در ادامه ؛ بخشی از سخنان استاد رشته مطالعات رسانه ای در یکی از دانشگاه های امریکا را درباره رفتار رسانه های امریکا خواندید . دکتر کریسپین میلر در ادامه
کد خبر: ۱۸۹۱۲
،عملکرد رسانه های ایالات متحده را درباره جرج بوش تشریح می کند.

آیا رفتار دوگانه رسانه های امریکا تنها در خصوص بوش و کلینتون واضح و روشن است یا این که کلا و از قبل ، رسانه های امریکا رفتار دوگانه ای را بین حزب دمکرات و جمهوریخواه اتخاذ کرده اند و بین دو حزب تفاوت می گذارند؛
اصولا بله هیچ شکی نیست که بخش عظیمی از رسانه های امریکا تعصب خاصی نسبت به حزب جمهوریخواه دارند آنها به خاطر نفوذ زیاد حزب راستگرا و ثروت زیاد آن ، از این حزب حمایت می کنند.
آیا رسانه ها تنها دلیل فریب بخش عمده ای از مردم امریکا توسط بوش و سیاستمدارانی مثل او هستند؛
پرسش بسیار خوبی است ، اما حامیان بوش این موضوع را به گونه ای دیگر مطرح می کنند و می گویند که اکثر مردم امریکا با برنامه ها و سیاست های بوش موافقند. بنده حدودا در یک مایلی مکانی در نیویورک زندگی می کنم که حملات تروریستی اتفاق افتاد و خود شاهد این بودم که مردم چه احساسی داشتند. آنهاکاملا وحشت زده شده بودند.در این گونه مواقع مردم خواه ناخواه می خواهند که از رئیس جمهور خود حمایت کنند ؛ چرا که احساس امنیت بیشتری می کنند و از او انتظار دارند که امنیت آنها را بخوبی تامین کند؛ اما هم اکنون با توجه به این که بیش از یک سال از حملات 11سپتامبر می گذرد، سوالات جزیی تری از مردم بپرسید مثلا این که آیا رئیس جمهور در برخورد با اقتصاد مملکت خوب عمل می کند یا خیر؛ آیا رئیس جمهور در مبارزه با تروریسم خوب عمل می کند؛ آیا هم اکنون احساس امنیت می کنند یا خیر؛ آن گاه متوجه می شوید که وی در زمینه سیاست موفق نیست . اکثر مردم درخصوص وی بسیار شک و تردید می کنند و به او اعتماد ندارند. در پاسخ به پرسش شما باید بگویم که آن دسته از مردم که او را قبول دارند و تحسین می کنند، توسط رسانه ها گول خورده اند ؛ چرا که رسانه ها تصویر واقعی بوش را ارائه نمی کنند. اگر رسانه ها دقیق تر و بدون تعصب عمل می کردند، همین تعداد طرفداران وی نیز یک دیدگاه منطقی تری را اتخاذ می کردند.
بنابراین شما معتقدید که رسانه ها نقش زیادی در اعتبار بوش پس از 11سپتامبر داشتند؛
بله ، ولی تنها عامل آن نیست . ترس و وحشتی که بلافاصله پس از 11سپتامبر جو امریکا را فرا گرفته بود، باعث ستایش فراوان بوش شد و رسانه ها این جو را گسترش داده و محبوبیت بوش را بیشتر جلوه دادند؛ اما جالب توجه است که 3ماه پس از 11سپتامبر که محبوبیت بوش شروع به کاهش نهاد، رسانه ها همچنان محبوبیت وی را بالاتر نگه می داشتند و چنین وانمود می کردند که محبوبیت بوش نه تنها کاهش نمی یابد، بلکه بیشتر نیز می شود و هم اکنون که بیش از یک سال از ماجرای 11سپتامبر می گذرد، رسانه ها همچنان این روند را ادامه می دهند. اما حقیقت این است که محبوبیت وی دارد به صفر نزدیک تر می شود. دولت ما یک دولت رادیکال است که سیاستهای آن به هیچ وجه مورد قبول اکثریت مردم امریکا نیست . بوش بسیار تلاش می کند مثلا دستورالعمل های اقتصادی خود را مخفی کند و درنهایت به مردم توجهی نمی کند و آن کاری را که خود دولت انجام می دهد، آن کاری را که سردمداران صنایع تسلیحاتی هسته ای و دیگر حامیان وی دوست دارند، انجام می دهد و به همین دلیل وی یک شخصیت خطرناکی است.
رسانه ها و روزنامه های امریکایی تا چه حد می توانند به عنوان یک داور بی طرف قضاوت کنند و تا چه میزان انتقادهایی که از دولت و فرد بوش می شود، توسط آنها نادیده گرفته می شود؛
مطبوعات در این کشور به این امر فکر می کنند که منافع مالی خود را به دست آورند. آنها ژورنالیسم حرفه ای مسوولیت پذیر را دنبال نمی کنند. درست است که گزارشگر و ویراستارهای خوبی را هم در بین آنها و حتی در تلویزیون مشاهده می کنیم ؛ اما هدف نهایی آنها تبلیغات است که ازطریق آن پول زیادی کسب می کنند. مطبوعات در کشور ما نسبت به دیگر کشورها استثنائ هستند. مطبوعات در امریکا حتی برای کلاهبرداری به کار می روند و یک تحلیل واقعی و درست از وضعیت و موقعیت جامعه را نمی توان در آنها دید. تنها تعداد بسیار معدودی از مطبوعات در کشور ما درواقع به ژورنالیسم زرد تبدیل شده است که در آن غلوهای فراوان و تهمت های بی پایه و اساس و دروغ و... زیاد به چشم می خورد. اما زمانی که بخواهیم به دنبال تحلیل منطقی و بدون تعصب و بی طرفانه و به دنبال حقایق بگردیم ، با شکست مواجه می شویم . دنیای کنونی ، دنیای ژورنالیسم و رسانه هاست ، اما متاسفانه مطبوعات امریکا حقایق را بازگو نمی کنند. به همین دلیل مردم امریکا برای دستیابی به حقایق باید به اینترنت مراجعه کنند، روزنامه های کشورهای خارجی را مطالعه کنند و به شبکه های موج کوتاه دیگر کشورها گوش دهند. هیچ منبع واحدی قابل اطمینان نیست ، حتی بهترین شبکه ها و روزنامه ها محدودیت های خود را دارند. بهترین شبکه ها ممکن است تعقیب های خاص خود راداشته باشد و هیچ یک از آنها بی طرف نیستند. به همین دلیل باید منابع مختلفی را مطالعه کرد تا یک تصمیم منطقی گرفت . افرادی که تنها به شبکه های عمومی در کشور ما تکیه میکنند، ریسک بزرگی می کنند؛ چراکه حقیقت را به هیچ وجه دریافت نخواهند کرد. آنها نه تنها به حقایق دیگر کشورها، بلکه به اوضاع واقعی کشور امریکا نیز پی نخواهند برد.
لطفا درخصوص کتاب خود «غلطهای گفتاری بوش» صحبت کنید دراین کتاب به چه موضوعاتی پرداخته اید؛
در این کتاب که چاپ جدید آن نیز منتشر شده است ، بنده به نحوه استفاده زبان توسط بوش پرداخته ام . همان طوری که می دانید، بوش یک سخنور انگلیسی خوبی نیست . اشتباه های گرامری بوش به صورت جوک درآمده است ، اما بنده سعی کردم که از ابعاد وسیع تری به زبان گفتاری بوش بپردازم و آن را تجزیه و تحلیل کنم ؛ چراکه بنده معتقدم وی یک فرد احمقی نیست . گرچه محدودیت های عقلایی دارد و از سواد بالایی برخوردار نیست ؛ ولی زیرک و زرنگ است . او یک سیاستمدار موذی و حیله گر است ، اما چیزی که جالب توجه است و من هم در کتاب ذکر کرده ام ، این است که وی تنها زمانی اشتباه های گرامری را بر سر زبان می آورد که می خواهد درخصوص موضوعی که نسبت به آن آشنایی ندارد، صحبت کند و تظاهر کند یا حالتی را از خود نشان دهد که نسبت به آن احساس غریبی می کند؛ یعنی زمانی که وی سعی می کند وانمود کند که یک فرد مهربان ، ایده آل ، ایثارگر و نوعدوست و خواهان برقراری دمکراسی است ، در این گونه مواقع وی اشتباه های مسخره و خنده داری می کند. اما زمانی که در مسند یک فرد تنبیه کننده صحبت می کند، سخنانش با قساوت و سنگدلی توام است و قول انتقام گیری می دهد و از جنگ صحبت می کند، مشکلی در صحبت کردن ندارد و این کاملا آشکار است و دراین کتاب بنده تنها به بوش و اشتباه های وی نپرداخته ام ، بلکه درخصوص رسانه ها نیز بحث کرده و نوشته ام که بوش واقعا لیاقت ریاست جمهوری را ندارد و نباید رئیس جمهور می شد؛ اما رسانه ها همچنان به کمبودها و محدودیت های وی بی اعتنا هستند. همچنین در این کتاب به تاریخ امریکا پس از ظهور تلویزیون یعنی از دهه 1960پرداخته ام.
ممکن است چند نمونه از اشتباه های گفتاری بوش را ذکر کنید؛
وی زمانی که می خواست با مردم فقیر احساس همدلی کند و نظر مردم عادی را جلب کند و آن زمان مبارزات انتخاباتی بود، گفت :
I know how hard it is for you to put food on your family
و به جای این که بگوید:
I know how hard it is for you to put food on your family tavle
وی می خواست تظاهر کند که حامی فقراست ، ولی اصلا نمی توانست . او با نحوه زندگی مردم عادی و فقیر آشنایی نداشت و برایش هم مهم نیست . فقط می خواهد تظاهر کند. همچنین قبل از شروع جنگ علیه افغانستان گفت:
We are freeing women and children from incredible impression
و به جای این که بگوید:
We are freeing women and children from incredible opperssion
چون هدف اصلی وی آزاد کردن زنان و کودکان افغانی از دست طالبان نبود و چنین احساسی را نداشت ، بنابراین نتوانست خوب تظاهر کند.
آیا به خاطر نوشتن این کتاب مورد انتقاد قرار گرفتید؛
البته رسانه ها کوچکترین اجازه ای به من ندادند تا کتاب خود را معرفی کنم . من تنها توانستم چند مصاحبه رادیویی با شبکه های رادیویی داخلی داشته باشم و نمی توانم در تلویزیون ظاهر شوم و در روزنامه های اصلی دراین باره بحث کنم . از زمان وقایع 11سپتامبر، رسانه ها بسیار می ترسیدند که فردی را دعوت کنند و به وی اجازه دهند درخصوص مشکلات بوش صحبت کند و این واقعا یک مشکل اساسی در رسانه های امریکاست . طرفداران حزب راست ، ایمیل های نفرت آمیزی برای من فرستادند. با این حال افرادی که کتاب را خوانده اند، بسیار تشکر کرده اند و با معرفی آن به دیگران ، باعث شده اند که این کتاب فروش خوبی داشته باشد و بتدریج خوانندگان و طرفداران بیشتری پیدا می کند.

رسانه های امریکا ناگفته ها همیشه پنهان می مانند
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها