پدرخوانده پسر معتادش را به آتش کشید

به گزارش روز شنبه جام جم آنلاین به نقل از پلیس آگاهی تهران بزرگ، عصر روز 11 آذر 1391 از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 وقوع یک فقره آتش سوزی در خیابان سبلان شمالی به کلانتری 127 نارمک اعلام شد.

پس از انجام عملیات اطفای حریق از سوی تیم آتش نشانی، در تحقیقات اولیه مأموران اطلاع کردند که بر اثر آتش سوزی سه نفر از جمله پسرِ مالک ساختمان دچار سوختگی شده اند که هماهنگی های لازم انجام و هر سه مصدوم توسط اورژانس به بیمارستان منتقل شدند.

با انجام بررسی های کارشناسی از سوی تیم آتش نشانی، آتش سوزی از نوع عمدی تشخیص داده شد که پرونده با موضوع «حریق عمدی» تشکیل و به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای ناحیه 4 تهران، پرونده جهت انجام تحقیقات در اختیار تیم تجسس کلانتری 127 نارمک قرار گرفت.

مأموران با حضور در بیمارستان به تحقیق از مصدومین آتش سوزی پرداختند؛ پسر مالکِ ساختمان به نام «محمد . الف» (34 ساله) تنها در سخنانِ کوتاهی که توانسته بود برای مأموران بیان کند، به آنها گفت:«غروب بود؛ به همراه دو نفر از دوستانم در زیر زمین نشسته بودم که یکی از دوستانم (داوود) گفت:«بوی بنزین می آید!»؛ قصد داشتم تا از زیر زمین بیرون آمده و موضوع را بررسی نمایم که ناگهان اتاق منفجر شد و همه جا آتش گرفت».

یکی از مصدومان حادثه (یکی از دوستان محمد) نیز در اظهاراتش به مأموران گفت:«به همراه داوود و محمد در داخل اتاق زیرزمین نشسته بودیم که صدای پا شنیدم؛ از محمد سؤال کردم که چه کسی وارد خانه شده و او گفت:«پدرم آمده»؛ پس از دقایقی، صدای ریخته شدن آب و بلافاصله بوی بنزین را شنیدم؛ از محمد خواستم تا از زیرزمین بیرون رفته و موضوع را بررسی کند که ناگهان آتش تمامی زیرزمین را فرار گرفت».

با توجه به تحقیقات اولیه، مأموران به تحقیق از مالک ساختمان به نام «محسن . م» (76 ساله) و او در اظهاراتش بیان کرد:«من خواب بودم و با صدای داد و بیداد بیرون آمدم که متوجه شدم آتش سوزی اتفاق افتاده است».

مادر محمد (همسر محسن) نیز در اظهاراتش به مأموران گفت:«ساعت 15 یازدهم آذر ماه 1391 از منزل خارج و به خانه یکی از همسایه ها رفته بودم؛ پس از دقایقی از سر و صدای همسایه ها به داخل کوچه آمده و متوجه شدم که منزلم آتش گرفته و پسرم (محمد) به همراه دو نفر دیگر که در زیرزمین خانه بودند دچار سوختگی شده که هر سه نفر توسط اورژانس به بیمارستان منتقل شدند».

در شرایطی که رسیدگی به پرونده در دستور کار مأموران تجسس کلانتری 127 نارمک قرار داشت، از سوی بیمارستان به کلانتری اعلام شد که «محمد . الف» بر اثر شدت جراحت های ناشی از آتش سوزی فوت کرده است؛ با توجه به اعلام نظریه کارشناسی آتش نشانی در خصوص «عمدی بودن آتش سوزی» و اعلام نظریه تیم پزشکی در خصوص «مرگ بر اثر شدت جراحت ناشی از سوختگی»،  پرونده با موضوع «فوت مشکوک» تشکیل و به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده جهت ادامه رسیدگی و انجام تحقیقات تخصصی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار می گیرد.

با آغاز رسیدگی به پرونده، کارآگاهان به تحقیقات میدانی از محل آتش سوزی (محل سکونت محمد و خانواده اش) پرداخته و اطلاع پیدا کردند که محمد اعتیاد شدیدی به مصرف موادمخدر از نوع شیشه داشته و به همین علت، همسرش در حدود دو سال پیش از وی متارکه کرده است.

در ادامه تحقیقات مشخص شد که برابر اظهارات همسایگان و همچنین پدر و مادر محمد، زیرزمین منزل آنها توسط محمد به مکانی برای تردد افراد معتاد و مصرف موادمخدر تبدیل شده است؛ مادر محمد در اظهاراتش به کارآگاهان گفت:«پسرم بیکار بود و به موادمخدر شیشه اعتیاد داشت؛ او افراد ناباب و خلافکار را به خانه می آورد و با آنها در زیر زمین مواد مصرف می کرد و همین موضوع باعث اعتراض همسایگان و خانواده ها شده بود اما او به هیچ عنوان به این اعتراضات توجه نداشت».

کارآگاهان اداره دهم در ادامه تحقیقات اطلاع پیدا کردند که «محسن . ب»، در حقیقت پدر واقعی محمد نبوده و در حدود 15 سال پیش ، پس از فوت همسر سابقش با مادرِ محمد ازدواج کرده و برابر اظهارات مادر محمد و همسایگان از هیچگونه تلاشی برای نگهداری از محمد و خواهرش کوتاهی نکرده و حتی پس از متارکه محمد از همسرش (به علت اعتیاد محمد به شیشه)، نگهداری و سرپرستی از پسرخردسال محمد را نیز به عهده گرفته و هیچگونه سابقه دستگیری و یا درگیری در محل سکونت ندارد و در حال حاضر نیز در دوران بازنشستگی به سر می برد.

قصد کشتن کسی را نداشتم

با توجه به اطلاعات جدید بدست آمده در مسیر تحقیقات و اظهارات محمد به مأموران کلانتری که پیش از مرگ، ناپدرش اش را عامل آتش سوزی معرفی کرده بود و همچنین تناقضات بدست آمده در اظهارات «محسن»، کارآگاهان به تحقیق از وی پرداخته اما او کماکان منکر هرگونه آتش سوزی عمدی بود تا نهایتا لب به اعتراف گشوده و ضمن اعتراف به ریختن بنزین به داخل زیرزمین از طریق هواکش، اظهارداشت:«من قصد آتش زدن ساختمان را نداشتم و حتی کبریت را هم روشن نکردم بلکه تنها قصد ترساندن محمد و دوستانش را داشتم تا دیگر برای مصرف مواد به خانه من نیایند».

«محسن . ب» در ادامه اعترافات خود به کارآگاهان اظهارداشت:«پس از فوت همسر اولم ، در حدود 15 سال پیش با مادرِ محمد ازدواج کرده و از دو فرزندش (محمد و خواهرش) همانند فرزندانم نگهداری و آنها را بزرگ کردم؛ روز حادثه من به همراه نوه ام (پسر محمد) در منزل خواب بودم؛ وقتی بیدار شدم، وارد حیاط شده و متوجه شدم که محمد مجددا به همراه دوستانش در داخل زیر زمین در حال مصرف مواد هستند؛ محمد همیشه در داخل حیاط بنزین نگه می داشت؛ بنزین را از گوشه حیاط برداشته و از طریق هواکش به داخل زیر زمین ریختم که ناگهان زیر زمین آتش گرفت؛ من کبریت را روشن نکردم ولی چون در داخل زیر زمین پیک نیک روشن بود و محمد و دوستانش در آنجا مواد مصرف می کردند، به یکباره زیرزمین آتش گرفت».

«محسن» افزود:«من قصد کشتن کسی را نداشتم ولی چون زیرزمین خانه ام به محل تردد افراد معتاد و مصرف موادمخدر تبدیل شده بود، به قصد آتش زدن اموال دزدی که دوستان محمد در زیر زمین خانه ام نگهداری می کردند و همچنین ترساندن محمد و دوستانش اقدام به ریختن بنزین کردم که یکباره همه جا آتش گرفت».

سرهنگ آریا حاجی زاده معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر، افزود:«با توجه به اعترافات صریح متهم و جهت انجام تحقیقات تکمیلی، متهم با قرار بازداشت موقت در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است».