسم:

آیا فلسطینم را آزاد نساختی؟

و آیا پنجه در پنجه اسرائیل در نینداختی؟

یا آن که تو شمشیری صهیونیستی هستی؟

و کشتار تو قربانی است

و غرب

برادرِ دینی توست؟

آی توفان جنایت!

دیری نخواهد پایید که درهم میشکنی

و خشم آتشفشان هایم تو را فراخواهد گرفت

من روانه کارزار خواهم شد

با ساز و برگم، قلمم، دشنهام...

تفنگ پدربزرگم خویشاوند اوست

حکمت تفنگ سیرابم خواهد ساخت

فدایی سرزمینم خواهم شد

با قلبم و خونی که در رگان من است...

پدر و مادرم فدایش باد!

و پارههای تن فرزندانم...

من زاده یمنام،

سر تسلیم فرود نخواهم آورد

هیهات!

پیشانیام جز به درگاه خداوند خم نشده است

و مرا پروردگاری است

که به یاریام برمیخیزد

فردا با من روبهرو خواهی شد

در «نجد»، در «عسیر»

همچنین«جیزان» و «نجران» که کنامِ من است

در آن هنگام انگشتگزان

ننگِ خواری را پذیرا باش!

عبدالرضا رضایینیا / شاعر و مترجم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها