بهار سال 1338 در یکی از محله‌های قدیمی تهران به دنیا آمد. فارغ‌التحصیل رشته کارگردانی و بازیگری از دانشکده هنرهای زیباست. «بزبز قندی» اولین کار تلویزیونی او در سال‌های اول انقلاب است. عطر و گلاب بپاشید، بازم مدرسم دیر شد، رنگین‌کمان، سریال مدرس، تماشاخانه و اسب از دیگر کارهای اوست. با مجید رزاز، مجری باسابقه و پیشکسوت تئاتر و تلویزیون بیشتر آشنا شوید.
کد خبر: ۲۸۱۹۲۵

آقای رزاز در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟

در حال حاضر در برنامه تماشاخانه که هر روز از شبکه تهران پخش می‌شود مشغول به کار هستم. این برنامه صبح‌ها ساعت 30/10 در قالب نمایش «مرشد و بچه مرشد» به معرفی فیلمی که همان روز پخش می‌شود، می‌پردازد.

در خلال آن کودکان و نوجوانان را با اصطلاحات و تاریخ سینما آشنا می‌کند.

درست است. البته در قالبی بسیار ساده و قابل فهم. این مجموعه به صورت طنز اجرا می‌شود و من نقش مرشد را بازی می‌کنم و بچه مرشد حواس‌پرت و بازیگوش را با مفاهیم سینمایی آشنا می‌کنم.

شما سال‌هاست که برای کودکان کار می‌کنید، از کودکی‌های خودتان بگویید.

کودکی من پر است از خاطرات زیبا و قشنگ در همان محله قدیمی خیابان آبشار در انتهای خیابان ایران.

صبح‌ها خیلی زود از خواب بیدار می‌شدیم تا خود را برای مدرسه رفتن آماده کنیم. آن موقع که تهران به این شلوغی و ازدحام جمعیت نبود، مدارس معمولا دونوبته بود. صبح از ساعت 8 تا 12 که می‌آمدیم خانه و ناهار می‌خوردیم و بعدازظهر از ساعت 2 تا 4 هم مدرسه می‌رفتیم.

صبح‌ها که دیر به مدرسه نمی‌رسیدید؟

نه، من معمولا سر ساعت می‌رسیدم، اما بعد از تعطیلی مدرسه تا شب در کوچه مشغول بازی با همسن و سال‌های خودم می‌شدم.

یکی از سریال‌های موفق شما سریال «باز مدرسم دیر شد» بود، این سریال در چه سالی تولید شد؟

«بازم مدرسم دیر شد» سال 1364 تولید شد و سال‌های سال اوایل مهر و فصل بازگشایی مدرسه از شبکه اول پخش می‌شد. این سریال مرا یاد دوران کودکی‌ خودم می‌اندازد. دوران کودکی من سرشار از شور و شوق کودکی بود. این دوران به قدری در من قوی بود که به قول روان‌شناسان «کودک درونم» هرگز از من جدا نشد و همین باعث شد که بعد از ورود به کار هنری علاقه‌ام بیشتر کار برای کودکان و نوجوانان باشد. در واقع وقتی برای بچه‌ها کار می‌کنم بیشتر از همه خودم لذت می‌برم. من وقتی برای بچه‌ها کار می‌کنم با تمام وجودم کار می‌کنم. شاید به همین دلیل است که بچه‌ها هم خیلی خوب از همان اوایل ارتباط برقرار کردند. یعنی هر سخن کز دل برآید، لاجرم بر دل نشیند.

اگر الان کودک می‌شدید اولین کاری که می‌کردید چه بود؟

اگر دوباره کودک می‌شدم به بچه‌های همسن و سالم می‌گفتم: بچه‌ها تا می‌توانید از این دوران نهایت استفاده را ببرید. بی‌خود با این سرگرمی‌های کامپیوتری وقت خود را تلف نکنید. آن هم خوب است، اما شادی و بازی و مطالعه برای شما بیشتر اهمیت دارد. برای این‌که شور و حال کودکی هرگز برنمی‌گردد. اگر به دوران کودکی برمی‌گشتم با یکی از دوستانم که آن موقع به دلیلی بچگانه با او قهر کردم آشتی می‌کردم. برای این‌که او در همان سال‌ها از محله ما رفت و از آن دوران گذشته افسوس می‌خورم که چرا با او آشتی نکردم. او رفت و دیگر من هرگز او را ندیدم.

اولین کاری که برای کودکان و تلویزیون کردید یادتان هست؟

بله، بعد از انقلاب من جزو اولین کسانی بودم که به تلویزیون آمدم. آن موقع ما دو شبکه تلویزیونی داشتیم. در شبکه یک، اولین کاری که برای تلویزیون اجرا کردم نمایش بزبز قندی بود که آن وقت‌ها خیلی مورد توجه کودکان قرار گرفت. بعد از آن «بازم مدرسم دیر شد» و «عطر و گلاب بپاشید» از کارهای برجسته برای کودکان بود.

محمدحسین قاسمی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها