فیلم‌های ترسناک و شخصیت «جن» در سینمای ایران

چه کسی نخستین بسم‌الله را گفت؟!

پیمان قاسم‌خانی که بارها ثابت کرده فیلمنامه‌نویس خلاق و هوشمندی است، فیلمنامه کوتاهی دارد به‌نام «تدوینگرها» که باید گفت بهترین و کاربردی‌ترین فیلمنامه‌ای است که تاکنون با استفاده از شخصیت «جن» نوشته شده است.
کد خبر: ۵۶۷۹۷۲
چه کسی نخستین بسم‌الله را گفت؟!

گرچه در این فیلمنامه هم به سبک و سیاق همیشگی نوشته‌های قاسم‌خانی، کمدی و طنز در پیشبرد داستان نقش اساسی دارد، با این‌حال فضای ترسناک و جن‌زده فیلمنامه خیلی خوب و دقیق از کار درآمده است.

غرض از طرح این موضوع آن‌که اشاره‌ای داشته باشیم به جای خالی جن در سینمای ایران و ژانر وحشت.

میان معدود ژانرهای موجود در سینمای ایران، گونه سینمای ترسناک یا وحشت بیش از سایر ژانرها مورد ظلم واقع شده، زیرا با وجود گام‌های کوچکی که برای احیا و شکل‌گیری سینمای ترسناک در سال‌های دور برداشته شد، به دلیل ضعف ساختاری فیلم‌ها و نوع مواجهه با موضوع‌های مربوط به این ژانر، چنان‌که انتظار می‌رفت، از آنها استقبال نشد و تا امروز نیز مهجور باقی مانده است.

با این همه، بین اندک تلاش‌هایی که برای تولید فیلم ترسناک در سینمای ایران شکل گرفت، می‌توان فیلم‌های در خور توجه و قابل ‌احترامی هم یافت که با شگرد و وسواس‌های کارگردان، ترس تماشاگر را در سالن‌های تاریک رقم زدند.

چنین نمونه‌هایی زیاد نیست. مهم‌ترین و مشهورترین آثار در این حیطه را می‌توان فیلم‌هایی نظیر شب بیست‌ونهم، خوابگاه دختران، اثیری، کلبه، حریم و آل نام برد، اما اگر سینمای وحشت تا امروز در کشور ما آن‌طور که باید و با هدف و کارکرد اصلی‌اش (ترساندن برای تفریح و سرگرمی) پا نگرفته، دلیل آن را می‌توان نوع دیدگاه و رویکرد سینمای ایران به موضوع ترس و حواشی آن دانست.

مسأله ترسیدن یا ترساندن در کشور ما مثل هر چیز دیگر بیش از آن‌که جنبه سرگرمی داشته باشد، درگیر مسائل بی‌ربطی مانند استفاده‌های آموزشی و اخلاقی شده و از این رو فیلم‌هایی که در ژانر ترسناک تولید می‌شود، اغلب مسخره از کار درمی‌آید و هر کاربردی دارند جز آن که از فیلمی ترسناک انتظار می‌رود.

در واقع باید گفت فیلم ترسناک ایرانی در بیش از صد سال سینماداری ایران، از سه الگوی اصلی و کلیشه‌ای فراتر نرفته که عبارت است از: الگوهای مذهبی، جنایی و کمدی.

چه آن زمان که فیلمی مثل «شب‌نشینی در جهنم» از سوی مرحوم ساموئل خاچیکیان ساخته شد و اثری کمدی و پندآموز از کار درآمد و بعدها این کارگردان به عنوان سردمدار سینمای ترسناک راهش را ادامه داد و با الهام از داستان‌ها و الگوهای جنایی‌ ـ پلیسی غربی، دهه 40 و 50 ایران را آکنده از فیلم‌های ترسناکی کرد که جنایت، خمیرمایه اصلی آنها برای ترساندن بود و بالاخره زمانی که پس از انقلاب، زنده‌یاد حمید رخشانی سعی کرد با ساخت شب بیست‌ونهم مزه ترس در سالن سینما را به تماشاگر فیلمفارسی‌زده ایرانی بچشاند، هرگز ترس موضوع اصلی فیلم‌ها نبود.

بلکه ترس در حاشیه داستانی دیگر قرار داشت. غیر از این، وجود خطوط قرمز در شوخی با موجودات ماوراءالطبیعه از جمله جن‌ها، فرشته‌ها، پری‌ها، ملائکه، ارواح و اشباح و از این قبیل، حساسیت‌های فراوان و دشواری در کار بود که اجازه نمی‌داد نویسند‌گان و فیلمسازان در ساخته‌هاشان بیشتر از تخیل خود کار بکشند و به این موجودات ناشناخته نزدیک‌تر شوند و تصویری وهم‌انگیز از آنها را بر پرده سینما به نمایش بگذارند.

با وجود همه این مسائل در برخی فیلم‌های سینمای ایران، تصاویری از جنیان به نمایش درآمده یا از نام و حضور متافیزیکی آنها استفاده‌های خوبی شده است.

برای مثال فیلم «روز فرشته» (بهروز افخمی) که اکبر عبدی در نقش ملک‌الموت ظاهر شده؛ نقشی که بعدها مشابه آن را (با کمی تغییرات)، رامبد جوان در «جعبه موسیقی» (فرزاد موتمن) بازی کرد.

«رازها» ساخته حسین شهابی فیلمی است که سعی شده در آن شکلی واقعی از جن‌ها ارائه شود، اما نتیجه کار آنقدر و ابتدایی است که کودکان هم متوجه ساختگی‌بودن آنها می‌شود. در دیگر فیلم‌ها نیز جن هرگز به شکلی که در افسانه‌ها و قصه‌ها و کتاب‌ها شنیده و خوانده‌‌ایم، با بدن‌های پوشیده از مو و قدهای خیلی کوتاه یا خیلی بلند و پاهایی مانند حیوانات دارای سُم و... ترسیم نشده است.

فیلم‌های ترسناک ایرانی، مملو از فرشته و ارواحی است که آنها هم قصد ترساندن ندارند یا اگر با این نیت خلق شده باشند، توانایی‌اش را ندارند.

سریال تلویزیونی «او یک فرشته بود» تا حدودی به این ویژگی نزدیک شده بود و با جلوه‌های ویژه و تکنیک‌های دیداری و شنیداری موفق شده بود کمی تماشاگر وطنی را بترساند، ولی هنوز تا رسیدن به نتیجه مطلوب راه بسیاری در پیش است.

در نخستین سال‌های دهه 60، فیلم «توبه نصوح» و سپس «طلسم» به کارگردانی داریوش فرهنگ، ژانر وحشت را به مخاطب عرضه کردند که در زمان خود تجربه‌های موفقی بودند اما حتی آنها نیز بیشتر با هدف آگاهسازی یا داستانگویی تولید شده بود، نه نشان‌دادن جن و ایجاد تجربه ترس در سالن تاریک سینما.

شاید به همین دلیل بود که «فرهنگ» پس از آن دیگر هرگز نتوانست ساخت فیلمی ترسناک را تکرار کند و «رُز زرد» که آن را اثر ترسناک دیگری در کارنامه فیلمسازی‌اش می‌دانست، بسختی شکست خورد. در حقیقت نخستین قدم مهم را در نزدیک‌شدن به جن، مرحوم رخشانی با شب بیست‌ونهم برداشت که گرچه در آن فیلم خبری از جن نبود، تصاویر ترسناک و موقعیت‌های خلق‌شده، حس و حال جن‌زدگی شخصیت اصلی را بخوبی تداعی می‌کردند.

امروز سینمای ترسناک ایران بیش از آن‌که درگیر ترساندن باشد، اسیر تعلیق، رازآلودگی و طرح معماست. هنوز کسی برای روشن‌شدن چراغ فیلم‌های ترسناک و ثبت تصویر جن در سینمای ما «بسم‌الله» نگفته است. جن‌های سینمای ایران، یا حضوری افسانه‌ای و فانتزی در فیلم‌های کودکانه دارند، یا نقشی کمدی برای خنده تماشاگر و امدادرسانی برای رسیدن شخصیت خوب‌و‌بد فیلم‌ها به آرزوهاشان.

با آن‌که بعید به نظر می‌رسد در این آب و خاک علاقه‌مندان سینما برای تجربه ترس از فیلم‌های نه چندان ترسناک ایرانی بهره ببرند و بر تعداد تماشاگران آن بیفزایند، جای اجنه و فیلم‌های ترسناک حرفه‌ای لابه‌لای ژانرهای محدود سینمای ایران خالی است و باید برای پرکردن این خلأ هرچه زودتر دست به کار شد. کارگردانان ایرانی تا کنون چندبار با ساخته‌هاشان نشان داده‌اند اگر وقت و حوصله کافی خرج کنند، حرف‌های تازه‌ای در ژانر وحشت، دست‌کم برای مخاطب ایرانی دارند.

اگر باور ندارید، یک بار دیگر بنشینید پای فیلم خوش‌ساخت و کم‌نقصی مانند خوابگاه دختران تا ببینید چگونه یک کمدین و مجری برنامه کودک (ایرج طهماسب) می‌تواند با فیلمنامه ترسناکش، مو بر اندام‌تان راست کند. 

احمدرضا حجارزاده - جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۲
متین
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۹
۰
۰
خوب بود ممنون
مهدی
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۳
۰
۰
خیلی پر معنی بود.

نیازمندی ها