به بهانه بیستم اسفند، روز ملی «راهیان نور» ؛

سفر به وقت معنویت

«شلمچه سفر نیست، شلمچه رویای تلخ و شیرین ماست. اصلا درست نیست بگوییم سفر تفریحی و سیاحتی به شلمچه و سایر مناطق جنگی می‎رویم. ما به آنجا می‎رویم تا روحیه‎مان را مجددا زنده کنیم نه اینکه تفریح کنیم. نمی‎دانم شاید هم تفریح است؛ تفریح برای روح خسته ما و برای دلتنگی‎های ما. بدانیم چه کسی هستیم و به کجا می رویم.» اینها جملات جانبازی است که هر ساله و در روزهای مختلف سال در قالب کاروان‎های راهیان نور راهی مناطق جنگی می‎شود تا از آنها بازدید کند. او با اینکه هر سال راهی این مناطق می‎شود هنوز تشنه معنویت این سفرهاست.
کد خبر: ۱۱۹۶۶۹۵
سفر به وقت معنویت

به گزارش جام‏ جم آنلاین، بیستم اسفند برای بسیاری از مردمان معنا و مفهوم دیگری دارد. آنها در حالی که سال به اتمام می‎رسد یک سفر خاص و متفاوت را در پیش گرفته‎اند. سفرشان شاید نوروزی باشد اما از جنس دیگر سفرهای نوروزی نیست. محوریت آن قرار نیست تفریح باشد و یا خوشگذرانی صرف و یا اینکه به رستوران بروند و هتل‎های گران قیمت را رزرو کنند. سفر آنها ابدا لوکس و تجملاتی محسوب نمی‎شود . سفر آنها معنوی است و وفاداری به جوانانی که هنوز مزه جوانی را نچشیده پر کشیدند و رفتند. صحبت از روز راهیان نور است، روزی که جمعیت زیادی از مردم در سراسر ایران در قالب کاروان‎های متعدد مسافرتی راهی مناطق جنگی در جنوب و جنوب غربی کشور می شوند تا از این مناطق بازدید کنند و بر روی بسیاری از مسائل مربوط به جنگ تامل و تعمق کنند. کار آنها چه فایده‌ای دارد و اصلا چرا باید اینکار انجام شود؟ اصلا این سفر چه چیزی به آنها اضافه می‎کند؟

گهواره قهرمانان

پسر وردست پدرش است. پسر 24 سال دارد. شور و هیجان جوانی دارد. پسر بعد از مرگ غم انگیز برادر بزرگ‎ترش که بر اثر یک بیماری بود حالا امید و تکیه گاه پدر و مادرش است. اما این پسر هم هوس رفتن کرده است. پسری که تا دیروز وردست پدرش در مغازه و بازار بود حالا می‎خواهد برود. 24 ساله قهرمان راهی می‎شود. نمی‎ترسد اما دلش تنگ می‎شود. پشیمان نیست اما دوری از پدر و به خصوص مادر او را ناراحت می‎کند. پسر می‎رود. مریوان نقطه اعلای اوست. مریوان بهشت پسر می‎شود؛ روزی که ترکش مستقیم به صورتش برخورد می‎کند. روزی که با همان پلاک به خانه برمی‎گردد. روزی که دیگر وردست پدر نیست اما همچنان نورچشم او و مادر است. روزی که تا ابد قهرمان شد و تا ابد نقش معنوی او بر جبهه‎های جنگی جنوب کشور نقش بست.

این داستان فقط برای یک نفر نیست. برای هزاران نفر است. مناطق جنوبی و جنوب غرب کشور کشور بستر و گهواره این پسران قهرمان هستند، پسرانی که برخی از آنها هرگز به خانه برنگشتند و برخی دیگر با چند پاره استخوان. اما کاروان‌های راهیان نور هر سال به دیدن آنها می‌روند. شلمچه اوج این دید و بازدیدهاست اما بسیاری دیگر از مناطق جنوب و جنوب غربی کشور نیز هر ساله به خصوص در ایام تعطیل میزبان هزاران مشتاقی است که به این مناطق می‎روند. آنهایی که برای نخستین بار به این مناطق رفته‎اند از فضای عجیبی می‎گویند که بر این مناطق حاکم است و عده‎ای دیگر از تحولات رفتاری و گفتاری خود حرف می‎زنند و اینکه چگونه علیرغم میل باطنی خود راهی این سفر شده‏اند اما بعدا با میل و اشتیاق خود به مناطق جنوبی کشور سفر کرده‏اند. روایت‎های تکان دهنده‎ای در رابطه با تاثیرات سفرهای گردشگری جنگی بر روی سرنوشت برخی از افراد نقل شده ، روایت‎هایی که هر کدام دارای جزئیاتی تکان دهنده است.

از بهشت تا بهشت

مناطق عملیاتی شرهانی، مناطق عملیاتی فکه، مناطق عملیاتی طلائیه، مناطق عملیاتی هویزه، مناطق عملیاتی شلمچه، مناطق عملیاتی دهلاویه، مناطق عملیاتی اروندکنار، مناطق عملیاتی فتح‌المبین و پادگان دو کوهه عمده محورهای بازدید مسافران کاروان های راهیان نور هستند که در ایام مختلف سال به خصوص در تابستان و نزدیک عید نوروز جمعیت زیادی را به عنوان گردشگر جنگی به طرف خود می‎کشانند. آنها می‎روند تفریح کنند؟ خیر. آنجا نه وسیله تفریحی دارد و نه امکانات. آنجا فقط آرامش معنوی برای کسانی دارد که به طور کامل با دغدغه‎های جنگ و فلسفه اش آشنا هستند و یا اینکه این نیاز را در خود می‎بینند که با آن آشنا شوند.

بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس سازمان دهنده و متولی اصلی اردوهای سراسری «راهیان نور» است که هر ساله گروه‌هایی از مردم مناطق مختلف ایران را برای بازدید از مناطق جنگی غرب و جنوب غربی این کشور، به استان‌های هم‌مرز با عراق می‌برد. این یک نوع گردشگری جنگی محسوب می‎شود که در دنیا مرسوم نیست. در واقع می‏توان گفت ایران معدود کشور و یا به عبارت بهتر تنها کشوری است که در جهان گردشگری جنگی دارد و هر ساله این گردشگری جنگی با جمعیت زیادی در مناطق جنوبی و جنوب غرب کشور دیده می‎شود. فلسفه راهیان نور حتی نسل‎های جدید را نیز با جنگ آشنا می‎کند، نسل‎هایی سال‎های زیادی از تولدشان می‎گذرد و هرگز طعم تلخ جنگ را نچشیده‎اند و با آن آشنا نیستند. محیط مناطق جنگی حتی اگر راهنما هم نداشته باشد به اندازه کافی یک فرد را «می‏گیرد». همانطور که ذکر شد در سال‎های اخیر افراد متعددی پس از بازدید از مناطق جنگی دچار تحولات روحی و معنوی شده‎اند و مسیر زندگی‎شان به طور کلی تغییر کرده است.

امسال نیز کاروان‎های راهیان نور مثل همیشه راهی مناطق جنگی خواهند شد. در این گردشگری جنگی بازدیدکنندگان آثار به جای مانده از جنگ همانند تانک‎ها را می‎بینند و یا مناطقی می‎روند که بستر شهدای زیادی از ایران است، شهدایی که در عنفوان جوانی و حتی در سنین نوجوانی شهید شده‎اند. مناطق جنگی برای آنها تشریح و عملیات‎های مختلف نیز به شکل‎های گوناگون مشخص می‎شود. گروه عظیم دانش‎آموزان و دانشجویان بخش مهمی از کاروان‎های راهیان نور را تشکیل می‎دهند اما در کنار آن بسیاری از مردم دیگر به خصوص خانواده‎های شهدا پای ثابت این سفرهای معنوی هستند.

تا به حال راهی مناطق جنگی شده‎اید؟ طعم همراهی کاروان راهیان نور را چشیده‌اید؟ فضای خاص مناطق آنجا شما را تحت تاثیر قرار نداده است؟ واقعیت این است که سفر به مناطق جنگی یکی از اتفاقاتی است که در زندگی هر ایرانی باید رخ بدهد...

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها