کدام صحیح است؛ «فقر فخر است» یا «ثروت، زینت زندگی این جهانی ما»؟ هر دو اینها آموزه‌های دینی هستند. در مواقع متفاوت، وقتی صحبت فقر و ثروت می‌شود، با نصایحی مبتنی بر یکی از این دو آموزه یا آموزه‌های مشابه در متون دینی مواجه می‌شویم.
کد خبر: ۵۶۷۶۳۱
آیا تحمل بی‌پولی یک فضیلت دینی است؟

حال فرد متدین، باید با کدام آموزه زندگی خود را سر و سامان دهد؟ آیا باید قناعت‌ پیشه کند و با فقر بسازد و به دنبال مسائل بنیادی‌تر حیات معنوی باشد یا این‌که با کار روی زمین به استخراج نعمت‌های خدادادی و طبیعی همت گمارد و با تاسیس یا کار در کارخانه به تولید هرچه بیشتر لوازم معاش دنیوی انسان‌ها پرداخته و زندگی دنیوی خود را به ثروت‌های دنیوی زینت دهد؟

این مساله نه‌تنها در بستر اسلامی، بلکه در تاریخ پیروان سایر ادیان، بویژه ادیان ابراهیمی نیز مساله‌ای محوری بوده است. معمولا متون اصلی ادیان ابراهیمی، زمینه پاسخ مثبت به هر دو گزینه مذکور را دارند.

فضیلت دانستن ثروت معادل است با جهت دادن پیروان به سمت کار و تلاش برای تغییر وضع موجود به سوی خلق وضعی مطلوب‌تر و مرفه‌تر. از سوی دیگر تمجید از صبر بر فقر و دشواری، معادل است با تحمل اوضاع بسیار دشوار و نیز تقلای چندان نکردن پیروان برای تغییر اوضاع نابسامان.

تغییر یا تحمل؟ برای هر دو این گزینه، در متن آموزه‌های دینی ابراهیمی، تائیدهایی دیده می‌شود. در مسیحیت هم عارفان عزلت نشین و کشیش‌های کاتولیک دنیاگریز ـ که حتی ازدواج را نیز بر خود حرام کرده‌اند ـ حیات خود را مبتنی بر عهدین می‌دانند و هم پروتستان‌هایی که کار و تلاش و کسب روزی مادی و خدمت به خلق را عبادت می‌شمارند.

در بستر اسلامی، هم عرفان ریاضت پیشه عهد صفویه خود را پیرو قرآن می‌دانند و هم مسلمانان ابرسرمایه‌دار عصر پساصنعتی، که خلق هر کار جدید و خلق اشتغال برای هر انسان را خدمت به خداوند می‌دانند.

اما چنین آرا و گزینه‌ها و سبک‌های متعارض زندگی را چگونه می‌توان با هم جمع کرد و هر دو را متاثر از یک نگرش دانست؟ آیا یکی از دو گروه در فهم دین به خطا رفته است؟ اگر آری، کدام سبک و مشی صحیح است و کدام مبتنی بر سوءتفاهم از متون دینی؟ و اگر خیر، آیا این تعارض‌ها ناشی از تعارض در خود متون دینی است؟

پاسخ هر دو پرسش بالا منفی است. ادیان الهی، در پی تبیین خط‌مشی کلی و نیز کامل برای زندگی پیروان خود هستند تا در همه زمان‌ها بتواند به کار پیروان آید.

برای آنها که توان مقابله با ظالمان سلطه طلب و تغییر زمینه‌های اوضاع نابسامان زندگی معیشتی از جامعه خود را دارند، ادیان الهی، به تلاش برای حرکت و مقابله و مبارزه تشویق می‌کنند. آموزه‌های دینی برای این افراد در نقش معنابخش به حرکت‌های اجتماعی ظهور می‌کند.

از سوی دیگر ادیان الهی برای معنابخشی و نیز جهت دهی به زندگی آنان که توانی برای تغییر وضع نابسامان اقتصادی و معیشتی را ندارند، ‌باید غنای لازم را واجد باشند.

در اینجا نقش «خرد» به مثابه چراغ هدایت تکوینی انسان‌ها، پررنگ می‌شود، تا بر پیروان ادیان معلوم دارد که از بین این دو طریق، اولی مقدم بر دیگری است و اصل این است که انسان‌ها تا جای ممکن برای تحقق زندگی‌ای راحت‌تر و جامعه‌ای سالم‌تر ـ‌ با توجه به این آموزه تاریخی و جامعه شناختی که فقر اقتصادی مسبب بیماری برای جامعه است ـ حرکت کنند.

حسین شقاقی - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها