رابطه ای منطقی میان درآمد حاصل از تولید و درجه توسعه یافتگی وجود دارد به همین علت است که درآمد سرانه به عنوان تنها معیار سنجش درجه توسعه یافتگی یا توسعه نیافتگی کشورها شناخته می شود
کد خبر: ۵۳۶۴
احساس رفاه طلبی طبیعتا در وجود هر انسان متعادل نهفته است و عوامل مادی ، تامین کننده رفاه بشر هستند. به همین دلیل است که هر کس در تکاپوی زندگی سعی می کند به بیشترین منافع دست یابد تا از این راه رفاه بالاتری را برای خود فراهم سازد. ناگفته نماند که با کمک امکانات مادی به شرط آن که در چارچوب اخلاقیات فراهم شده باشد آسانتر می توان به معنویات و آرامش روحی بالاتر که همان خوشبختی است، نایل شد.دولتها نیز با تبعیت از این قاعده طبیعی برای کسب محبوبیت در میان مردم و تداوم حاکمیت خود ناچارند با برنامه ریزی های اقتصادی ، این خواسته طبیعی مردم را تحقق بخشند و بی شک هر قدر برنامه ریزی ها منطقی تر بوده و تصمیمات و حرکتها با موازین عقلی منطبق تر باشد، نیل به این هدف، آسانتر خواهد بود.زمانی اقتصادی خواهیم زیست که همه تصمیمات و حرکتهای ما کاملا براساس عقل سلیم و منطق صحیح استوار باشد.بدیهی است هر قدر تفکر علمی و تعقل در حرکتهای یک ملت سهم بیشتری داشته باشد، آن ملت توسعه یافته تر خواهد بود. لذا در تعریفی دقیق ، توسعه ، سلسله تحولات مثبت فکری و روحی در یک ملت است که آثارش به صورت کشف قوانین علمی ، اختراعات و دستیابی به روشهای جدید در تولید و در نهایت ارتقای کمی و کیفی محصولات و افزایش در آمد و بالا رفتن سطح رفاه جامعه متظاهر می شود.لذا رابطه ای منطقی میان درآمد حاصل از تولید و درجه توسعه یافتگی وجود دارد. به همین علت است که در آمد سرانه به عنوان تنها معیار سنجش درجه توسعه یافتگی یا توسعه نیافتگی کشورها شناخته می شود. ملاحظه می شود که اقتصاد مفهومی عمیق و گسترده دارد و شامل کلیه حرکتهای انسان در ابعاد مختلف می شود و بدین علت است که کلمه توسعه ، با رعایت اطلاق توسعه اقتصادی ذکر می شود و این امر موجب شده بعضی تصور کنند که توسعه ممکن است در هر یک از ابعاد حیات یک ملت ، جدا از سایر ابعاد صورت پذیرد و بر این اساس است که توسعه را به شقوق مختلف ، از جمله اجتماعی ، سیاسی ، اداری ، قضایی و غیره تقسیم کرده و با قرار دادن مرزهای ذهنی میان آنها، محدوده هر یک را غیر قابل نفوذ از تاثیرات ابعاد دیگر بپندارند.این برداشت ناصحیح ، ناشی از آن است که توسعه را در معنای لغوی تصور کرده اند؛ در حالی که توسعه مفهومی کاملا کیفی دارد و دگرگونی های ریشه ای روحی و تحولات فکری یک ملت را بیان می کند و هرگز قابل تفکیک به انواع مختلف نیست.باید پذیرفت کلمه توسعه که در ابتدای ورود اصطلاحات علمی اروپایی به فرهنگ زبان ، در چند دهه پیش صورت گرفته ، مناسب نبوده و امید است که فرهنگستان زبان فارسی کلمه مناسبتری برای آن بیندیشد و جایگزین آن کند.از آنجا که همه حرکتهای انسان از فکر او سرچشمه می گیرد، لذا تحول فکری یک ملت قهرا آثارش در تمام ابعاد زندگی او اشاعه می یابد.ملت توسعه یافته در بعد سیاسی بخوبی می داند که آزادی ، بهتر از انقیاد است ؛ اما باید در چهارچوب قانون باشد. و در بعد اقتصادی نیز می داند که بدون برپاکردن موسسات تحقیقاتی علمی و دستیابی به فنون جدید، تولیداتش ارتقای کمی و کیفی نخواهد یافت و بدون قدم نهادن در این راه ، به قدرت نخواهد رسید و بدون قدرت ، حرفش در جامعه جهانی خریداری ندارد و بالاخره مردم چنین کشوری به حقوق و تکالیف خود، هم در مقابل جامعه و هم در برابر یکدیگر کاملا آگاهی دارد لذا منازعات و اختلافات در چنین جامعه ای بسیار کم و تشکیلات قضایی بسیار کوچک است.ذکر این نکته ضروری است که رشد اقتصادی مفهومی کاملا متفاوت دارد و صرفا به افزایش محصولات یک کشور از زمانی به زمان دیگر که معمولا یک سال است گفته می شود؛ لذا می توان نتیجه گرفت که توسعه یک ملت بدون تردید به رشد اقتصادی آن منتهی خواهد گردید؛ اما اگر افزایش محصولات یک کشور با فناوری حاصل از فکر دیگر ملتها صورت گرفته باشد، هرگز نشانه توسعه آن کشور نخواهد بود به عبارت دیگر، هر رشد اقتصادی را نمی توان دلیل بر توسعه اقتصادی دانست.امید است کشورمان ایران نیز در آینده ای نزدیک به گروه کشورهای توسعه یافته بپیوندد.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها