جمعه 30دی 1362 : تا ساعت ده و نیم صبح در خانه مطالعه می کردم . برای اقامه نماز جمعه به دانشگاه تهران رفتم .
کد خبر: ۲۰۰۰۷
خطبه اول را در جمع بندی خطبه های دوساله در عدالت اجتماعی در بعد اقتصاد و خطبه دوم را راجع به کنفرانس کشورهای اسلامی ایراد کردم . نزدیک ساعت دو بعدازظهر، طبق معمول به خانه رسیدم . بعد از ناهار ، طبق معمول تا ساعت چهار استراحت کردم و سپس گزارشها را خواندم . آقایان محسن رضایی و علی شمخانی آمدند و راجع به عملیات آینده و کارهای لبنان مذاکره کردیم . احتمال عدم هماهنگی و عدم همکاری لازم در عملیات آینده را می دهند. نصیحت کردم که از طریق همکاری و گذشت ، وحدت ایجاد کنند و اعتماد و اطمینان ارتشیها را جلب نمایند. خبر از ضربه کاری به ضدانقلاب در کردستان دادند. احمدآقا تلفنی پیشنهاد کرد که حزب جمهوری اسلامی سمیناری در خصوص ابعاد علمی و عرفانی امام برگزار کند؛ پسندیدم . با آقای خامنه ای مطرح کردم ، ایشان هم استقبال کردند و نشان از حسن نیت احمدآقا نسبت به حزب دانستند.
شنبه 1بهمن 1362 : پیش از ظهر در خانه بودم . قرار بود مطابق معمول ، جلسه شورای سرپرستی صدا و سیما داشته باشیم ؛ چون اعضای دیگر برای افتتاح فرستنده هشتصد کیلوواتی جزیره کیش به همراه رئیس جمهور به آنجا رفته بودند، جلسه تشکیل نشد و من وقت خواندن گزارشها را پیدا کردم . آقای نخست وزیر تلفن کردند و خواستند کمک کنم تا بتوانند کابینه را تکمیل کنند. احمدآقا آمد و راجع به خریدن وسایل برای اتاق بهداشت برای منزل امام - که دکترها خواسته اند - مشورت کرد؛ تاکید کردم که لازم است و باید خرید. اطلاع داد آقای سیدحسین موسوی تبریزی خدمت امام رفته و از مظلومیتش گلایه کرده که کنار گذاشته شده است . عصر به مجلس رفتم و کارها را انجام دادم . گزارشها را خواندم ، تازه و مهمی نیست . ولی امریکایی ها روی خطر ایران برای منافع امریکا، کار تبلیغاتی می کنند؛ حتی ناوگان خود را در مدیترانه - نزدیک لبنان - به حال آماده باش درآورده اند؛ به عنوان احتمال حمله هواپیماهای انتحاری - که ادعا می کند از طرف ایران تحریک و تجهیز شده اند - شاید هم مقدمه و زمینه سازی برای یک حرکت خشن باشد. در جلسه شورای اقتصاد شرکت کردم . گزارش پیشرفت وضع توزیع کالا را دادند. گفتند که توزیع چای ، تخم مرغ ، روغن نباتی و پنیر خوب است . راجع به بودجه نیز بحث مفصلی شد، اما به تصمیم گیری نرسیدیم . راجع به استفاده از شیلات جزیره کیش هم تاکید شد. شب در دفتر رئیس جمهور با سران سپاه جلسه داشتیم . از گروه سرهنگ صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش و ارتش و عدم همکاری آنها گله داشتند. راجع به عملیات آینده بحث کردیم . به مجلس رفتم و همان جا خوابیدم.
یکشنبه 2بهمن 1362 : تا ساعت هشت صبح در دفترم کار کردم ؛ پاسدارها برای صبحانه حلیم گرفته بودند. در جلسه علنی ، بحث در لایحه انتخابات بود. بعد از تنفس برای انجام کارها و امضای احکام کارمندان مجلس به دفترم آمدم . از آقای مهدوی کنی خواستم که نماز جمعه آینده را اقامه کنند؛ با استخاره پذیرفتند. ظهر در دفترم چند ملاقات داشتم . طلبه ای از جبهه آمده بود و پیشنهاد داشت که تاکید کنم طلاب بیشتری به جبهه بروند. شخصی بنام «تقوی» از تبریز آمد؛ از مریدان توبه کرده آقای شریعتمداری و مریدان بعدی آقای شهید مدنی است . مدعی بود شخصی که با امام زمان (عج) رابطه دارد، پیامی از آن حضرت ، برای امام دارد و به او فرموده اند تا از طریق من و آقای خامنه ای خود را به امام برساند. اگر درست باشد، برای ما افتخار بزرگی است . وقت ملاقات برای او می خواست . با آقای خامنه ای تلفنی صحبت کردم و وقتی معین کردیم . رئیس دانشگاه بوعلی همدان آمد و برای تاسیس دانشگاه آزاداسلامی در همدان کمک می خواست . طرحی هم برای شورای عالی انقلاب فرهنگی آورده بود. تا شب در دفترم کار کردم و شب به خانه آمد.

انصراف از تقسیم اراضی بایر
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها