راهپیمایی یازدهم ژانویه در پاریس به عنوان روز یکپارچه شدن جهان علیه تروریسم و دفاع از آزادی بیان معرفی شد.
کد خبر: ۷۶۷۲۷۴
مهار نفرت‌پراکنی‌؛ مسئولیت امروز جهانی

اما در همین تظاهرات بود که دیدیم بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل شرکت کرد و این عمل با انتقادات زیادی همراه شد. دلیلش این ‌که اسرائیل در تابستان همین امسال با حمله به غزه 2200 فلسطینی را کشت که 14 نفرشان روزنامه نگار بودند، اما چرا غرب همین واکنشی را که علیه حوادث پاریس نشان داد در برابر آن جنگ نداشت ؟ دلیل این امر کاملا روشن است: دوگانگی معیارهای غرب و نفاق نظام موجود بین‌الملل.

از سوی دیگر، در حالی که همه نگاه‌ها به فرانسه دوخته شده بود، دیدیم که در همان روزها گروه بوکوحرام اقدام به کشتن 200 نفر در نیجریه کرد، اما در خبرها هیچ اشاره‌ای به آن نشده بود. اما چرا؟ یا در همان حال که جهان بر محکومیت تروریسم تاکید می‌ورزد، ما می‌بینیم که نژادپرستان سنتی از جناح چپ یا راست همه مسلمانان را محکوم می‌کنند. برای نمونه «رابرت مرداک» صاحب چند رسانه مهم جهانی با یک اظهار نظر در توئیتر بشدت مورد انتقاد قرار گرفت. زیرا او در این اظهارنظر گفته بود باید حمله به شارلی ابدو در پاریس را به گردن همه مسلمانان جهان انداخت. پیام مرداک کاملا روشن و صریح بود. مفادش این که 6‌/‌1 میلیارد مسلمان در جهان متهم هستند مگر این ‌که در برابر حاکمیت «سفیدپوستان غرب» زانوزده و از آنها طلب بخشش کنند. حرف‌های مرداک با واکنش‌های زیادی مواجه شد و آن را ترویج «اسلام‌هراسی» دانستند. برخی هم با عنوان «نژاد سفید» از این اظهارات عذرخواهی کردند. حتی جی. کی رولینگ، نویسنده کتاب‌های هری پاتر در پاسخ به مرداک گفت: «من مسیحی متولد شده‌‌ام و اگر این عاملی باشد که مجبور شوم از رابرت مرداک دفاع کنم حاضرم از این دین خارج شوم!»

منطق غلط

منطق غلط انداز رابرت مرداک خود بیانگر اشتباهات غرب است. در پاسخ به این اتهام می‌توان گفت: اگر چنین اتهاماتی علیه همه مسلمانان صحیح باشد، باید گفت پس تمام سفیدپوستان مسیحی غربی نیز مسئول تمام مشکلات و مصائب یک قرن گذشته در حق ملت‌های جهان هستند. زیرا آنها بودند که سرخپوستان آمریکا را منقرض و سیاست‌های برده‌داری را اعمال و دو جنگ بزرگ جهانی را به راه انداختند و فاجعه هیروشیما، جنگ ویتنام ، کشتارهای بوسنی و... را به وجود آوردند.

اگر اظهارنظر درباره مسلمانان خالی از هر گونه هوشمندی و درایت باشد، اظهارات افرادی مثل مرداک و بل ماهر و سام هریس که همین تفکر را دارند یا گروه‌های افراطی دیگر نیز می‌تواند همه مسیحیان غربی را هدف اتهام قرار دهد. اشکال کار در این است که برخی گمان می‌کنند نفرت پراکنی نسبت به اسلام و مسلمانان گونه‌ای از آزادی بیان است.

این در حالی است که در قبال پیروان دین یهود، کسی به چنین رویکردی معتقد نیست و هیچ کس حتی مجله شارلی ابدو نیز نمی‌تواند تحت لوای آزادی بیان چنین کاری کند. کاری که سال 2008 صاحبان این نشریه «موریس سینیت» را به اتهام اقدام علیه یهودیان از کار برکنار کردند. زیرا او در مقاله‌ای طنز گفته بود ازدواج پسر نیکولا سارکوزی، رئیس‌جمهور فرانسه با یک دختر یهودی و پذیرش دین یهودیت موجب پیشرفت‌های آینده او خواهد شد! درواقع او در اظهاراتش بین پذیرش دین یهودیت و پیشرفت‌های اجتماعی در فرانسه پیوند برقرار کرده بود.

صرف‌نظر از میزان طنز بودن این حرف، به هر حال این مطلب حاوی نوعی دشمنی با یک نژاد بود، اما همان زمان برخی از روشنفکران فرانسوی از چنین تصمیمی در این مجله انتقاد کردند. درعین حال گروه ضدنژادپرستی فرانسه علیه «سینیت» شکایتی را تنظیم کرد و او را متهم به دشمنی با یهودیان نمود. موضع «شارلی ابدو» علیه یهودیان نمی‌توانست قابل قبول همگان باشد، اما چرا عین همین قانون در باره مسائل مربوط به اسلام رعایت نمی‌شود؟ حرف بر سر این است که اتفاقا گفتمان دشمنی با مسلمانان و نفرت پراکنی علیه آنان درست شبیه همان دشمنی با یهود است و مایه‌های نژادپرستانه دارد. گسترش این دشمنی موجب بروز اعمال خشونت‌آمیزی می‌شود که اکنون نمونه‌های آن را در کشورهای آلمان، فرانسه، سوئد، یونان، بلغارستان، ایالات متحده یا دیگر جاها فراوان می‌بینیم.

نماد نژادپرستی

تصاویر مربوط به پیامبر اسلام(ص) تنها تصاویر توهین‌آمیزی نبود بلکه نمادی از تعصب و نژادپرستی بود و نمادهای مقدس اقلیت‌های مسلمان در کشورهای اروپایی را هدف قرار می‌داد. در این میان برخی خواستار آن هستند که فقط مسلمانان از تروریسم انتقاد و نسبت به آن عذرخواهی کنند و در همان حال خودشان صدای تعصب دینی و نژادپرستی را بلند کنند.

نکته آخر این که باید هر گونه نفرت پراکنی و نژادپرستی را محکوم کرد چنان که هر گونه تروریسمی را نیز باید محکوم کرد. رهبران کشورهای اسلامی و نمایندگان جوامع و روحانیون برجسته باید در این رابطه نقش مهمی داشته باشند. به رغم این‌که ما بارها گفته‌ایم دین اسلام یک دین صلح و دوستی است و اجازه خشونت را نمی‌دهد، اما کسانی هستند که از این دین سوءاستفاده کرده و دست به اعمال خشونت‌آمیز می‌زنند. باید با این پدیده هم مثل نفرت‌پراکنی مقابله کرد. درپشت تظاهرات پاریس می‌شد تصویری متفاوت را دید. تصویر جریانی که خواستار تداوم خشونت‌های فرهنگی و افراط‌گرایی دینی و تروریسم است. اتفاقی که پاریس شاهد آن بود به طوری واضح میزان سست بودن این مفاهیم جدید از قبیل آزادی بیان و دموکراسی را در دوران ما نشان داد. آینده این قاره قدیمی در گروی نحوه برخوردهایش بخصوص در رابطه با جهان اسلام خواهد بود. دراین تردیدی وجود ندارد که محکومیت و مهار تروریسم برای جلوگیری از وقوع آن در غرب و در آینده امری لازم است، اما در این هم تردیدی وجود ندارد که اقدامات امنیتی برای مقابله با این پدیده‌ها کافی نیست و پیش از آن باید نفرت پراکنی و فرهنگ مبتنی بر نژادپرستی ریشه‌دار در غرب را در همه سطوح از بین برد.

نویسنده: ابراهیم کالین*‌/‌ مترجم: محمدعلی عسگری

پانوشت:

* ابراهیم کالین از شاگردان سیدحسین نصر و داوود اوغلو بوده و پس از اخذ مدرک دکتری خود در آمریکا به ترکیه بازگشت و همزمان با وزارت خارجه داوود اوغلو به توصیه وی به سمت مشاور سیاسی اردوغان منصوب شد. کالین از تئوریسین‌های سیاسی ترکیه به شمار می‌رود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها